بریدههایی از کتاب عقدهی سیندرلا، ترس پنهان زنان از استقلال
۳٫۷
(۳۴)
«دخترانی که از نظر هوش با پسران برابرند، با احتمال کمتری به کالج راه مییابند و آن را به پایان میرسانند. آنان به احتمال قوی در آزمونهای پایانی دانشگاه شرکت نمیکنند، زیرا شانس ایشان برای بهرهبرداری از مدرک دکترای خود در بازار کار بسیار کم است. آن بخش از زنان که موفق به کسب مدرک دکترا میشوند، کمتر از مردان مفید واقع میگردند، حتی اگر ازدواج نکرده باشند و تمام روز کار کنند.»(۱۲)
farinoosh za
همان طور که خانم الکساندرا سیموندز تشخیص داده، زنان به منزلهی «موجودی ایدهآل» زاده نمیشوند، آنها باید برای تبدیل شدن به چنین موجودی کوشش کنند
farinoosh za
«زنان نمیخواهند نگرانی و تشویش را که ذاتی روند رشد است، تجربه کنند. این تا حدود زیادی به تربیتشان مربوط میشود. به آنان، هنگامی که دختر هستند، جرأت، جسارت و استقلال نمیآموزند، به آنان یاد میدهند که محجوب باشند و وابسته شوند. این واقعیت که امروز در به روی پاشنهی دیگر میچرخد و آنها «مجاز» ند مستقل باشند، زنان را دچار تشویش باطنی کرده است.»
farinoosh za
«هر گام سالمی در جهت اتکا به خویش، خودآگاه یا ناخودآگاه رد میشود. پارهای از زنان آشکارا میگویند که خواهان حمایت هستند و هیچ دلیلی هم نمیبینند تا از این دیدگاه صرفنظر کنند. پارهای دیگر به این روشنبینی میرسند که خود را ارتقا دهند، اما هنگامی که واقعآ در برابر امکان دگرگونی قرار میگیرند و تصمیم برای جدایی و ابراز وجود اجتنابناپذیر میگردد، دچار وحشت میشوند.»
farinoosh za
جودیت باردویک در مقالهی تحقیقی خود برای دانشگاه میشیگان مینویسد: «ما دریافتیم که کنش پذیری، وابستگی و به ویژه بیتوجهی به نفس، متغیرهایی هستند که همواره زنان را از مردان متمایز میکنند.»(۳)
farinoosh za
آنه فلمینگ تیلر میگوید: «تمامی درها به روی ما گشوده است»؛ اما مسئله این است که از کدام یک باید وارد شد. «آیا میتوانیم در حالی که مادر خوب هستیم، مشغول کار هم باشیم؟ آیا ضمن کسب موفقیت در شغل خویش، میتوانیم کسی را هم دوست داشته باشیم؟ آیا باید در رقابتهای اجتماعی شرکت کنیم یا نه؟ آیا میتوانیم در خانه بمانیم، بیآنکه به خود انگ بیمصرف بودم بزنیم و عواطف خویش را جریحهدار کنیم؟»(۲)
farinoosh za
گاهی با دشمنی مانند بحران یا تراژدی که از بیرون آدمی را تهدید میکند آسانتر میتوان مقابله کرد تا حریفی از درون که مستلزم پذیرش داوطلبانهی خطر برای کسی است که میخواهد رشد کند.
farinoosh za
امروزه در میان زنان ترسی گنگ و بیمعنا که هیچ ربطی به توانایی یا واقعیت زندگی آنان ندارد، مانند بیماری مسری شایع شده است. ترس از مستقل بودن (بدین معنا که تک و تنها بمانیم)؛ ترس از وابسته بودن (بدین معنا که توسط «دیگری» که بر ما مسلط است بلعیده شویم)؛ ترس از صلاحیت داشتن و در یک زمینه خوب بودن (بدین معنا که ما باید برای همیشه در این زمینه خوب باشیم)؛ ترس از بیکفایت بودن (بدین معنا که همچنان باید خود را کم ارزش، افسرده و «درجه دو» احساس کنیم).
Nausica96
این دوگانگی باطنی زنانه با این تصمیم ما که همچون مادران خویش زندگی نکنیم رابطهای تنگاتنگ دارد. روانشناسان به تدریج دریافتند هر چه مادر وابستهتر و بیشتر تحت فشار باشد، به همان شدت میکوشد دخترش را به راهی متفاوت سوق دهد.
Nausica96
«زن بودن» دچار بحران تازهای شده است. تضاد و تناقض در این باره که چه چیزی «زنانه» است و چه چیزی نیست، مانع از آن میشود که بسیاری از زنان هماهنگ و جهتمند زندگی و کار کنند. زن بودن دیر زمانی است که با وابستگی «تداعی» میشود. آری، حتی اینگونه هویت یافته است. زنانی که دچار «وحشت جنسیت» ــ آن طور که من مینامم ــ شدهاند، از رفتار مستقل میترسند، چون غیر زنانه تعبیر میشود (بخش ششم را بخوانید). شاید ما آن را صد در صد مرد بودن تلقی نکنیم، اما این احساس را هم نداریم که زنانه است.
Nausica96
به راستی زن افسرده چه چیزی را از دست داده است؟ خانم اسکارف میگوید: «چیزی که برای او ارزش حیاتی داشته»، و در ادامه توضیح میدهد: «با نظم کامل تحقیق کردم و دریافتم که این «فقدان» حاکی از کمبود یک رابطهی عاطفی اساسی است که در بسیاری موارد زنان هویت خود را به واسطهی آن تعریف میکنند.»
Nausica96
امروزه جامعه به مطلقهها قوت قلب میبخشد و همزمان ایدهی مادران شاغل را تبلیغ و ترویج میکند. این دو دیدگاه امنیت خاطر این زنان را در هم شکسته است. خانم میلو اسمیت بنیانگذار سازمان «زنان خانهدار طرد شده» و سرپرست مرکز اوکلند کالیفرنیا میگوید، زنانی که او میکوشد به آنان در این مرکز کمک کند، از این امر خشمگین هستند ــ آنها نمیتوانند با این ایده خو بگیرند که یکباره همه چیز دگرگون شود. آنان در برابر این امر مقاومت میکنند که خانه را رها سازند و چیزی بیاموزند تا از آن راه کاری پیدا کنند.
Nausica96
خانم روث مولتن تئوری فوق را این طور تکمیل میکند: وابستگی زنانی که به کودکان خویش نیز وابستهاند «فرایند رشد استقلال و فردیت فرزندان آنان را کاهش میدهد.»
Nausica96
زنانی که بچهدار میشوند تا از چنگ ترس ناشی از پیشرفت در کار خلاص شوند، در حقیقت دور باطلی را تداوم میبخشند.
Nausica96
این زنان نقش مادر بودن را نه برای خشنودی روحی، که به عنوان جانشینی برای کار بیرون از خانه بر میگزینند.
Nausica96
دکتر مولتن با مروری کوتاه در فهرست بیماران سالهای اخیر خود چنین نتیجه میگیرد: «من به آسانی میتوانم بیست زن چهل تا شصت ساله را برشمارم که بارداری را به خاطر فرار از مشکلات دنیوی برگزیدهاند. دست کم نیمی از این زنان مادرانی بودند که سومین یا چهارمین فرزند خود را به دنیا میآوردند ــ در مقطعی که فرزندان دیگرشان به مدرسه یا دبیرستان میرفتند و مادر آزادی زیادی داشت تا انرژی خود را صرف کار بیرون از خانه کند.»(۱۹)
Nausica96
به علاوه عارضهی «داشتن یک بچهی دیگر» سر جای خودش هست ــ روشی مردم پسند برای ماندن در خانه (یا بازگشت دوباره به آن).
Nausica96
مجلهی خانهها و باغهای بهتر بر اساس بررسی نظرات ۳۰۰ هزار نفر از خوانندگان خود دربارهی شغل آنها چنین گزارش میدهد: «ظاهرآ آنها احساس میکنند نمیتوانند رؤیای مشهور امریکایی را متحقق سازند.»(۱۶)
Nausica96
بیش از ۶۰۰ کودک با بهرهی هوشی بالای ۱۳۵ (مجموعهی افراد تیزهوش یک درصد کل دانشآموزان را تشکیل میداد) از مدارس کالیفرنیا برگزیده شدند و تحولات بعدی آنان تا دوران بزرگسالی پیگیری شد. زنانی که بهرهی هوشی دوران کودکی آنها در بخشهای هم سطح مانند مردان بود، بدون استثنا در پستهای ساده مشغول بودند. دو سوم آنان با بهرهی هوشی ۱۷۰ و حتی بیشتر، خانهدار و یا کارمند دفتری شده بودند. (۶)
Nausica96
«ما دریافتیم که کنش پذیری، وابستگی و به ویژه بیتوجهی به نفس، متغیرهایی هستند که همواره زنان را از مردان متمایز میکنند.»(۳)
Nausica96
حجم
۲۸۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
حجم
۲۸۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان