بریدههایی از کتاب فرزندم چنین باش (ترجمه نامه سیویکم نهجالبلاغه)
۴٫۷
(۲۲)
با سپر «صبر» و نیکباوری به خدا، هجوم لشکر اندوه را بشکن.
Dexter
مربی روشنضمیر باید در نوجوان ایجاد زمینه کند و قبل از هرچیز روح او را آمادۀ پذیرفتن تربیت سازد
نون صات
آنکس که بر چکاد بلند ایمان نشسته است، تنها ولی نعمتش خداست. پس تا توانی در گرفتن نعمت میانجی مگیر، که به عطیهات خواهی رسید و بهرهات را دریافت خواهیکرد. بیتردید آن «اندکی» که مستقیم از آفریدگار میرسد، بسی بزرگتر و گرامیتر از «افزون» آفریدگان است
Mahdi
پس اقامتگاه اصلی و دائمی خویش را زیبا و عالی بنا کن و هرگز آخرتت را به دنیا مفروش.
sadeghi
و اگر پذیرای راه و رسم پیشینیانت نیستی و خود خواستار آگاهی و تجربۀ مستقلّی، باید تلاش تو، همه در کسب فهم درست و بهکارگیری خرد باشد و به هر پایۀ سستی تکیه نکنی، و در تاریکروشن شبههها گام برنداری، و از ستیزه و جدال بپرهیزی.
* *
msadeq
آنگاه که برادرت بر سر قطع خویشاوندی است تو بر پیوند او بردباری و پایداری کن و به هنگام قهرِ او، به نیکی و مهربانی روی آر و چون بخل و خسّت کند دستِ کرَم بگشای و سردی و کنارهگیری او را با گرمی و رفت و آمد پاسخگوی، و به هنگام پرخاشجویی و سختگیری او نرمی و مدارا کن، و گنهکاری او را پوزشپذیر باش. امّا بههوش که در همهجا چنین مباش، و در برابر نااهلان کرنش مکن.
Dexter
فرزندم! بدانکه خودپسندی، بیراهه و آفت اندیشههاست.
Dexter
نیکی کن همانگونه که دوست داری با تو نیکی کنند و آنچه را بر دیگران زشت شماری، بر خود نیز زشت شمار و بر مردمان سخت مگیر، همانطورکه دوست نداری بر تو سخت گیرند و از آنچه نمیدانی لب فرو بند، گرچه دانستههایت اندک باشد و آنچه خوش نداری دربارهات بگویند دربارۀ دیگران مگوی.
Dexter
فرزندم! در روابط اجتماعی و حقوق متقابل، «خویشتنِ خویش» را معیار سنجش قرار ده و با دیگران چنان باش که انتظار داری با تو باشند:
پس آنچه را برای دیگران میپسندی برای خود بپسند، و آنچه را برای خود ناپسند میبینی برای آنان نیز مپسند و همانگونه که ظلم را به خود روا نمیداری، هرگز دست ستم مگشا.
Dexter
اگر در بینش و تفکر دینی به مشکلی برخوردی، بدانکه «راه نبردهای»، نه آنکه «راهی نیست»، زیرا در خمیرمایۀ آدمی هیچ دانشی نسرشتهاند و دانشهای بشری همه دسترنج خود اوست
Dexter
فرزندم! بدانکه خودپسندی، بیراهه و آفت اندیشههاست.
Dexter
پسرم! فرمانم را دریاب! بدانکه مرگ و زندگی دو رویۀ یک سکهاند، و صاحب اختیار مرگ همان خداوند هستی است و آنکه بانگ «رحیل و بازگشت» سر دهد، همو شکوفۀ حیات مجدّد رویانَد، و همانکه در رنج و بلا افکنَد، عافیت بخشد. و خدا دنیا را بر نظامی مقرّر فرمود که آمیزهای از «نیش» و «نوش» است، ولی پاداش در رستخیز خواهد بود و یا آنچه خدا خواهد که بر تو پوشیده است.
M Gh
از آنان مباش که تنها از طریق خشونت پند میپذیرند، که فرزانه از ادب فرهیخته گردد، و چارپا از شلاّق خشونت سر به راه نهد.
