بریدههایی از کتاب مهاتما گاندی
۳٫۲
(۲۰۹)
او در رسالۀ هند سواراج مورخ ۱۹۰۸ خود «تمدن جدید» را به نام «عیب بزرگ» اعلام کرده است.
monir
گاندی طبقات را فقط به چهار محدود می سازد: «برهمن» (طبقۀ تحصیل کرده و روحانی)، «کشاتریا» (نظامی و دولتی)، «ویشیا» (بازرگانی) و «شودرا» (کار و خدمات دستی). و بین ایشان قائل به هیچ گونه ارتباط اعلی و ادنی نیست و معتقد است که این تقسیم بندی فقط از نظر اشتغالات مختلف و وظایف و تکالیف است، لاغیر، و هیچ گونه مزیت و رجحانی در بین نیست
monir
مذهب او دو ناظر دارد؛ یکی وجدانش و دیگری عقلش:
من از مذهب بت نمی سازم و هیچ عمل بدی را که در لوای نام مقدس او انجام بگیرد نمی بخشم… هیچ اشتیاق ندارم که کسی را به دین خود بیاورم مگر آنکه بتوانم از عقلش مدد بگیرم.
monir
در سال ۱۹۴۷، بر اثر اختلافات شدید هندوان و مسلمانان، هند به دو کشور تحت الحمایه، پاکستان و هندوستان، تقسیم گردید و جمهوری مستقل هند در سال ۱۹۵۰ اعلام شد.
ツAlirezaツ
انگلستان پیش از شروع جنگ دوم جهانی وعدۀ اعطای استقلال داخلی به هندوستان داده بود لیکن پس از جنگ به وعده وفا نکرد.
ツAlirezaツ
مسئلۀ جنسی در هند که به خصوص مردم آن دارای حس شهوتی سرشار و غنی هستند و این حس در ایشان به طرز صحیحی رهبری نشده است، به صورت ناراحت کننده ای مطرح است. ازدواج نوباوگان نیروی بدنی و اخلاقی ملت را زودتر از موقع زایل می سازد. وسوسه و تمایلات نفسانی بر فکر و اندیشۀ مردان سنگینی می کند و از این حیث شرافت و نجابت زن در معرض تحقیر و تخفیف است.
Sajjad
«آهیمسا» یعنی قهرمانی منفی اگر جمع این دو کلمه با هم ممکن باشد یعنی جهش اشتیاق آمیز روح که در برابر بدی ها، نه با بدی، بلکه با سلاح عشق و محبت مقاومت می ورزد.
شلاله
گاندی به این سرزنش ها پاسخ می گوید وی ضمن عدم قبول ارزش معنوی تعلیم و تربیت ادبی اروپایی که هیچ گونه وجه اشتراکی با ارزش شخصیت ندارد و به زعم گاندی نسل جوان هندی را از مردانگی انداخته است، خشونت های مرتکب شده را محکوم می سازد و با آزادفکری تمام زبان به اعتراض می گشاید:
من خواستار این نیستم که راه خانه ام از هر طرف بسته شود و پنجره های آن را کور کنند. من می خواهم که نسیم فرهنگ و تمدن همۀ کشورها آزادانه از میان خانۀ من جریان داشته باشد، لیکن هرگز نمی گذارم که این باد مرا با خود ببرد.
مذهب من مذهب حبس و زندان نیست. در مذهب من برای ناچیزترین مخلوقات خدا نیز جایی پیدا می شود. اما مذهب من به روی تفرعن بی شرمانۀ نژاد و دین و رنگ بسته است.
old magi
من نمی توانم نسبت به مذهب هندوئیسم احساساتی بیش از آنچه نسبت به همسر خود دارم ابراز کنم. زن من بیش از تمام زنان عالم در من هیجان برمی انگیزد. البته نه تصور کنید که او بی عیب باشد. من به جرئت می گویم او بیش از آن عیب دارد که من می توانم ببینم، لیکن احساس یک علقۀ غیرقابل زوال در میان است. در مورد مذهب هندوئیسم نیز، با همۀ عیوب و قیودش، حال بر همین منوال است.
تهمتن
دانشگاه ملی بجز فکر انحصارطلبی هیچ فکری را منع نمی کند و قبول ندارد که در میان همۀ افراد بشر کسی به نام «نجس» یا «مطرود» وجود داشته باشد
saeed
هند ندای مهاتما را دریافت. موجی از نهی کنندگان مسکرات در سرتاسر کشور به راه افتادند، و گاندی نیز ناگزیر به میان افتاد تا نگذارد ملت دکان های مشروب فروشی را به زور ببندند یا غارت کنند؛ زیرا «مجاز نیست که مردم را با زور تطهیر کرد».
saeed
خدا آدم را آفریده است تا با کار خود غذایش را به دست بیاورد و گفته است آنان که بدون کارکردن می خورند، دزدند
ssmn
هر بار که دولت افریقای جنوبی با خطرات سخت و شدیدی مواجه شد، گاندی رویۀ عدم شرکت هندیان در خدمات عمومی را موقتاً معلق گذاشت و بلافاصله مهیای کمک شد.
وحید
من از مذهب بت نمی سازم و هیچ عمل بدی را که در لوای نام مقدس او انجام بگیرد نمی بخشم… هیچ اشتیاق ندارم که کسی را به دین خود بیاورم مگر آنکه بتوانم از عقلش مدد بگیرم.
Fatemeh a.m.
نباید انتظار داشت که مردم یک کشور ولو به علل انسان دوستی در رفع مایحتاج مردم کشور دیگری بکوشند، و چنین امری بر فرض امکان پسندیده نیست… مؤمن واقعی به سوادشی فراموش نمی کند که هر موجود انسانی برادر اوست ولی او موظف به انجام دادن کاری است که اصل و نسبش برای او تعیین کرده است… همان طور که ما مکلفیم به عصری خدمت کنیم که در آن به جهان آمده ایم همان طور هم موظفیم به هر قیمت که باشد به وطن خود خدمت کنیم
ka'mya'b
یهودیان برای مسیح خود فدا شدند و پس از آنکه قرن ها امید آمدن او را در دل پروردند آخر مسیح بر چوبۀ خونین صلیب شکفت و ایشان او را نشناختند. هندیان خوشبخت تر از یهودیان بودند؛ زیرا مسیح خود را شناختند و به همین جهت به استقبال فداکاری ای که باید موجب رستگاری ایشان شود به طیب خاطر می روند.
مصطفی
من خواستار این نیستم که راه خانه ام از هر طرف بسته شود و پنجره های آن را کور کنند. من می خواهم که نسیم فرهنگ و تمدن همۀ کشورها آزادانه از میان خانۀ من جریان داشته باشد، لیکن هرگز نمی گذارم که این باد مرا با خود ببرد.
مصطفی
خشونت و سخت گیری و تحقیر و توهین غیرانسانی انگلیسی ها نسبت به شئون اهالی به قدری توان فرساست که طرز رفتار جابرانۀ ایشان را با اهالی ایالات «جئورجیا» و «لویزیانا» در ایام اسارت امریکا به خاطر می آورد. سربازان پست انگلیسی علمای برهمن و راجه های تربیت دیده و محترم را با کمال تحقیر از قطار درجۀ اول بیرون می اندازند و اجازه نمی دهند که با ایشان در یک کوپه بنشینند.
مریم اژدری
باری، قلب تمدن جدید (عصر آهن: قلب آهن) ماشین است. این ماشین بت مهیبی است. باید آن را به دورانداخت. آرزوی قلبی گاندی این بود که ریشۀ ماشینیسم جدید از هند برکنده شود.
مصطفی
راجع به پزشکان، گاندی معترف است که اول مجذوب حرفۀ ایشان بود ولی دیری نگذشت که فهمید پزشکی شغل شریفی نیست. پزشکی مغرب زمین منحصراً به تسکین آلام جسمانی بیماران می پردازد و به هیچ وجه در صدد ریشه کن کردن علل بیماری که قسمت اعظم آن عیوب اخلاقی است برنمی آید؛ حتی می توان گفت که با دادن وسایل تمتع بی دردسر از آن عیوب به کسانی که واجد آن اند در واقع به تکثیر آن ها همت می گمارد. بنابراین پزشکی در فاسدکردن اخلاق یک ملت سهیم است و او را با دارو و درمان خود، که گاندی آن را «افسون سیاه» نام نهاده و موجب انحراف ملت از نظم و انضباط قهرمانیِ جسم و روح است، ضعیف می سازد.
رهگذرِ دنیا
حجم
۱۸۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
حجم
۱۸۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
قیمت:
۷۶,۰۰۰
۳۸,۰۰۰۵۰%
تومان