بریدههایی از کتاب شهر خرس
۴٫۱
(۱۶۵)
همین طور که دست از ترس از سقوط برنمی داری، چون وقتی چشم هایت را می بندی هنوز هم می توانی درد هر قدمی را که برداشته ای در قلبت حس کنی
faezehswifti
همه ی ما بزرگ سالان در زندگی روزهایی داریم که کاملاً احساس تهی بودن می کنیم. وقت هایی که دیگر نمی دانیم داریم این همه وقت را صرف جنگیدن برای چه می کنیم، وقت هایی که واقعیت و نگرانی های روزمره به ما هجوم می آورد و نمی دانیم دیگر چقدر می توانیم دوام بیاوریم. مسئله ی جالب این است که ما همه این توانایی را داریم که مدت ها به همین ترتیب زندگی کنیم و دست از این افکار هم برنداریم، اما وحشتناک اینجاست که نمی دانیم دقیقاً چه مدت.
faezehswifti
«استعداد مثل دو تا بالونه که بفرستی هوا. اینکه کدوم تندتر بالا می ره مهم نیست. مهم اینه که نخ کدومشون بلندتره.»
faezehswifti
آدم ها نمی توانند دلایلی را که باعث شد عاشق چیزی بشوند به یاد بیاورند
faezehswifti
این مهم است که یک مرد جوان بیورن استاد را ترک کرد و رفت و وقتی برگشت دیگر برای حرف زدن دیر شده بود. نمی توان به یک سنگ قبر خیره شد و تقاضای بخشش کرد.
faezehswifti
از روزی که بچه دار شده، ثانیه ای نیست که احساس نکند مادر بدی است. به خاطر هر چیز کوچکی، هر درک نکردنی، هر ناشکیبایی ای، ندانستن همه چیز، درست نکردن ناهارهای بهتر، اینکه هنوز هم بیشتر از اینکه یک مادر خانه دار باشد زندگی بیرونش را دارد، به خاطر همه ی این ها، فکر می کند مادر بدی است. حرف های زنان دیگر بیورن استاد را می شنود که پشت سرش می گویند: «آره، ولی می دونی اون همه اش سر کاره. می تونی تصور کنی؟» هر چقدر هم به این حرف ها اهمیت ندهی، باز هم بعضی از آن ها ناراحتت می کنند.
Mina bahrami
همه ی ما بزرگ سالان در زندگی روزهایی داریم که کاملاً احساس تهی بودن می کنیم. وقت هایی که دیگر نمی دانیم داریم این همه وقت را صرف جنگیدن برای چه می کنیم، وقت هایی که واقعیت و نگرانی های روزمره به ما هجوم می آورد و نمی دانیم دیگر چقدر می توانیم دوام بیاوریم. مسئله ی جالب این است که ما همه این توانایی را داریم که مدت ها به همین ترتیب زندگی کنیم و دست از این افکار هم برنداریم، اما وحشتناک اینجاست که نمی دانیم دقیقاً چه مدت.
Mina bahrami
می گوید: «هاکی، هیچ وقت فکر کردی چه ورزش عجیبیه، رامونا؟ قوانینش، رینگش... کی می تونه بره سراغ همچین چیزی آخه؟»
پیرزن کافه چی می گوید: «یکی که می خواد دست یه لایعقل تفنگ بده تا سرگرمی کم خطرتری داشته باشه؟»
Gisoo
همه ی ما بزرگ سالان در زندگی روزهایی داریم که کاملاً احساس تهی بودن می کنیم. وقت هایی که دیگر نمی دانیم داریم این همه وقت را صرف جنگیدن برای چه می کنیم، وقت هایی که واقعیت و نگرانی های روزمره به ما هجوم می آورد و نمی دانیم دیگر چقدر می توانیم دوام بیاوریم. مسئله ی جالب این است که ما همه این توانایی را داریم که مدت ها به همین ترتیب زندگی کنیم و دست از این افکار هم برنداریم، اما وحشتناک اینجاست که نمی دانیم دقیقاً چه مدت.
Gisoo
این هم یک مسئله ی بزرگ است و هم کوچک؛ این که بدانی هستند کسانی که هیچ وقت رهایت نمی کنند.
Gisoo
دیوید به آن ها گفت که برنده شوند و هیچ وقت هم دست از برنده شدن برندارند.
realarezu
فرق واضحی هست بین بچه های خانواده های فقیر و بقیه ی بچه ها. و چقدر آدم ناگهان پیر می شود وقتی که این فرق را بفهمد.
realarezu
مشکل این شهر فقط این نیست که یک پسر به یک دختر تعرض کرده، مشکل اصلی این است که همه وانمود می کنند که نکرده.
sh.taa
اما تو اذیتشون نمی کنی، حتی اگه قدرتش رو داشته باشی. همین دنیا رو یه کم بهتر می کنه.»
sh.taa
طبیعت بشر آموخته باشد، آن این ست که تقریباً همه خودشان را در کار تیمی خوب می دانند، اما فقط تعداد کمی واقعاً معنی آن را می فهمند. می گویند انسان حیوانی است اجتماعی، این اندیشه این قدر جا افتاده که کمتر کسی حاضر است بپذیرد که بعضی از ماها وضع زندگی گروهی مان واقعاً مزخرف است، که نمی توانیم همکاری کنیم، که خودخواهیم، و بدتر از همه آدم هایی هستیم که دیگران خوششان نمی آید.
sh.taa
«واسه من فرهنگ بیشتر کارهاییه که تشویق می کنیم تا کارهایی که می گیم بکنن.»
دیوید پرسید منظورش چیست و او هم پاسخ داد: «درواقع، آدم ها اون کاری رو نمی کنن که بهشون می گیم بکنن، بلکه کارهایی رو می کنن که ما چشممون رو روش می بندیم و اجازه می دیم بکنن.»
sh.taa
مثل حیواناتی است که در برنامه های مستند حیات وحش می بیند در شب هایی که قرص خواب هم جوابگو نیست. همان هایی که این قدر در اسارت بوده اند که حتی وقتی همه ی میله های قفس را هم برداری هیچ تلاشی برای فرار نمی کنند. هر موجود زنده ای که مدتی طولانی پشت میله ها باشد از ناشناخته بیشتر می ترسد تا از اسارت.
sh.taa
وقتی شانس برنده شدن داری که خواستت برای برد بیشتر از ترست از باخت باشد. ه
sh.taa
همه ی سازمان ها دوست دارند پز بدهند که دارند فرهنگ سازی می کنند، اما سر بزنگاه همه نشان می دهند که تنها نگران یک نوع فرهنگ هستند: فرهنگ برد.
sh.taa
یک بازیکن نوجوان علاوه بر استعداد به بلوغ ذهنی هم نیاز دارد و از نظر او تعداد کسانی که به خاطر پیشنهادهای زودهنگام شکست خورده اند خیلی بیشتر از کسانی است که به خاطر کشف دیرهنگام به جایی نرسیده اند.
sh.taa
حجم
۳۹۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۳۹۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان