بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نه فرشته، نه قدیس | صفحه ۷ | طاقچه
کتاب نه فرشته، نه قدیس اثر ایوان  کلیما

بریده‌هایی از کتاب نه فرشته، نه قدیس

۳٫۶
(۴۱)
محبوبم به خاطر خدا یاد بگیر شاد باشی. این تنها آرزوی من است برای تو، و غیر از عشقت هیچ چیزی زیباتر از شادی‌ات نمی‌توانی به من بدهی.
Smrldo
راستی بر سر مردمی که زندگی‌شان را با ترس از ابراز عقیده سپری می‌کنند چه می‌آید؟ چه بسا یا از فکر کردن دست می‌کشند یا به گفت‌وگوهای توخالی اکتفا می‌کنند.
Smrldo
شوهر سابقم می‌گفت چشم‌هام به رنگ آبی آسمان است، ولی آسمان چه رنگی است؟ آسمان تغییر می‌کند و رنگش بستگی دارد به محل و به باد و به موقع روز، اما چشم‌های من همیشه آبی است، هم صبح و هم شب، هم موقعی که شادم و هم موقعی که غمگینم.
Smrldo
هشدار می‌داد و می‌گفت: ــ این آدم هیچ آرمانی ندارد. پیش خودم فکر کردم بهتر است هیچ آرمانی نداشته باشد تا آرمان‌هایی داشته باشد مثل آرمان‌های تو.
Sophie
برای من هیچ اهمیت نداشت که میلیاردها سال پیش چه اتفاقی افتاده و اصلاً زمان شروع شده یا نه. فقط عمر خودم برایم مهم بود و زمان هم که تا به حال عشق را از من گرفته و چین و چروک نصیبم کرده و در هر گوشه و کناری در کمینم نشسته، به‌سرعت پیش می‌تازد و به درخواست‌های من توجهی ندارد. به خواست و میل هیچ‌کس توجه نمی‌کند. فقط زمان بی‌طرف و عادل است. عدالت غالباً بیرحم است.
Sophie
محبوبم به خاطر خدا یاد بگیر شاد باشی. این تنها آرزوی من است برای تو، و غیر از عشقت هیچ چیزی زیباتر از شادی‌ات نمی‌توانی به من بدهی
mansore
این چه اخلاق و چه طرز فکری است که کسی یقین پیدا کند و بگوید به حقیقت رسیده و بنابراین حق دارد دربارهٔ دیگران داوری کند، برای‌شان تصمیم بگیرد و هر چیزی را که نمی‌پسندد و با آن سازگاری ندارد ممنوع کند؟
شیرین
برای آن‌که مردم به صورت توده‌ای عظیم و بی‌فکر و مطیع و مُنقاد درآیند و گوش به فرمان رهبران‌شان باشند لازم است اعتقادی عمیق به چیزی داشته باشند که فوق بشری و نجات‌بخش باشد.
Ailin_y
چون زمان تصفیه حساب نزدیک است.
Ailin_y
حرف‌های پدرم تلخ بود و آکنده از این اندیشه که گلهٔ انسان‌ها را باید در مسیری واحد و به سوی هدفی واحد هدایت کرد و این هدف را هم کسانی معین می‌کنند که می‌دانند بهشت را در کجا می‌توان بنا کرد
Ailin_y
چهره‌اش زیباست، سیمایی که نه سیگار به آن آسیبی رسانده و نه بوسه‌ای بر آن زده شده.
Ailin_y
فراموش کردن گذشته، که اغلب مردم این کشور چنین می‌کنند، پدیده‌ای خطرناک است.
Travis
آسان‌ترین کار این است که به کسانی صدمه بزنیم که هرگز آن‌ها را ندیده‌ایم، گرچه بیشتر اوقات به کسانی صدمه می‌زنیم که از همه به ما نزدیک‌ترند.
Travis
گاهی پیش می‌آید که آدم در یک لحظهٔ شفاف و درخشان به کشف چیزی نائل می‌شود که سال‌ها بیهوده در پی یافتنش بوده. نکته این‌جاست که ما نباید پیش از فرا رسیدن آن لحظهٔ خجسته خود را نابود کنیم.
Travis
برای آن‌که مردم به صورت توده‌ای عظیم و بی‌فکر و مطیع و مُنقاد درآیند و گوش به فرمان رهبران‌شان باشند لازم است اعتقادی عمیق به چیزی داشته باشند که فوق بشری و نجات‌بخش باشد.
Travis
اکثر مردم به ایمان احتیاج داشتند. به مقدسینی برای پرستیدن احتیاج داشتند. به خدا و به مناسک و به شعائر مذهبی نیاز داشتند. بنابراین شرایط برای پیدایش کیش‌هایی تازه، خشن و بی‌خدا، و ظهور جنبش‌های غیردینی بزرگ فراهم شده بود. احزاب نازی و کمونیست، هر دو، رهبران خود را تا مقام خدایی بالا بردند
Travis
چرا در قرن بیستم نظریه‌هایی دربارهٔ ملعونان و نفرین‌شدگان پدید آمد که بر اساس آن باید میلیون میلیون از آن‌ها را کشت؟ و چه شد که توده‌های وسیع مردم از این نظریه‌ها استقبال کردند؟
Travis
همگی ما به این نتیجه رسیده بودیم که کمونیسم یک انحراف است، اما در مورد موضوع های دیگر اتفاق نظر چندانی وجود نداشت. در واقع نگرانی‌ام این بود که آرمان نداشتیم.
Travis
هر روز که می‌گذشت علاقه‌ام را به خواندن تاریخ بیشتر از دست می‌دادم، مخصوصاً به روایت مارکسیستی‌اش که به ما درس می‌دادند و سعی می‌کردند چند قانون قابل اندازه‌گیری و بسیار پیش پا افتاده را طوری فرمول‌بندی کنند که همهٔ پدیده‌ها را دربربگیرد.
Travis
به مادرم نگفتم که آن روزها مردم هنوز از هم نمی‌ترسیدند. در طول جنگ مردم از این‌که عقیده‌شان را ابراز کنند می‌ترسیدند، می‌ترسیدند به قیمت جان‌شان تمام بشود.
Travis

حجم

۳۳۲٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۲ صفحه

حجم

۳۳۲٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۲ صفحه

قیمت:
۱۲۳,۰۰۰
تومان