بریدههایی از کتاب دیوان اقبال لاهوری
۴٫۷
(۴۰)
از نگاه عشق خارا شق شود
عشق حق آخر سراپا حق شود
دختر دریا
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد
گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد
یعنی از خوی غلامیز سگان خوارتر است
من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد
Azadehana
عاشقی آموز و محبوبی طلب
چشم نوحی قلب ایوبی طلب
کاربر ۴۸۳۸۱۶۶
قصهٔ دل نگفتنی است درد جگر نهفتنی است
خلوتیان کجا برم لذتهایهای را
آه درونه تاب کواشک جگر گداز کو
شیشه به سنگ میزنم عقل گره گشای را
man135
«یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جائی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم»
z.gh
نهنگی بچه خود را چه خوش گفت
نهنگی بچه خود را چه خوش گفت
به دین ما حراممد کرانه
به موجویز و از ساحل بپرهیز
همه دریاست ما راشیانه
Iran Afshar
جنت از بهر ضعیفان است و بس
قوت از اسباب خسران است و بس
جستجوی عظمت و سطوت شر است
تنگدستی ازامارت خوشتر است
برق سوزان در کمین دانه نیست
دانه گر خرمن شود فرزانه نیست
ذره شو صحرا ، مشو گر عاقلی
تا ز نور آفتابی بر خوری
F.PO
پخته چون گردد جنون انتقام
فتنهاندیشی کند عقل غلام
F.PO
وای بر منت پذیر خوان غیر
گردنش خم گشتهی احسان غیر
F.PO
نه افغانیم و نیترک و تتاریم
نه افغانیم و نیترک و تتاریم
چمن زادیم و ازیک شاخساریم
تمیز رنگ و بو بر ما حرام است
که ما پروردهٔیک نو بهاریم
ن ی
قلب را از صبغة الله رنگ ده
عشق را ناموس و نام و ننگ ده
طبع مسلم از محبت قاهر است
مسلم ار عاشق نباشد کافر است
usofzadeh.ir
گر فنا خواهی ز خود آزاد شو
گر بقا خواهی بخود آباد شو
چیست مردن از خودی غافل شدن
تو چه پنداری فراق جان و تن
در خودی کن صورتیوسف ، مقام
از اسیری تا شهنشاهی خرام
از خودیاندیش و مرد کار شو
مرد حق شو حامل اسرار شو
شرح راز از داستانها میکنم
غنچه از زور نفس وا میکنم
«خوشتر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران»
usofzadeh.ir
زندگی کشت است و حاصل قوتست
شرح رمز حق و باطل قوتست
مدعی گر مایه دار از قوت است
دعوی او بی نیاز از حجت است
usofzadeh.ir
هر که در قعر مذلت مانده است
ناتوانی را قناعت خوانده است
ناتوانی زندگی را رهزن است
بطنش از خوف و دروغ آبستن است
usofzadeh.ir
ای سواراشهب دوران بیا
ای فروغ دیدهیامکان بیا
رونق هنگامهی ایجاد شو
در سواد دیدهها آباد شو
usofzadeh.ir
محکم از حق شو سوی خود گام زن
لات و عزای هوس را سر شکن
لشکری پیدا کن از سلطان عشق
جلوه گر شو بر سر فاران عشق
تا خدای کعبه بنوازدترا
شرح «انی جاعل» سازدترا
usofzadeh.ir
باده از ضعف خودی بی پیکر است
پیکرش منت پذیر ساغر است
گرچه پیکر میپذیرد جام می
گردش از ما وام گیرد جام می
usofzadeh.ir
غافل از خود شو اگر فرزانهئی
گر ز خود غافل نهئی دیوانهئی
Ali
فارغ از خوف و غم و وسواس باش
پخته مثل سنگ شو الماس باش
میشود از وی دو عالم مستنیر
هر که باشد سخت کوش و سختگیر
mhdih azizkhani
که من با عصر خویشاندرستیزم
کاربر ۴۲۹۳۸۰۴
حجم
۸۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۸۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
رایگان