* صبر تلخ آمد، ولیکن عاقبت
میوۀ شیرین دهد، پر منفعت
rezaat98
نی حدیث راهِ پُر خون میکند
قصه های عشق ِ مجنون میکند
F.m
کوزه بودش، آب می نامد به دست
آب را چون یافت، خود کوزه شکست
Moriarty
جمله کفها در دعا افراخته
نغمۀ "أَرِنِی" به هم درساخته
سارینا
از علی آموز اخلاص عمل
شیر حق را دان منزه از دغل
S
من چه گویم؟ یک رگم هشیار نیست
شرح آن یاری که او را یار نیست
Giti Nava
هین بیا، ای شادی جان و جهان
"Shfar"
چون بخواهد، عین غم شادی شود
عین بند پای، آزادی شود
Aysan
الله الله یک نظر بر ما فکن
Aysan
در سبب سازیش، سرگردان شدم
وز سبب سوزیش هم، حیران شدم
k.t
کوی نومیدی مرو، امیدهاست
سوی تاریکی مرو، خورشیدهاست
۳۵.۳۵
دل ترا، در کوی اهل دل کشد
تن ترا، در حبس آب و گل کشد
اسطوره
شاد باش ای عشق ِ خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما
ⓝⓐⓡⓖⓔⓢ
بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
Moriarty
تن ز جان و، جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دیدِ جان دستور نیست
Moriarty
* نردبان آسمان است این کلام
هر که از این بر رود آید به بام
sarar-'
صبر باشد مشتهای زیرکان
Yasin Yarahmadi
ای علی که جمله عقل و دیده ای
شمه ای واگو از آن چه دیده ای
۱۷۳.۲۸
تیغ حلمت جان ما را چاک کرد
آب علمت خاک ما را پاک کرد
seyed
ما چو شطرنجیم، اندر بُرد و مات
بُرد و مات ما ز توست، ای خوش صفات
Aysan
گفتِ انسان، پاره ای زانسان بود
Aysan