بریدههایی از کتاب شهر خرس
۴٫۱
(۱۶۵)
اما گاه حتی او هم درمی ماند که کدام یک کثیف تر و خطرناک ترند: آن ها که روی گردنشان تتو دارند، یا آن ها که کراوات.
HASTI
لحظه ای است مشترک بین مردم و هاکی، بین شهری که ساکنانش ایمان داشتند که می شود و همه ی دنیا که سال ها فقط به آن ها گفت ول کنید، نمی شود.
HASTI
پدر و مادر بودن باعث می شود احساس کنی پتویی هستی که همیشه کوچک تر از آنی است که باید باشد؛ مهم نیست چقدر سعی کنی همه را بپوشانی، همیشه کسی هست که سردش است.
HASTI
پدر و مادر بودن باعث می شود احساس کنی پتویی هستی که همیشه کوچک تر از آنی است که باید باشد؛ مهم نیست چقدر سعی کنی همه را بپوشانی، همیشه کسی هست که سردش است.
HASTI
و این همه کمال گرایی در همه چیز یعنی اینکه تو هیچ وقت راضی نیستی، هیچ وقت نمی توانی سرت را بکنی لای پرهایت و راحت بخوابی. نمی توانی فقط نصف زندگی ات را این طور زندگی کنی؛ زندگی خصوصی ات هم همین شکل را به خود می گیرد.
faezehswifti
نمی دانیم بعد از تدفین چه باید کرد تا تکه های یک خانواده ی متلاشی را بتوان دوباره پیش هم جمع کرد، و چگونه باید بر لبه ی این پرتگاه زندگی کرد. و درنهایت چه آرزویی برای آدم باقی می ماند؟ آرزوی یک روز خوش، تنها و تنها یک روز خوش، چند ساعت فراموشی.
faezehswifti
خاطرات ما همیشه حول همین بهترین لحظه های پیش از فاجعه چرخ خواهد خورد، هر شب خدا، و مدام یک سؤال از خودمان می پرسیم: «می تونستم کار دیگه ای بکنم؟ چرا توی اون لحظه من این قدر خوشحال بودم؟ اگه می دونستم چه اتفاقی داره می افته، می تونستم جلوش رو بگیرم؟»
faezehswifti
بیورن استاد راه های بسیاری برای مرگ دارد، به خصوص برای مرگ روح.
faezehswifti
تعرض برای متعرض فقط چند دقیقه طول می کشد، اما برای قربانی تا ابد.
faezehswifti
اینکه چه حسی دارد که آدم این قدر غمگین باشد که نتواند غمش را به کسی بگوید. خیلی سخت است که مجبور باشی راز بزرگی را از عزیزانت پنهان کنی.
faezehswifti
لازم نیست چیز زیادی بگذاری تا بتوانی اجازه دهی بچه هایت از پیشت بروند؛ همه ی وجودت کافی است.
faezehswifti
هرصبح با این حس بیدار می شود که یکی یک زندگی بهتر را از او دزدیده؛ دردی شبح وار و غیر قابل تحمل بین آنچه باید می بود و آنچه هست. تلخکامی می تواند آدم را از درون بجود، می تواند خاطراتت را از نو بنویسد؛ جوری که همه ی صحنه های مجرمانه را پاک کند تا در آخر تو بمانی و فقط کارهای خوبی که کرده ای.
faezehswifti
ما درباره ی از دست دادن عزیزان حرف می زنیم، می توانیم زمان بدهیم تا درمان شود، اما حیات مجبورمان می کند به زندگی ادامه دهیم، آن هم به خاطر یک قانون اساسی: درختی که تنه اش بشکند محکوم است به نابودی.
faezehswifti
آدم ها گاه می گویند غم چیزی روانی است، اما گیر افتادن در دام آن یک مسئله ی فیزیکی است. اولی زخم است و دومی عضوی قطع شده. یک گلبرگ پژمرده در برابر یک ساقه ی شکسته.
faezehswifti
او مسافر زمانی است که در ماشین خودش گیر افتاده است.
faezehswifti
تمام زندگی پدر تقاضای کمال است. زندگی را مثل صفحه ی شطرنج می بیند و فقط وقتی شاد است که احساس کند دو حرکت از دیگران جلوتر است. اغلب می گوید: «موفقیت اتفاقی به دست نمی آد. ممکنه شانسی پول دار بشی اما شانسی موفق نمی شی.»
faezehswifti
پدر و مادر بودن باعث می شود احساس کنی پتویی هستی که همیشه کوچک تر از آنی است که باید باشد؛ مهم نیست چقدر سعی کنی همه را بپوشانی، همیشه کسی هست که سردش است.
مهیا
خشم می تواند مثل یک جاذبه ی درونی عمل کند و روح را در خود فرو بکشد و کوچک کند.
faezehswifti
پدر و مادر بودن باعث می شود احساس کنی پتویی هستی که همیشه کوچک تر از آنی است که باید باشد؛ مهم نیست چقدر سعی کنی همه را بپوشانی، همیشه کسی هست که سردش است.
faezehswifti
«ما "محصول" تولید نمی کنیم. ما به هیچ وجه کارخونه ی تولیدی نیستیم. ما انسان ها رو رشد می دیم. اون پسرها از گوشت و خونن، نه برنامه ی اقتصادی و اهداف سرمایه گذاری. برنامه ی جوانان اون جوری که خیلی از اسپانسرها فکر می کنن یه کارخونه نیست.»
faezehswifti
حجم
۳۹۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۳۹۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان