بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زایو | صفحه ۷ | طاقچه
کتاب زایو اثر مصطفی رضایی کلورزی

بریده‌هایی از کتاب زایو

امتیاز:
۴.۴از ۴۹۷ رأی
۴٫۴
(۴۹۷)
دکتر پارسا جلوِ ورودی تونلی تنگ و باریک ایستاده، و به عمق سیاه آن خیره شده بود. سپس «یا علی» گفت و اولین قدم را به داخل آن گذاشت. اما کسی چه می‌دانست؟ شاید فردا تیتر اول روزنامه‌ها این بود: «دنیا در برابر زایو به زانو درآمد!»
م.ظ.دهدزی
_ اون روز صبح توی دانشگاه گفته بودی هواروِ ایران‌خودرو ثبت‌نام کردی. تحویلت دادن؟ همه با تعجب و شگفتی به دکتر پارسا چشم دوختند. در این موقعیت، این چه سؤالی بود که می‌پرسید؟! فرانس هم دهانش باز مانده بود. دکتر سپاسی جواب داد: نه بابا، دکتر! می‌گن یه ماه دیگه. حالا کو تا تحویلش..
soroosh7561
حافظ پوزخندی زد و گفت: به هر حال هواروهای شما قابل مقایسه با هواروهای ایران‌خودرو نیستن؛ مخصوصاً در حمل و نقل مسافر.
soroosh7561
تولستوی اگه بیشتر زنده می‌موند، یا لااقل آینده رو می‌دید، اسم رمانش رو می‌گذاشت: جنگ و جنگ!
soroosh7561
دکتر پارسا جلوِ ورودی تونلی تنگ و باریک ایستاده، و به عمق سیاه آن خیره شده بود. سپس «یا علی» گفت و اولین قدم را به داخل آن گذاشت. اما کسی چه می‌دانست؟ شاید فردا تیتر اول روزنامه‌ها این بود: «دنیا در برابر زایو به زانو درآمد!»
فرحان شهرویی
سال ۱۴۲۰ هجری شمسی ساعت: ۶:۰۰
جودی‌آبــوت
قدرت یک ملت از هر عنصری بیشتره. اگر چه اون عنصر، ارتش و سلاح و ملت باشن! اما این قدرت نیاز به یک پشتوانه داره و اون، استواری اون ملت بر عقیده‌شه.
م م
ساختن همیشه سخت‌تره! اما گاهی چیزهایی لایق خراب شدن و محکوم به نابودی هستن!
MOBINA
. رهبران بزرگ، نگین حلقهٔ تاریخ‌اند.
Y.K
ین گذر زمان است که مشخص می‌کند چیزی ارزش است یا فضاحت؛ و گذر زمان همیشه در حال وقوع است. حتی الان!
sahar

حجم

۲۲۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۹۲ صفحه

حجم

۲۲۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۹۲ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان