بریدههایی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
۴٫۰
(۱۵۳)
خیر. زندگی با پدر تو تنها یک نتیجه برای من داشت و آن هم اینکه دانستم هیچ چیز به اندازهٔ جذب دو موجود به طرف هم نمیتواند آزادی را از آنها سلب کند، زیرا این باعث میشود که خود را فراموش کرده و همهٔ حقوق و عزت نفس و آزادیمان را از دست بدهیم؛ درست مثل یک تلاش مذبوحانه برای رسیدن به ساحلی که اصلاً وجود ندارد، ساحلی به نام عشق و اگر هم بر فرض محال به آن رسیدی از خودت میپرسی آیا ارزشش را داشت؟!...
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
خیلی راحت میتوانم تو را از بین ببرم و تو هیچ وقت متوجه نشوی و هیچ کس نمیداند با این کار لطفی بزرگ به تو کردهام یا ظلمی بزرگ در حقت روا داشتهام.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
کودک من، میخواهم به تو بفهمانم که مرد بودن فقط به داشتن آلتی مردانه نیست. مرد بودن یعنی انسان بودن و «انسان بودن» کلمهای است که حد و مرزی برای زن یا مرد بودن مشخص نمیکند و برای کسی که آلتی دارد یا ندارد تفاوتی قائل نمیشود. همان طور که مغز و قلب هم جنسیتی ندارند.، بنابراین اگر قلب و مغز داشته باشی هرگز از تو نخواهم خواست که بر اساس زن یا مرد بودنت کاری را انجام بدهی که در این صورت چیزی جز تحمیل نیست
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
شد. مجبوری به جنگ بروی که یا بکشی یا کشته شوی و خواسته یا ناخواسته تو را مجبور به پذیرش بیعدالتیهای جنگ میکنند.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
کنی. مادر شدن یه شغل یا حتی یک وظیفه نیست، بلکه حقی است شبیه هزاران حق دیگر که باید آن را فریاد بزنی و به گوش همه برسانی. اما اغلب مواقع این فریاد به شکست منتهی میشود. و تو هرگز نباید دلسرد شوی، چرا که مبارزه و تلاش برای رسیدن به مراتب زیباتر از خود رسیدن به مقصد و پیروزی است. وقتی به مقصد میرسی و پیروز میشوی، تازه احساس بیانگیزگی میکنی؛ چرا که هدفت تمام شده و باید برخیزی و برای خودت هدفهای جدیدتری خلق کنی تا بیانگیزگیات را سرپوش گذاری.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
در داستانهایی که مردان برای توجیه زورگوییهای خود ساختهاند اولین انسانی که خلق شد موجودی است به اسم «آدم» و بعد از او «حوا» آفریده میشود تا آدم را از تنهایی دربیاورد و زندگیاش را پر از دردسر سازد. اگر هم به نقاشیهای درب و دیوار کلیساها دقت کنی میبینی که «خدا» از نظر آنها پیرمردی ریش سفید است، نه پیرزنی سپیدموی.
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
ببرم؟!... اصلاً این که تو در اثر یک اشتباه یا غفلت به وجود آمدهای به من مربوط نمیشود!... مگر نه این است که این جهان با تمام عظمتش اتفاقی بیش نبوده است و این اعتقاد بعضی هست که در آغاز هیچ چیز جز آرامش و سکون وجود نداشته و سپس در اثر یک جرقه، آنچه نبود به بود تبدیل شد و بعد از آن یکی پس از دیگری بدون هیچ پیشبینی به وجود آمد و همینطور از یک یاخته، هزاران یاختهٔ دیگر تشکیل شد و دریاها و جنگلها و ماهیها و انسانها به وجود آمدند؟!.... آیا به نظر تو تمام اینها قدرت انتخاب برای به وجود آمدن داشتند؟!... یا کسی از آنها سؤال کرده بود که ایا از این اتفاق راضی هستند یا خیر؟!...
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
کودک من، زندگی یعنی خستگی، یعنی یک جنگ تکراری که هر روز باید آن را تجربه کنی و برای هر لحظه شادی کوتاهمدتش باید تاوان سنگینی بپردازی. اما از کجا باید بدانم که از بین بردنت کار اشتباهی است؟!...
کاربر ۲۹۷۳۷۷۳
! مردها هیچ وقت این حس را تجربه نخواهند کرد و حال باید دید که این برای مردان یک نقص است یا برتری؟!...
mousavi
خودت بگو آیا حاضری ریختن شکلاتهایی را بر سر آدمهایی ببینی که از داشتن شکلات فراوان سیر هستند و یا حاضری لباسهای چرک کسانی را بشوری و در قبالش دستمزد بگیری و بعد به این نتیجه برسی که "فردای بهتر" همان "دیروز" بوده است؟!...
کاربر ۲۷۹۲۱۱۶
حال به نظر تو درست است که تو به خاطر جنگ و بمباران و یا شلیک گلولهٔ یک فرمانده ای که به خاطر فشار فقر و گرسنگی سهم غذایش را دزدیدهای، کشته شوی؟!
کاربر ۲۷۹۲۱۱۶
پس دقت کن که هیچگاه در برابر خطر، انسانیتت را از دست ندهی، حتی اگر ترس تمام وجودت را گرفته باشد.
کاربر ۲۷۹۲۱۱۶
مرد بودن یعنی انسان بودن و «انسان بودن» کلمهای است که حد و مرزی برای زن یا مرد بودن مشخص نمیکند و برای کسی که آلتی دارد یا ندارد تفاوتی قائل نمیشود. همان طور که مغز و قلب هم جنسیتی ندارند.، بنابراین اگر قلب و مغز داشته باشی هرگز از تو نخواهم خواست که بر اساس زن یا مرد بودنت کاری را انجام بدهی که در این صورت چیزی جز تحمیل نیست.
کاربر ۲۷۹۲۱۱۶
دختر بودن، یعنی یک جنگ بی پایان...
کاربر ۲۷۹۲۱۱۶
در داستانهایی که مردان برای توجیه زورگوییهای خود ساختهاند اولین انسانی که خلق شد موجودی است به اسم «آدم» و بعد از او «حوا» آفریده میشود تا آدم را از تنهایی دربیاورد
کاربر ۲۷۹۲۱۱۶
درد با ما زاده شده و با ما بزرگ میشود و آنقدر در وجود ما عجین میگردد که آن را مانند دستها و پاهایمان جزئی از وجودمان میدانیم.
کاربر ۲۷۹۲۱۱۶
چرا که من خودم نمیخواستم به دنیا بیایم. هیچ کس نمیخواهد به دنیا بیاید. اینجا، این بالا در آسمان، هیچ کس خواستار متولد شدن نیست. هیچ حق انتخابی هم وجود ندارد. جز عدم هیچ چیزی به چشم نمیخورد. وقتی دستور موجود شدن صادر میشود، کسی نمیپرسد خوب است یا بد
کاربر ۲۱۴۲۳۸۵
به نظر من عشق فقط یک فریب است برای سرگرم کردن روح ناآرام انسان.
fatima
اگر تو با جنسیت دختر به دنیا بیایی باید چیزهای زیادی را بیاموزی تا بتوانی برای اثبات خودت بجنگی و به همه ثابت کنی که اگر خدایی هست، میتواند پیرزنی سپیدموی یا دختری جذاب باشد و یا اینکه به همه بفهمانی که چیدن سیب ممنوعه توسط حوا باعث به وجود آمدن گناه نشده، بلکه باعث به وجود آمدن کنجکاوی باشکوهی به اسم «نافرمانی» شده... باید بجنگی تا به همه ثابت کنی که درون اندام ظریف و زیبایت عقلی داری که باید به ندای درونش گوش کنی.
کاربر ۱۴۷۷۵۴۹
هیچ چیز به اندازهٔ جذب دو موجود به طرف هم نمیتواند آزادی را از آنها سلب کند، زیرا این باعث میشود که خود را فراموش کرده و همهٔ حقوق و عزت نفس و آزادیمان را از دست بدهیم؛ درست مثل یک تلاش مذبوحانه برای رسیدن به ساحلی که اصلاً وجود ندارد، ساحلی به نام عشق و اگر هم بر فرض محال به آن رسیدی از خودت میپرسی آیا ارزشش را داشت؟!...
کاربر ۱۴۷۷۵۴۹
حجم
۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان