بریدههایی از کتاب مثنوی معنوی
۴٫۵
(۴۲۰)
بهر مظلومان همی کندند چاه
در چه افتادند و میگفتند آه
"Shfar"
درنیابد حال پخته، هیچ خام
پس سخن کوتاه باید، والسلام
حسین اسدی
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
Husayn Parvarde
ما برون را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را
۴۱.۱۳
ناظر قلبیم، اگر خاشع بود
گر چه گفتِ لفظ، ناخاضع بود
Pariya
روزها گر رفت، گو رو، باک نیست
تو بمان، ای آنکه چون تو، پاک نیست
Yasin
بند بگسل، باش آزاد، ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر
محسن
کوی نومیدی مرو، امیدهاست
سوی تاریکی مرو، خورشیدهاست
Ahmad
آن یکی خر داشت، پالانش نبود
یافت پالان، گرگ، خر را در ربود
الناز
بشنو از نی، چون حکایت میکند
واز جدائی ها شکایت میکند
ali jalali
ای خدای با عطای با وفا
رحم کن بر عمر رفته در جفا
Yasin Yarahmadi
عقل را، با عقل ِ یاری، یار کن
"أَمْرُهُمْ شُوری" بخوان و کار کن
plato
هر چه بینی سوی اصل خود رود
جزو سوی کلّ خود راجع شود
Aysan
عالمی را لقمه کرد و در کشید
معده اش نعره زنان، هَلْ مِنْ مزید
Aysan
از جمادی مُردم و نامی شدم
و ز نما مُردم به حیوان سر زدم
۱۹۲.۱۹
مردم از حیوانی و آدم شدم
پس چه ترسم؟ کی ز مُردن کم شدم؟
۱۹۲.۲۰
حملۀ دیگر بمیرم از بشر
تا بر آرم از ملایک بال و پر
۱۹۲.۲۱
و ز ملک هم بایدم جَستن ز جو
کلُّ شَی ءٍ هالِک إِلا وجهَهُ
۱۹۲.۲۲
بار دیگر از ملک قربان شوم
آنچه اندر وهم ناید آن شوم
seyed
گفته ایشان: بی تو ما را نیست نور
بی عصا کش، چون بود احوال کور؟
۲۵.۷
از سر اکرام و، از بهر خدا
بیش از این ما را مدار از خود جدا
۲۵.۸
ما چو طفلانیم و، ما را دایه تو
بر سر ما گستران آن سایه تو
۲۵.۹
گفت: جانم از محبان دور نیست
لیک بیرون آمدن دستور نیست
Aysan
با چنان قادر خدائی کز عدم
صد چو عالم هست گرداند به دم
Aysan
مومنان را برد باشد عاقبت
Aysan
بهر آن است امتحان نیک و بد
تا بجوشد، بر سر آرد زر ز بَد
Aysan
دانه چون اندر زمین پنهان شود
سِرّ آن، سر سبزی بستان شود
Aysan
از خدا جوئیم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب
Aysan
حجم
۱٫۷ مگابایت
تعداد صفحهها
۲۳۰۱ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
تعداد صفحهها
۲۳۰۱ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان