بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مکمل راز | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مکمل راز

بریده‌هایی از کتاب مکمل راز

نویسنده:بیل هریس
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
هر چیزی بهایی دارد و وقتی بها را پیشاپیش بدهید، کمتر خواهد بود و وقتی دیرتر بدهید، بیشتر
MldSr
اگر بپرسی: «چگونه می‌توانم این کار را انجام بدهم؟»، مه و خورشید و فلک دست به کار می‌شوند تا بتوانی این کار را بکنی. اما اگر بر این سؤال تمرکز کنی که، «چه شد که در این موقعیت قرار گرفتم و چرا این بلا به سر من می‌آید؟»، آن‌وقت عالم باز هم شروع می‌کند به فراهم آوردن تمهیدات گوناگون، برای دوباره قرار گرفتن در این موقعیت.
MldSr
«اگر کس دیگر توانسته انجامش بدهد، پس انجام‌پذیر است.»
MldSr
«هیچ‌کس نمی‌تواند همه کار بکند؛ اما هر کسی می‌تواند کاری بکند. تو چه کاری می‌خواهی بکنی؟»
MldSr
باید یادت باشد که بذرت را به بازار بیاوری نه نیازت را. این جمله‌ی معروف را از جیم ران نقل می‌کنم. بذرت را به بازار بیاور. یعنی چه چیزی می‌خواهی به بازار عرضه کنی که حالا در ازای آن نیاز خودت رفع شود؟ بذر چیست، نه این‌که نیاز چیست.
MldSr
اگر یک ظرف داشته باشم و بخواهم چند سنگ بزرگ، مقداری شن و مقداری ماسه را در آن بریزم، باید اول سنگ‌های بزرگ را در ظرف بگذارم. بعد شن را می‌ریزم که فضای بین آن‌ها را پر می‌کند و بعد ماسه را که وقتی ظرف را تکان بدهم، پایین می‌رود و فضای بین دانه‌های شن را پر می‌کند. این تنها راهی است که می‌شود همه‌ی آن‌ها را در ظرف جا داد. اگر اول ماسه را می‌ریختم و روی آن هم شن را می‌ریختم، دیگر جایی برای سنگ‌های بزرگ در ظرف باقی نمی‌ماند. پس جواب این است که همیشه اول به سراغ سنگ‌های بزرگ بروید؛ آن‌وقت جای کافی برای شن و ماسه خواهید داشت. همیشه اول کارهای بزرگ و مهم را انجام بدهید تا زمان کافی برای کارهای کوچک‌تر و کم‌اهمیت‌تر داشته باشید.
MldSr
«اول باید از خودت بپرسی برای چه چیزی شور و شوق داری و اگر برای هیچ‌چیز شور و شوق نداشتی، باید ببینی کدام کار را خوب انجام می‌دهی. اگر برای این سؤال هم جوابی نداشتی، فکر کن اگر فقط یک سال دیگر زنده می‌ماندی، در این مدت چه کاری می‌کردی تا هم درآمد داشته باشی و هم از انجامش خوشحال باشی.»
MldSr
«نمی‌توانم به شما اطمینان بدهم که هر کس از نظر مادی ثروتمند است، اهل امور معنوی هم باشد. اما می‌توانم به شما اطمینان بدهم که هر کس مفلس است، با معنویت بیگانه است. چون خدا مفلس نیست. خدا بیمار نیست و خدا کمبود ندارد.
MldSr
وقتی هم که همه‌چیز بگذرد و خاتمه پیدا کند، دانش‌آموز ذن بالأخره این درک را پیدا می‌کند این‌طور نبوده که زندگی مشکل بوده و او حالا راه‌حلش را پیدا کرده است. بلکه به این درک می‌رسد که از اول مشکلی وجود نداشته است.
MldSr
ما نامحدود هستیم و به تنها چیزی که محدود می‌شویم، تصورمان از محدودیت است که در ذهن خود نگه می‌داریم.
MldSr
«چرا این‌طور شد؟ چرا نتوانستم؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟» این عام‌ترین سؤالی است که مردم از خودشان می‌کنند. «چرا؟ چرا؟ چرا؟» خوب، هر چیزی که اتفاق می‌افتد، علتی دارد و قرار نیست که شما همین حالا این علت را بدانید. اما به هر حال همین چیزهاست که شما را به کسی تبدیل کرده که امروز هستید و وظیفه‌ی شما این است که با آن کسی که هستید، در صلح و آرامش باشید.
