بریدههایی از کتاب آوازهای کوچکی برای ماه
۳٫۴
(۹)
به عقیدهٔ من فهم عمومی در جامعه مدام روبه کاهش است! تا چه عمقی از حماقت نزول خواهیم کرد؟
پویا پانا
عجیب این است که ابلهان چه لذتی میبرند از دخالت در کار دیگران! حذف آن، تصحیح آن، و نقش آموزگار را بازی کردن!
پویا پانا
در جهان هیچجایی برای افراد باذوق نیست. باید مثل کرگدنها گوشهٔ عزلت گزید و مرگ را انتظار کشید.
پویا پانا
نباید زندگی را تحقیر کرد و دشنام داد. نباید از روی عمد آن را تحلیل برد؛ تو شیفتهٔ عدالت هستی، پس از منصف بودن با خود شروع کن. تو حفظ کردن و رشد خویش را به خود بدهکاری.
پویا پانا
زندگی با کار کردن برای کسانی که کار نمیکنند سپری میشود.
پویا پانا
زندگی چنین است، کسی که نمیخواهد فریفته شود، باید برود و در بیایان زندگی کند.
پویا پانا
محیط بورژوازیای که احاطهمان کرده، تحملناپذیر است. من برای سفر کردن ساخته نشدهام. کمترین ناسازگاری آزارم میدهد.
پویا پانا
روزهایی هست که من از شدت خشم در حال خفه شدن هستم، دوست دارم همدورهایهایم را در مستراح فرو کنم، یا دستکم آن خودنماهاشان را در سیلابی از ظلم غرقه کنم، در آبشارهایی از فحش و ناسزا.
پویا پانا
چه؟ تو میخواهی من از عشق ورزیدن دست بکشم؟ میخواهی به من بگویی تمام سالهای زندگیام را در اشتباه زیستهام؟ که بشریت حقیر است و نفرتانگیز؟ که همواره چنین بوده است و خواهد بود؟ تو اندوه مرا چونان نقص و حسرتی کودکانه برای رؤیایی گمشده، سرزنش میکنی؟ تو ادعا میکنی انسان همواره درنده، کشیش همیشه ریاکار، بورژوا پیوسته نامرد، سرباز همیشه یاغی و رعیت همواره احمق بوده است؟ تو میگویی همهٔ اینها را از دوران جوانی میدانستهای و شادمانی از آنکه هیچگاه بر آن تردید نکردهای به این دلیل که رشد و بلوغ برایت هیچ یأسی به همراه نداشته است؛ پس تو هرگز جوان نبودهای! آه! ما کاملاً با هم متفاوتیم، چرا که من هیچگاه دست از جوان بودن نشستهام؛ اگر که جوانی، همواره عشق ورزیدن است.
پویا پانا
آه! چهقدر از این مزدوران حقیر خستهام، از بورژواهای بیکفایت، دهاتیان احمق و کلیساییان نفرتانگیز!
پویا پانا
انگار همگی در حال رانده شدنیم، به کجا، نمیدانم.
پویا پانا
وقت وداع گفتن با "اصول" و بها دادن به علم و تحقیق فرا رسیده.
پویا پانا
هرآنچه به مطالعه و بررسی نیازمند است، بیهیچ بحث و گفت وگو مورد قبول و باور قرار گرفته است. مردم به جای تحقیق، تنها تأیید میکنند.
انقلاب فرانسه باید از عقاید تعصبآمیز دست بکشد و یکبار دیگر مانند سایر موضوعات بشری، بخشی از علم شود.
پویا پانا
یونانیان در زمان پریکلس به ایجاد هنر میپرداختند بیآنکه بدانند برای روز بعدشان قوت و غذایی دارند یا نه. بیا ما هم یونانی شویم.
پویا پانا
اوضاع هر چهقدر هم خراب باشد، باید به آن عادت کرد! باید به شرایط طبیعی بشر خو گرفت، درواقع به پلیدی و شرارت.
پویا پانا
عجب حماقتی! چه جهالتی! چه استبدادی! هموطنان من باعث تهوعام میشوند. به درد این میخورند که با ایزیدور در یک جوال بیندازیشان!
این مردم سزاوار توبیخ و تنبیهاند،
پویا پانا
بدبختی، مشهود است و آشکار. همه محتاجاند، نمونهاش خودِ من! اما شاید ما بیش از اندازه به راحتی و آرامش عادت کرده بودیم. ما خود را در مادیات دفن کردیم. باید به رسوم و سنن بزرگ ملی بازگردیم، اینقدر به زندگی، شادی، پول و این قبیل مسائل نچسبیم؛ همچون نیاکانمان وارسته و سرزنده باشیم.
پویا پانا
هرچه پیش آید، درهرحال ما تا سالهای طولانی پسرفت کردهایم.
پویا پانا
حق با هوبز بود: «انسان در برابر انسان گرگ است.»
پویا پانا
فلسفه همواره سهم عمدهای در زندگی اشراف خواهد داشت. هرچه گلهٔ بشر را پروارتر کنی، آنقدر کاه برایشان بریزی که شکمشان طبله کند، و حتی طویلهشان را زراندود کنی، جانورخوی و سبع باقی میمانند. تمام پیشرفتی که انسان در آرزویش به سر میبرد، این است که این حیوانصفتی را اندکی تقلیل دهد.
پویا پانا
حجم
۵۹۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
حجم
۵۹۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰۷۰%
تومان