بریدههایی از کتاب مثنوی معنوی
۴٫۵
(۴۲۰)
جان من سهل است، جان جانم اوست
دردمند و خسته ام، درمانم اوست
yasaman
قدر پشه میخورد آن پیل تن!
جیمی جیم
* باده از ما مست شد، نی ما از او
nayer
منگر اندر نقش و اندر رنگ او
بنگر اندر عزم و در آهنگ او
۱۴۳.۴۹
گر سیاه است و هم آهنگ تو است
تو سپیدش دان که هم رنگ تو است
۱۴۳.۵۰
* ور سفید است و ورا آهنگ نیست
زو ببر کز دل مر او را رنگ نیست
کاربر ۸۷۰۷۰۸
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلّی پاک شد
behruzpcr5
گر چه شد معنی در این صورت پدید
صورت از معنی قریب است و بعید
۱۳۲.۲۹
در دلالت همچو آبند و درخت
چون به ماهیت روی، دورند سخت
۱۳۲.۳۰
* دانه بین کز آب و خاک و آفتاب
چون درختی گشت عالم در شتاب
۱۳۲.۳۱
* ور به ماهیت بگردانی نظر
دور دورند این همه از یکدگر
کاربر ۸۷۰۷۰۸
چون که روغن را زآب اسرشته اند
آب با روغن چرا ضد گشته اند؟
۱۲۷.۲۸
چون گل از خار است و خار از گل چرا
هر دو در جنگند و اندر ماجرا
۱۲۷.۲۹
یا نه جنگ است این برای حکمت است
همچو جنگ خر فروشان صنعت است
۱۲۷.۳۰
یا نه این است و نه آن، حیرانی است
گنج باید جست، این ویرانی است
۱۲۷.۳۱
آنچه تو گنجش توهم میکنی
زآن توهم گنج را گم می کنی
کاربر ۸۷۰۷۰۸
جان من سهل است، جان جانم اوست
دردمند و خسته ام، درمانم اوست
Amir Muhammad Mehmandoust
نفست اژدرهاست، او کی مرده است؟
از غم بی آلتی افسرده است
۴۱.۸۸
گر بیابد آلت فرعون او
که به امر او همی رفت آب جو
۴۱.۸۹
آنگهان بنیاد فرعونی کند
راه صد موسی و صد هارون زند
ن ی
* صبر تلخ آمد، ولیکن عاقبت
میوۀ شیرین دهد، پر منفعت
کاربر ۸۷۰۷۰۸
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بَد حالان و خوش حالان شدم
۱.۶
هر کسی از ظنّ خود، شد یار من
از درون من نَجَست اسرار من
۱.۷
سِرّ من از نالۀ من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست
Sayna
ترک خشم و شهوت و حرص آوری
هست مردی و رگِ پیغمبری
Yasin
در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد
Mehrab •
گر خِضر در بحر کشتی را شکست
صد درستی در شکست خضر هست
fateme
کرده تمساحی دهان خویش باز
گرد دندانهاش کرمان ِ دراز
۱۱۷.۳۰
از بقیۀ خور که در دندانش ماند
کرمها روئید و بر دندان نشاند
۱۱۷.۳۱
مرغکان بینند کرم و قوت را
مرج پندارند آن تابوت را
۱۱۷.۳۲
چون دهان پُر شد ز مرغ، او ناگهان
در کشدشان و فرو بندد دهان
۱۱۷.۳۳
این جهان ِ پُر ز ُنقل و پُر ز نان
چون دهان ِ باز آن تمساح دان
Yasin
با سیاستهای جاهل صبر کن
خوش مدارا کن به عقل ِ من لدن
۶۸.۶۷
صبر با نااهل، اهلان را جلاست
صبر صافی میکند هر جا دل است
۶۸.۶۸
آتش نمرود ابراهیم را
صفوت آیینه آمد در جلا
۶۸.۶۹
* صبر با نامرد بدهد مردِ حق
تا چو نیکان بر همه یابد سَبق
۶۸.۷۰
جور و کفر ِ نوحیان و صبر نوح
نوح را شد صیقل مرآتِ روح
Yasin
او ز ننگ عاقلان دیوانه شد
Yasin
ای رفیقان، راهها را بست یار
آهوی لنگیم، و او شیر شکار
Yasin
حَسرتِ آزادگان شد بندگی
بندگی را خود تو دادی زندگی
۱۴۵.۵
مؤمن آن باشد، که اندر جزر و مد
کافر از ایمان ِ او حسرت خورد
Yasin
بار دیگر آمدم دیوانه وار
رو رو ای جان، زود زنجیری بیار
۷۷.۲۸
غیر آن زنجیر ِ زلفِ دلبرم
گر دو صد زنجیر آری بَر دَرم
Yasin
حجم
۱٫۷ مگابایت
تعداد صفحهها
۲۳۰۱ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
تعداد صفحهها
۲۳۰۱ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان