بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد | صفحه ۱۴ | طاقچه
کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد اثر اوریانا  فالاچی

بریده‌هایی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

انتشارات:نکوراد
امتیاز:
۴.۰از ۱۵۳ رأی
۴٫۰
(۱۵۳)
خنده‌ای دارد بس دلنشین... نمی‌دانم چرا این‌گونه می‌خندد؛ شاید به این علت که پیش از این زیاد گریه کرده است؛ زیرا تنها کسانی که در گذشته‌شان زیاد گریه کرده‌اند می‌توانند قدر لحظات شاد اکنون‌شان را به خوبی بدانند و این‌گونه بخندند.
Elentari
از درد نمی‌ترسم... درد با ما زاده شده و با ما بزرگ می‌شود و آن‌قدر در وجود ما عجین می‌گردد که آن را مانند دستها و پاهایمان جزئی از وجودمان می‌دانیم.
Niloufar
کودک من، زندگی یعنی خستگی، یعنی یک جنگ تکراری که هر روز باید آن را تجربه کنی و برای هر لحظه شادی کوتاه‌مدتش باید تاوان سنگینی بپردازی.
ShaSha
آخر در تنهایی چه می‌توان کرد؟
Masoumeh
آیا انسان تو هستی که بود و نبودت هنوز در شبهه و تردید است یا من که فکر می‌کنم، حرف می‌زنم، می‌نویسم و اعمال موثری انجام می‌دهم؟!
@shaparak
تمام ذوق و شوقی که از بچگی برای کشف یک حقیقت در من وجود داشت، در این سن دیگر از بین رفته و سراسر وجودم پر از شک و دودلی است.
@shaparak
هزاران سال است که انسان‌ها به امید "فردای بهتر" زادوولد می‌کنند و دل خوش می‌کنند به این که فرزندانشان "فردای بهتری" نسبت به خودشان داشته باشند و این "فردای بهتر" در داشتن خانه‌ای گرم و نرم خلاصه می‌شود. البته که اگر از سرما بلرزی، داشتن یک خانهٔ گرم خیلی دوست‌داشتنی و مفید است؛ اما به طور قطع عامل خوشبختی تو نیست و از حقوق تو دفاع نخواهد کرد و تو همچنان باید دروغ‌ها و تزویرها و سنگدلی‌ها را تحمل کنی. حال به نظر تو درست است که تو به خاطر جنگ و بمباران و یا شلیک گلولهٔ یک فرمانده ای که به خاطر فشار فقر و گرسنگی سهم غذایش را دزدیده‌ای، کشته شوی؟!
@shaparak
هیچ نظام حکومتی‌ای را پیدا نخواهی کرد که بتواند قلب انسان‌ها را تغییر دهد و سنگدلی را از قلب آن‌ها دور کند. هرکس به تو گفت که با بقیه فرق می‌کند، به او بگو که دروغ می‌گوید و از او بپرس که آیا در کشورش غذای فقیر و غنی با هم متفاوت نیست؟
@shaparak
این دنیا زندگی به عطوفت وابسته نیست، بلکه به خشونت وابسته است. راز بقا تنها در داشتن قدرت و خشونت است
@shaparak
به زودی خواهی فهمید که گریه کردن بسیار آسان، ولی خندیدن سخت است.
@shaparak
من و تو زوج عجیبی هستیم و همه چیزمان به هم بستگی دارد: مثلاً اگر تو مریض شوی من هم مریض می‌شوم و اگر من بمیرم تو هم خواهی مرد. با این‌همه نه تو توان برقراری ارتباط مستقیم را با من داری، نه من با تو...
@shaparak
به من می‌گویند اگر بخواهم تو را از بین ببرم، وقتش از همین الان شروع می‌شود، نه قبل از این؛ یعنی منتظرند تا تو شبیه یک انسان کامل شوی تا تو را از من بگیرند. چون قبل از این زمان تو آن‌قدر کوچک بودی که نمی‌شد پیدایت کرد. فکر کنم مردم دیوانه شده‌اند!
@shaparak
عکس‌ها نشان می‌دهند که مانند گل سرخی هستی که در گلدان گرد شیشه‌ای پر از آب قرار گرفته‌ای. منظرهٔ عکس‌های تو مانند منظرهٔ کرهٔ زمین است، وقتی آن را از چند هزار مایلی ببینی. آن وقت چطور عده‌ای به ظاهر دانشمند می‌توانند بگویند که خلقت انسان و همهٔ آفرینش، تصادفی بیش نبوده است؟!
@shaparak
متولد شدن خودش به اندازهٔ کافی خطر دارد: خطر پشیمانی از به دنیا آمدن...
@shaparak
در این دنیا کلمهٔ «آزادی» زیاد به گوشت خواهد خورد. این کلمه هم همانند «عشق» تمام ارزشش را از دست داده است
@shaparak
«خدا» از نظر آن‌ها پیرمردی ریش سفید است، نه پیرزنی سپیدموی. با این‌همه زن بودن زیباست... که شجاعتی لطیف می‌خواهد. دختر بودن، یعنی یک جنگ بی پایان... اگر تو با جنسیت دختر به دنیا بیایی باید چیزهای زیادی را بیاموزی تا بتوانی برای اثبات خودت بجنگی و به همه ثابت کنی که اگر خدایی هست، می‌تواند پیرزنی سپیدموی یا دختری جذاب باشد و یا این‌که به همه بفهمانی که چیدن سیب ممنوعه توسط حوا باعث به وجود آمدن گناه نشده، بلکه باعث به وجود آمدن کنجکاوی باشکوهی به اسم «نافرمانی» شده...
کاربر ۱۰۹۷۰۵۸
ین‌که به همه بفهمانی که چیدن سیب ممنوعه توسط حوا باعث به وجود آمدن گناه نشده، بلکه باعث به وجود آمدن کنجکاوی باشکوهی به اسم «نافرمانی» شده...
Emma
تنها دو خواسته از تو دارم: اول این‌که از نعمت به دنیا دعوت شدنت به خوبی استفاده کنی و دوم این‌که زیر بار خفت و خواری نروی... خفت مثل یک حیوان درنده همیشه در کمین ما نشسته و هرروز با چهرهٔ عقل و کمال و مصلحت خود را نمایان می‌کند و به ندرت هستند کسانی که در مقابلش تسلیم نشوند. انسان‌ها وقتی خود را در خطر می‌بینند تن به خفت می‌دهند و به محض این‌که خطر رفع شد، به جایگاه انسانی خود بازمی‌گردند. پس دقت کن که هیچگاه در برابر خطر، انسانیتت را از دست ندهی، حتی اگر ترس تمام وجودت را گرفته باشد. متولد شدن خودش به اندازهٔ کافی خطر دارد: خطر پشیمانی از به دنیا آمدن...
njme
این سؤال اکثر زنهاست که چرا فرزندی به دنیا بیاورم که از گرسنگی و سرما عذاب بکشد یا مورد تحقیر و خیانت واقع شود و یا در اثر یک بیماری یا جنگ از بین برود؟!.... این‌ها مادرانی هستند که به آیندهٔ خوب فرزندشان امیدی ندارند و از کوتاهی عمر و عواقب بدش می‌ترسند. البته شاید آن‌ها حق داشته باشند و شاید هم نه. کسی چه می‌داند؟!.... اما آیا نیستی و عدم بهتر از درد و رنج است؟!...
Maede Kh
درد با ما زاده شده و با ما بزرگ می‌شود و آن‌قدر در وجود ما عجین می‌گردد که آن را مانند دستها و پاهایمان جزئی از وجودمان می‌دانیم.
مهدی

حجم

۸۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

حجم

۸۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان