بریدههایی از کتاب سه قطره خون
۴٫۳
(۲۳۷)
خیلی از آنها اگر معالجه بشوند و مرخص بشوند، بدبخت خواهند شد.
طاغی
قلب دهاتی او را متأثر کرد.
farzanepoursoleiman
ما همهمان تنهاییم، نباید گول خورد، زندگی یك زندان است، زندانهای گوناگون، ولی بعضیها به دیوار زندان صورت میكشند و با آن خودشان را سرگرم میكنند. بعضیها میخواهند فرار بكنند، دستشان را بیهوده زخم میكنند و بعضیها هم ماتم میگیرند، ولی اصل كار این است كه باید خودمان را گول بزنیم. همیشه باید خودمان را گول بزنیم، ولی وقتی میآید كه آدم از گولزدن خودش هم خسته میشود...
amb amir
هر کسی با قوهی تصور خودش کس دیگر را دوست دارد و این از قوهی تصور خودش است که کیف میبرد، نه از زنی که جلوی اوست و گمان میکند که او را دوست دارد.
Mohi:/
از بی كفنی زنده ماندهایم.
پرویز
احمق فینه به سر، قیافههای آبزیرکاه عمامهای با ریشها و ناخنهای حنا بسته و سرهای تراشیده تسبیح میگردانیدند و با نعلین و عبا و زیر شلواری قدم میزدند. زبان فارسی حرف میزدند، یا ترکی بلغور میکردند، یا عربی از بیخ گلو و از توی رودههایشان درمیآمد و در هوا غلغل میزد. زنهای عرب با صورتهای خالکوبیدهی چرک چشمهای واسوخته، حلقه از پرهی بینیشان گذرانده بودند. یکی از آنها پستان سیاهش را تا نصفه در دهن بچهی کثیفی که در بغلش بود فرو کرده بود.
farzanepoursoleiman
میگویند كه لیلی را بچشم مجنون باید دید
BehRad
خانم گلین همین طور که پک به قلیان میزد، گفت: «مگر پای منبر نشنیدی. زوار همان وقت که نیت میکند و راه میافتد اگر گناهش به اندازه برگ درخت هم باشد، طیب و طاهر میشود!»
بلاتریکس لسترنج
که همراه ما بود، من میدانستم که تکان راه برایش بد است. استخاره هم کرده بودم. بد آمده بود. اما با وجود این آوردمش. میدانید این ناخواهری من بود، شوهرش عاشق من شد، مرا هوو برد سر شاهباجی. من از بس که توی خانه به او هول و تکان دادم، افلیج شد. بعد هم، در راه او را کشتم تا ارث پدرم به او نرسد!»
عزیز آقا از شادی اشک میریخت و میخندید، بعد گفت: «پس… پس شما هم؟…»
خانم گلین همین طور که پک به قلیان میزد، گفت: «مگر پای منبر نشنیدی. زوار همان وقت که نیت میکند و راه میافتد اگر گناهش به اندازه برگ درخت هم باشد، طیب و طاهر میشود!»
farzanepoursoleiman
«هر که دارد هوس کرب و بلا بسمالله...
هر که دارد سر همراهی ما بسمالله...!»
Mohi:/
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۱۱
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۱۱
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه