بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زایو | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب زایو

بریده‌هایی از کتاب زایو

امتیاز:
۴.۴از ۵۱۵ رأی
۴٫۴
(۵۱۵)
تاریخ، چیز خوبیه. شاید بشه گفت علم شگفتی‌هاست! و شگفت‌انگیزترین درسش اینه که داستان آدم همانند چرخه‌ایه که دایم تکرار شدنیه، و جملهٔ آخر هر کتاب تاریخ، تنها یک کلمه‌ست: عبرت!
M Kh72
_ اون روز صبح توی دانشگاه گفته بودی هواروِ ایران‌خودرو ثبت‌نام کردی. تحویلت دادن؟ همه با تعجب و شگفتی به دکتر پارسا چشم دوختند. در این موقعیت، این چه سؤالی بود که می‌پرسید؟! فرانس هم دهانش باز مانده بود. دکتر سپاسی جواب داد: نه بابا، دکتر! می‌گن یه ماه دیگه. حالا کو تا تحویلش..
soroosh7561
حافظ پوزخندی زد و گفت: به هر حال هواروهای شما قابل مقایسه با هواروهای ایران‌خودرو نیستن؛ مخصوصاً در حمل و نقل مسافر.
soroosh7561
مردم دسته‌دسته دور ماشین‌های پلیس جمع می‌شدند. اضطراب به خوبی در چهرهٔ پلیس‌ها دیده می‌شد. بعضی‌هایشان دست به سلاح بسته شده به کمرشان داشتند، که تنها یک شوکر ساده بود.
soroosh7561
کجا فرار می‌کردی؟ _ حالا توی کتابخونه قایم می‌شی؟ _ فکر کردین به این راحتی اجازه می‌دیم شعار بدین و تظاهرات راه بندازین؟!
soroosh7561
تولستوی اگه بیشتر زنده می‌موند، یا لااقل آینده رو می‌دید، اسم رمانش رو می‌گذاشت: جنگ و جنگ!
soroosh7561
سال ۱۴۲۰ هجری شمسی ساعت: ۶:۰۰
جودی‌آبــوت
قدرت یک ملت از هر عنصری بیشتره. اگر چه اون عنصر، ارتش و سلاح و ملت باشن! اما این قدرت نیاز به یک پشتوانه داره و اون، استواری اون ملت بر عقیده‌شه.
م م
ساختن همیشه سخت‌تره! اما گاهی چیزهایی لایق خراب شدن و محکوم به نابودی هستن!
MOBINA
. رهبران بزرگ، نگین حلقهٔ تاریخ‌اند.
Y.K
ین گذر زمان است که مشخص می‌کند چیزی ارزش است یا فضاحت؛ و گذر زمان همیشه در حال وقوع است. حتی الان!
sahar
دیگر هیچ صدایی به گوش نمی‌رسید. هیچ هیاهویی نبود. هیچ نوری نبود. هیچ نسیمی نبود. تنها سکوت بود و بوی مرگ. بوی یک فتنه. بوی یک شر مطلق. بوی تعفنی که یک حیوان فاسد پس از مرگ از خود به جا می‌گذارد... و این بو باید پاک می‌شد. باید هر چه زودتر این آخرین سلول سرطانی هم از بین می‌رفت و از جسم دنیا کنده و محو شود.
سیده معصومه
سپس رئیس سازمان آما با دکتر پارسا دست داد و روبوسی کرد و با لبخند گفت که دو روز بعد در همین سالن یکدیگر را ملاقات خواهند کرد. دکتر پارسا همراه دو محافظ در حال خروج از اتاق بود، که رئیس سازمان گفت: دکتر پارسا!... چیزی نیاز ندارین براتون تهیه کنیم؟ _ خیر... آ چرا! چرا! اگه امکانش باشه، یکی از این روبات‌های خونه‌دار رو با هزینهٔ خودم خریداری کنین. می‌خوام قبل از ساعت نه شب، برسه خونه. آن‌ها با تعجب به دکتر پارسا نگاه کردند و بعد از لحظه‌ای زدند زیر خنده. دکتر پارسا اول از عکس‌العمل آن‌ها تعجب کرد. اما کمی بعد او هم خندید و با شوخ‌طبعی گفت: خب، می‌فرمایین این دو روز که بنده خونه نیستم و مشغول عملیات هستم، کی باید ظرفا رو بشوره و کارای منزل رو رفع و رجوع کنه؟ همه به دکتر پارسا نگاه کردند و دوباره زدند زیر خنده. سپس رئیس سازمان آما همان طور که می‌خندید گفت: چشم. درخواستتون انجام می‌شه. هزینهٔ اونم به عهدهٔ خودمون. نگران نباشین!
اعتمادی جم
_ دکتر علی پارسا، استاد دانشگاه تهران، متخصص در زمینهٔ میکروبیولوژی، میکروب‌شناس و همچنین پژوهشگر و مخترع در زمینهٔ مقابله با جنگ‌های میکروبی. ایشون از اعضای همون گروه ویژهٔ طراح و سازندهٔ دستگاه‌های امنیتی و ضد میکروبی کشور در سال ۱۴۱۶ بودن و طرح تولید ایستگاه‌های پاک‌سازی نیز از دستاوردهای علمی دکتره.
اعتمادی جم
«سازمان محرمانهٔ آلودگی میکروبی و امنیتی» و آرم مأمور ویژهٔ حفاظت بر تعجب دکتر پارسا افزود. سیاهی چشمانش میان کارت شناسایی و چهرهٔ عجیب آن دو مأمور ویژه در رفت و آمد بود. _ دکتر علی پارسا! از این لحظه به بعد، ما محافظ ویژهٔ شما هستیم!
اعتمادی جم
در زندگی همیشه بزرگ‌ترین ضربه‌ها رو اون‌هایی به آدم می‌زنن که اصلاً پیدا نیستن و نمی‌دونی کجا هستن و چه‌کاره‌اند!
Z.M
در زندگی همیشه بزرگ‌ترین ضربه‌ها رو اون‌هایی به آدم می‌زنن که اصلاً پیدا نیستن و نمی‌دونی کجا هستن و چه‌کاره‌اند!
Z.M
همان‌طور که آرام نشسته بود، با چهره‌ای خونسرد و آرام توضیح داد: نتایج تحقیقات بخش استراتژی و اسناد ما، این رو مشخص کرد که تمام این جنگ‌ها و استفاده از سلاح‌های میکروبی و این آخری، یعنی تست ویروس زی. اُ. در کشورهای استعمارشده و فقیر، همه و همه مثل شاخه‌های یک درخت، به یک ریشه ختم می‌شن. همهٔ این‌ها به یک فکر ختم می‌شن! فرانس باز خنده‌ای کرد و گفت: حتی می‌شه گفت به یکی دو اسم! ساشا نگاه از فرانس گرفت و همان‌طور آرام گفت: چند نفر سرمایه‌دار!
r
پس از مکثی طولانی، مستقیم به مردم و دوربین‌ها خیره شد. در نگاهش ذره‌ای خستگی دیده نمی‌شد. با چهره‌ای مصمم و با صدای بلند و قاطعانه گفت: امروز دنیا زنده می‌ماند. وقت مرگ دنیا نیست! و به سمت ورودی حفاری‌ها رفت.
r
خراب کردن خیلی راحته. چیزی که دشوار و مهمه، ساختنه!
MOBINA

حجم

۲۲۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۹۲ صفحه

حجم

۲۲۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۹۲ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان