بند بگسل، باش آزاد، ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر
mohdiu
این جهان همچون درخت است ای کرام
ما بر او چون میوه های نیم خام
sarar-'
ای تو در کشتی تن رفته به خواب
آب را دیدی، نگر در آب آب
sarar-'
از برای دیدنش مردم بسی
اندر آن ظلمت همی شد هر کسی
sarar-'
هر کسی از ظنّ خود، شد یار من
از درون من نَجَست اسرار من
زینب آذرگشب
هر کسی از ظنّ خود، شد یار من
از درون من نَجَست اسرار من
Zari
خر گریزد از خداوند از خری
Yasin
صبر آرد آرزو را، نی شتاب
کاربر ۸۷۰۷۰۸
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
Giti Nava
چونکه ُگل رفت و گلستان شد خراب
بوی ُگل را از که جوئیم؟ از ُگلاب
آرتیم
عقلشان در عقل ِ دنیا پیچ پیچ
فکرشان در ترک شهوت، هیچ هیچ
۱.۱۲۴
صدرشان در وقتِ دعوی همچو شرق
صبرشان در وقتِ تقوی همچو برق
Yasin
نیست از عاشق کسی دیوانه تر
عقل از سودای او کور است و کر
Yasin
من کیم؟ لیلی و، لیلی کیست؟ من
ما یکی روحیم اندر دو بدن
Yasin
جسم ِ خاک از عشق بر افلاک شد
کوه در رقص آمد و چالاک شد
♡sana.m♡
گر فراق بنده از بد بندگی است
چون تو با بد بد کنی پس فرق چیست
Yasin
عشقهایی کز پی رنگی بود
عشق نبود، عاقبت ننگی بود
rezaat98
صبر آرد آرزو را، نی شتاب
صبر کن، و الله اعلم بالصواب
Dexter
چون قضا آید، طبیب ابله شود
آن دوا در نفع خود گمره شود
۲.۲۲
از قضا سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام خشکی مینمود
۲.۲۳
از هلیله قبض شد، اطلاق رفت
آب آتش را مدد شد همچو نفت
rezaat98
پیش سبحان بس نگه دارید دل
تا نگردید از گمان بد خجل
Yasin
داد خود از کس نیابم جز مگر
زآنکه هست از من به من نزدیکتر
"Shfar"