MldSr
می‌توانی هر چیزی را که می‌خواهی در زندگی‌ات داشته باشی، به این شرط که به آن محتاج نباشی. یعنی تا وقتی می‌توانی آن را داشته باشی که به آن وابسته نباشی. تا وقتی می‌توانی آن را داشته باشی که مرگ و زندگی‌ات را به داشتن آن مرتبط نکنی. تا وقتی می‌توانی آن را داشته باشی که در راهش خودت را بیچاره نکنی، محتاجش نباشی، معتادش نباشی. می‌توانی هر چیزی را که می‌خواهی در زندگی‌ات داشته باشی، به این شرط که آن را نخواهی.
MldSr
وقتی وابسته باشی، وقتی نیازمند باشی، وقتی ناامید باشی، همین انرژی را هم به بیرون ساطع خواهی کرد که عاقبتش جذب احتیاجِ بیشتر و نیازِ بیشتر می‌شود. به چیزی که می‌خواهی نمی‌رسی، بلکه عاقبتت رسیدن به احساس ناامیدی‌ای می‌شود که باور داری بر تو مسلط است.
MldSr
«چرا نمی‌توانم...؟» و «چگونه می‌توانم...؟» من وقتی دست از گفتن «چرا نمی‌توانم ...؟» برداشتم و شروع کردم به گفتن «چگونه می‌توانم...؟»، کل زندگی‌ام تغییر کرد.
MldSr
«مسأله این است که باید تمام مقصر دانستن‌ها، تمام زیر سؤال بردن‌ها و تمام ایراد گرفتن‌ها را رها کنیم تا خودِ درونی‌مان را آزاد سازیم؛ تا آنچه را می‌گوییم می‌خواهیم، جذب کند. تا وقتی این کار را نکنیم، مثل اسب عصاری به دور خودمان خواهیم چرخید و از خود خواهیم پرسید که چرا به نتایجی که می‌خواهیم، نمی‌رسیم.»
MldSr
اگر موضوع فقط دانستن بود، همه‌ی کتابخانه‌ها پر می‌بود و مردم جلوی درشان صف می‌کشیدند!
ابوالفضل صالحی
یکی از چیزهایی که در «راز» نظرم را جلب کرد و لابد نظر تو را هم جلب کرده این بود که به تقریب تمام کسانی که در آن برنامه بودیم و با ما مصاحبه شد، همیشه اهل عمل هستیم. اما متأسفانه این موضوع در فیلم زیاد مورد اشاره قرار نگرفت. دلیل این‌که احتمال می‌دهم چنین غفلتی مشکل‌ساز باشد، این است که کسانی هستند که به قول من - «به جادو اعتقاد دارند». آن‌ها خیال می‌کنند کافی است فکر کنند و آن را به عالم انتقال بدهند و تصورش کنند و آن‌وقت بدون این‌که هیچ کاری انجام بدهند، اتفاق خواهد افتاد!
جعفری
می‌دانی که همه همیشه دستشان را به جلو دراز می‌کنند، انگار که موفقیت، شوق و وجد، چیزی است که پشت پیچ بعدی قرار دارد و خودش را نیم قدم جلوتر نگه داشته تا از آن‌ها فرار کند. اما به جای این کار، یک لحظه آرام بگیرید و به چیزهایی که دارید نگاه کنید، بابت وجودشان خوشحال باشید، دوستشان داشته باشید، در آغوششان بگیرید، آن‌ها را تحسین کنید؛ آن‌وقت می‌بینید که سیل‌بندها باز می‌شوند و نعمت‌های بیشتر به سمتتان روانه می‌شوند.
جعفری
چندین صافی ذهنی دارید که بخش عمده‌ای از چیزهایی را که از طریق حواستان وارد ذهن می‌شود حذف می‌کنند. بعد آنچه را باقی می‌ماند (گاهی به‌طور مثبت و گاهی به‌طور منفی) تحریف می‌کنند.
MldSr
در کل، قاعده این است که آنچه را می‌بینی توصیف نمی‌کنی؛ آنچه را توصیف می‌کنی می‌بینی. پس شروع کن به توصیف آن زندگی.
MldSr

حجم

۲۵۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۲۵۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۸۹,۹۰۰
۲۶,۹۷۰
۷۰%
تومان