با سپر «صبر» و نیکباوری به خدا، هجوم لشکر اندوه را بشکن.
آنکه به راه «اعتدال» نرود به پرتگاه «جور» فرو افتد. یارِ یاور، چون خویش است. دوست راستین، در غیر حضور، صادق است و عهد دوست نشکند. هوا و هوس کوری آرد.
مهدی فیروزان
دست نیاز بهسوی بینیاز کارساز
بههوش باش! آنکه گنجینههای آسمان و زمین در اختیار اوست، تو را رخصت نیایش داده و اجابت آنرا ضمانت کرده است.
بلکه تو را فراخوانده است که دست نیاز بهسوی آن بینیاز برآری، تا جودش بر تو فرو ریزد و مهربانی خواهی تا بر تو مهر ورزد.
خداوند بر آستان مقدّسش دربانی نگماشته است تا بین تو و مهر او حجابی گردد، و تو را ناگزیر به آوردن میانجی نکرده و به جرم زشتکاری، راه توبهات را نبسته و در کیفرت شتاب ننموده و بازگشت تو را بیهیچ سرزنشی پذیرا گشته است.
مهدی فیروزان
پس او را با همۀ وجود «محرمی توانمند و آگاه» یابی که بار نیازت را به درگاهش افکنی، و سفرۀ دل نزد او باز کنی، و شِکوۀ اندُهان پیش او بری، و در مشکلات جانکاهت دست به دامان او زنی، تا فروغ مهرش «ابر غم» از آسمان دلت بزداید، و بر سامان دادن امورت از او کمک خواهی و از خزاین بیانتهای احسانش «آن خواهی» که هیچکس را جز او توان بخشش «آن» نَبوَد؛ چون: افزونی عمر، و سلامت تن، و روزیگشاده و پربرکت.
sadeghi
بههوش باش! آنکه گنجینههای آسمان و زمین در اختیار اوست، تو را رخصت نیایش داده و اجابت آنرا ضمانت کرده است.
بلکه تو را فراخوانده است که دست نیاز بهسوی آن بینیاز برآری، تا جودش بر تو فرو ریزد و مهربانی خواهی تا بر تو مهر ورزد.
خداوند بر آستان مقدّسش دربانی نگماشته است تا بین تو و مهر او حجابی گردد، و تو را ناگزیر به آوردن میانجی نکرده و به جرم زشتکاری، راه توبهات را نبسته و در کیفرت شتاب ننموده و بازگشت تو را بیهیچ سرزنشی پذیرا گشته است.
sadeghi
نیکی کن همانگونه که دوست داری با تو نیکی کنند و آنچه را بر دیگران زشت شماری، بر خود نیز زشت شمار و بر مردمان سخت مگیر، همانطورکه دوست نداری بر تو سخت گیرند و از آنچه نمیدانی لب فرو بند، گرچه دانستههایت اندک باشد و آنچه خوش نداری دربارهات بگویند دربارۀ دیگران مگوی.
sadeghi
تنظیم روابط با دیگران
فرزندم! در روابط اجتماعی و حقوق متقابل، «خویشتنِ خویش» را معیار سنجش قرار ده و با دیگران چنان باش که انتظار داری با تو باشند:
پس آنچه را برای دیگران میپسندی برای خود بپسند، و آنچه را برای خود ناپسند میبینی برای آنان نیز مپسند و همانگونه که ظلم را به خود روا نمیداری، هرگز دست ستم مگشا.
sadeghi
آنانکه در چنگال فریب دنیا اسیر شدند، چونان مردمی هستند که در منزلی فراخ و آسوده روزگار میگذراندند و ناگهان به سوی خانهای تنگ و رنجآور بیرون رانده شدند که روزشان شب، و شبشان بیسحر است. پس هیچچیز زشتتر و جانکاهتر از جدایی «منزل سابق» و ورود اجباری در «منزل لاحق» نیست.
sadeghi
خدا دنیا را بر نظامی مقرّر فرمود که آمیزهای از «نیش» و «نوش» است، ولی پاداش در رستخیز خواهد بود
sadeghi
حجم
۹۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
حجم
۹۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
قیمت:
۲,۰۰۰
تومان