بریده‌هایی از کتاب مکمل راز

وقتی که مشکلی داشته‌اید و نمی‌دانستید چگونه بر آن غلبه کنید و از آن رد شوید، مجبور شده‌اید از نظر معنوی رشد کنید. اما وقتی همه‌چیز خوب پیش‌می‌رفته، مشکلی نبوده و اوضاع روبه‌راه بوده، مجبور نبوده‌اید رشد کنید.

از خودم ایراد نمی‌گیرم؛ از دیگران و اشتباهات و لغزش‌هایی هم که مرتکب می‌شوند ایراد نمی‌گیرم. چون امروز دیگر اعتقاد دارم در هیج‌جا چیزی غیر از موقعیت‌ها و امکانات وجود ندارد. من در این امکانات زندگی می‌کنم و امیدوارم دیگران هم این کار را بکنند. اگر هم بلغزم و زمین بخورم، خودم را سرزنش نمی‌کنم. فقط می‌گویم: «ای وای! لغزیدم! اما می‌خواهم دوباره بلند شوم!»

خیر برای همه به مقدار کافی هست. موقعیت‌های زیادی وجود دارد. در این عالمِ چندبعدی، هرگز کمبودی وجود ندارد. فقط کمبود طرح و اندیشه وجود دارد که آن هم بر مبنای این نگاه غلط به دنیاست.

ارتعاش تفریح کردن و ارتعاش دعا کردن خیلی خیلی مشابه است. وقتی که دعا می‌کنی و وقتی که تفریح می‌کنی، وارد کیفیتی گسترده، خلاق و شاکرانه می‌شوی که در آن همه‌چیز برایت ممکن است.

من امیدوارم با همین روش، به مردم کمک کنم عادت به سیگار کشیدن را کنار بگذارند. به جای این‌که ناخودآگاهانه سیگار پشت سیگار روشن کنند، به آن‌ها می‌گویم «نه، سیگار کشیدن را ترک نکنید. سیگار بکشید و از هر پک آن هم لذت ببرید. از بویی که به انگشتانتان می‌ماند آگاه باشید، از بوی دود که به لباستان می‌ماند آگاه باشید. از دودی که وارد ریه‌هایتان می‌شود و کاری که با بدنتان می‌کند آگاه باشید. فقط به‌طور کامل نسبت به کل فرآیند کشیدن آن سیگار آگاه باشید و بعد شاید حتی از احساسی که درست قبل از شروع به کشیدن آن داشته‌اید هم آگاه باشید.»

ما در این دنیای فوق‌العاده‌ای زندگی می‌کنیم که در آن، موقعیت‌ها بی‌شمارند. پس اگر موقعیتی نمی‌بینی، لابد داری از پس یک شیشه‌ی تیره نگاه می‌کنی.

انسان یک «دستگاه حذف‌کننده» است که بخش زیادی از واقعیت را حذف کرده و فقط در دامنه و بسامد خیلی محدودی از آن مشارکت می‌کند.

من ایمان را به این صورت تعریف می‌کنم که طوری دست به عمل بزنی انگار همه‌چیز مهیاست.

ما فقط اینجا هستیم که تبدیل به خودِ واقعی‌مان بشویم.

«در هر لحظه از هر موقعیتی، در هر فعالیتی، در هر صحبت و هر فکری، در مقام انتخاب هستید.»

«خیلی‌ها در زندانی زندگی می‌کنند که خودشان ساخته‌اند.»

«متوسط بودن همیشه بر عالی بودن سایه می‌اندازد.»

هیچ‌وقت آدم‌ها را بابت گذشته‌شان سرزنش نمی‌کنیم. فقط می‌گوییم: «داشتی بهترین کاری را که با آن آگاهی، مهارت‌ها و منابع از دستت برمی‌آمد انجام می‌دادی. حالا که منابع جدید در اختیار داری، بیا بهتر عمل کنیم.»

مسؤولیت زندگی‌ات را صددرصد بپذیر؛ آن‌وقت در جایگاه درستی قرار گرفته‌ای.

اشتباه کردن، کار را تا حدودی درست انجام دادن و تجربه کردن برای این‌که ببینی نتیجه چه خواهد شد، همه بخشی از فرایندی هستند که در نهایت اوضاع را درست خواهد کرد.»

«بیشتر ترس‌ها نمی‌توانند در برابر آزمایش موشکافی و تحلیل دقیق، دوام بیاورند. وقتی ترس‌هایمان را در معرض نورِ بررسی سنجیده قرار بدهیم، اغلب ناپدید می‌شوند.»

جان دی‌مارتینی می‌گوید: «تا وقتی پولی را که دنیا به تو داده درست مدیریت نکنی، دنیا پول بیشتری به تو نمی‌دهد که مدیریت کنی.»

خیلی‌ها به سراغ من می‌آیند و می‌گویند: «من نمی‌توانم چیزی را در دنیا متجلی کنم.» من هم به آن‌ها جواب می‌دهم «همین حالا هم داری هر چه را که در زندگی‌ات اتفاق می‌افتد متجلی می‌کنی.»

«برای هر کسی که به کسب‌وکار می‌پردازد، در طول روز فقط دو زمان وجود دارد: زمانی که دارید برای شرکت درآمد ایجاد می‌کنید و زمانی که دارید برای شرکت هزینه ایجاد می‌کنید.»

نوشتن هدف‌ها، دریچه‌های سد را باز می‌کند و جریان به راه می‌افتد.