بریدههایی از کتاب شهر خرس
۴٫۱
(۱۶۵)
همین. ولی یه چیزی رو باید بدونین: خواست و اراده از شانس بالاتره.»
realarezu
ازدواج طولانی مسئله ی پیچیده ای است، خیلی پیچیده. آن قدر پیچیده که اغلب آدم ها گه گداری از خودشان می پرسند: «به خاطر عشقه که دارم به این ازدواج ادامه می دم یا فقط به این دلیله که نمی خوام کس دیگه ای بیاد و مزاحمم بشه و بخواد از اول من رو بشناسه؟»
ghazal
اگر صادق باشی، سرت کلاه می گذارند، اما صادق باش.
اگر مهربان باشی، از سر خودخواهی متهمت می کنند، اما مهربان باش.
تمامی خوبی های امروزت فردا به دست فراموشی سپرده می شود، اما خوبی کن.
realarezu
«عین احمق ها می مونی.» و ادامه می دهد: «اما هیچ کس مثل من توی احمق رو دوست نداره، هیچ کس!»
«می دونم!»
sh.taa
یکی از سخت ترین کارها در دوران پیری اقرار به اشتباهاتی است که دیگر نمی توان درستشان کرد.
sh.taa
گاه حتی او هم درمی ماند که کدام یک کثیف تر و خطرناک ترند: آن ها که روی گردنشان تتو دارند، یا آن ها که کراوات.
zahra✨
پدر و مادر بودن باعث می شود احساس کنی پتویی هستی که همیشه کوچک تر از آنی است که باید باشد؛ مهم نیست چقدر سعی کنی همه را بپوشانی، همیشه کسی هست که سردش است.
zahra✨
همه ی ما بزرگ سالان در زندگی روزهایی داریم که کاملاً احساس تهی بودن می کنیم. وقت هایی که دیگر نمی دانیم داریم این همه وقت را صرف جنگیدن برای چه می کنیم، وقت هایی که واقعیت و نگرانی های روزمره به ما هجوم می آورد و نمی دانیم دیگر چقدر می توانیم دوام بیاوریم. مسئله ی جالب این است که ما همه این توانایی را داریم که مدت ها به همین ترتیب زندگی کنیم و دست از این افکار هم برنداریم، اما وحشتناک اینجاست که نمی دانیم دقیقاً چه مدت.
شراره
پیتر و کرا سرحال و شاد بیدار می شوند. می خندند. این چیزی است که از امروز به بعد به یادشان که بیاید به خاطرش از خودشان متنفر خواهند بود. فجایع چنین اثری روی ما دارند: لحظه های شادی که درست پیش از نابودی همه چیز داشته ایم یادمان می آید؛ واضح تر از همیشه. درست یک ثانیه پیش از تصادف، بستنی توی پمپ بنزین درست قبل از آن اتفاق، آخرین آب بازی و شنای تعطیلات آخر هفته درست پیش از آن تشخیص پزشکی مخوف. خاطرات ما همیشه حول همین بهترین لحظه های پیش از فاجعه چرخ خواهد خورد، هر شب خدا، و مدام یک سؤال از خودمان می پرسیم: «می تونستم کار دیگه ای بکنم؟ چرا توی اون لحظه من این قدر خوشحال بودم؟
Nazanin
جوک ها چنین قدرتی دارند. می توانند انحصارطلب باشند و یا جمع گرا؛ ما بسازند یا آن ها.
sunflower
بعضی از شماها با یه استعداد ذاتی به دنیا اومدین و بعضی تون نه. بعضی هاتون خیلی خوش شانسین و مجانی یه چیزهایی بهتون داده شده، بعضی هاتونم نه. اما وقتی می رین تو رینگ همه تون مثل همین. ولی یه چیزی رو باید بدونین: خواست و اراده از شانس بالاتره
Parimah_zarabadi
می خواهی مربی هاکی شوی؟ عادت کن چیزهایی را که دیگران دارند نداشته باشی؛ وقت آزاد، خانواده، قهوه ی خوب.
bud
این شهر برای رازهای بزرگ خیلی کوچک است
bud
تا بازنده ای نباشد، برنده ای هم نیست، تا بقیه قربانی نشوند، ستاره ای متولد نمی شود.
bud
«مردی» مناسب تر از یک زن نیست.
bud
اگر صادق باشی، سرت کلاه می گذارند، اما صادق باش.
اگر مهربان باشی، از سر خودخواهی متهمت می کنند، اما مهربان باش.
تمامی خوبی های امروزت فردا به دست فراموشی سپرده می شود، اما خوبی کن.
lonelyhera
ما همان چیزی می شویم که به ما گفته شده هستیم. آنا همیشه این را می گوید اما او اشتباه می کند.
matin
یکی از حقایق مسلم در مورد این شهر و افرادش این است که تبدیل به چیزی که باید باشند نمی شوند، بلکه چیزی هستند که به آن ها گقته اند هستند.
matin
رو کرد به لئو و گفت: «لئو، من که بچه بودم، اگه شیرم می ریخت، بابام من رو می زد. این به من یاد نداد که دیگه چیزی رو نریزم، فقط من رو از شیر ترسوند. همیشه این رو یادت باشه.»
Moorche
تنفر می تواند انگیزه ای عمیق باشد. دنیا ساده تر و قابل درک تر می شود اگر بتوانی همه کس و همه چیز را تقسم کنی به دوست و دشمن، ما و آن ها، نیکی و بدی. ساده ترین راه متحد کردن یک گروه عشق نیست؛ عشق سخت است، خواسته ها دارد. ساده ترین راه تنفر است.
Moorche
حجم
۳۹۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۳۹۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان