بریده‌هایی از کتاب فرزندم چنین باش (ترجمه نامه سی‌ویکم نهج‌البلاغه)

گفتار زیان‌بخش جبران زیان خاموشی، آسان‌تر از تلافی خسارت‌های گفتار است؛ که نگهداری آنچه در انبان است به گرۀِ محکم آن است.

پس هرکس خود را به آب و آتش زند و از هر راه سعی در کسب مال کند، روزی نخواهد یافت، و نیز عدل و انصاف پیشه‌ور، محرومیت از روزی را به دنبال نخواهد داشت.

خداوند با اجازۀ درخواست از وجودش، کلید گنجهایش را در دست تو قرار داده که هرگاه خواستی، با آن درهای نعمت وی را بگشایی و باران رحمتش را طلب کنی. پس هرگز مباد که «تأخیر پاسخ» دل‌سردت کند؛ که آن از «نقص نیت» تو است نه از قصور در بخشش او. ای بسا که این تأخیر، موجب پاداش بزرگتر خواهنده و عطای بیشتر او گردد.

خودسازی و ایجاد صفات ثابت اخلاقی جان خویش را به آتشدان «شکیبایی در سختی‌ها» بپرور، و آنرا در «کشاکش پایداری» کارآزموده کن. چه زیباست فرشتۀ صبر، آن‌هم در راه حق!

زمینه‌های تربیت و راه وصول به آن مردم را به نیکی فراخوان که پاسداری از خوبی‌ها تو را در زمرۀ نیکان قرار خواهدداد و با زشتی‌ها و پلشتی‌ها با دست و با زبان بستیز و از حاکمیت گناه و فساد با تمام توان جلوگیر باش و از تبهکاران دوری گزین و در راه خدا و ارزشهای الهی به‌پا خیز و به نهایت جهاد کن و از هیچ سرزنش‌گری مهراس.

از پدری سالخورده و کهنسال، معترف به نشیب و فراز زمان، پشت سر گذارندة عمر، سپرانداز در نبرد روزگار، بدبین به دنیا، مسافر شهر خاموشان، کوچندۀ از آن در فردا. به: فرزندی آرزومند دست‌نایافتنی‌ها، رهرو راه آنان‌که رفتند و منزل به دیگران سپردند، نشانۀ تیر ناخوشیها و گروگان گردش ایام و آماج خدنگ مصیبتها، بردۀ دنیا و سوداگر کالای غرور، وام‌دار و گرفتار مهلت‌ها و اسیر مرگ و هم‌پیمان اندُهان و همنشین غم‌ها و نشانۀ آفتها و زمین‌خوردۀ خواهشها و جانشین پیشینیان.

از پدری سالخورده و کهنسال، معترف به نشیب و فراز زمان، پشت سر گذارندة عمر، سپرانداز در نبرد روزگار، بدبین به دنیا، مسافر شهر خاموشان، کوچندۀ از آن در فردا. به: فرزندی آرزومند دست‌نایافتنی‌ها، رهرو راه آنان‌که رفتند و منزل به دیگران سپردند، نشانۀ تیر ناخوشیها و گروگان گردش ایام و آماج خدنگ مصیبتها، بردۀ دنیا و سوداگر کالای غرور، وام‌دار و گرفتار مهلت‌ها و اسیر مرگ و هم‌پیمان اندُهان و همنشین غم‌ها و نشانۀ آفتها و زمین‌خوردۀ خواهشها و جانشین پیشینیان.