بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جاودان | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب جاودان اثر محمدعلی جمالزاده

بریده‌هایی از کتاب جاودان

۴٫۲
(۲۴۰)
همه رفته‌اند و ادنی اثری از آن‌ها باقی نمانده است. چنین بوده و چنین هست و چنین خواهد بود، اما من و امثال من بی‌زبان و بی‌شعور ولاحانی که چند مثقالی مس یا برنج و یا آهن و گاهی هم نقره بیش نیستیم به تو قول می‌دهم که اگر ما را به‌عمد و دستی نابود کنند، الی‌الابد باقی خواهیم ماند، مگر آن‌که از زور استعمال ساییده بشویم و آن نیز باز هزاران سال طول می‌کشد»
Shirin
چنار امامزاده صالح تجریش باآن‌همه عظمت و جلال ترک برداشت و ترکید و از میان خواهد رفت، ایوان مداین را خوب می‌دانی به چه صورتی درآمده است، به شکل فکی درآمده که دندان‌هایش افتاده و نصف استخوانش پوسیده باشد. منارجُمجُم اصفهان که اهمیتش در نظر اصفهانیان از کوه ابوقبیس و برج بابل و حتی از کهکشان فلک بیشتر است آن‌قدر جنبیده که ساق‌ها و پاهایش سست و لرزان گردیده و چیزی نمانده که سرنگون و با خاک یکسان گردد. برج قابوس ابن بابویه هم همین سرنوشت را دارد، اما یک پاشنه‌کش ممکن است هزاران سال بماند و خم به ابرویش نیاید و ز باد و ز باران نیابد گزند.
Shirin
سکوت که دلیل نمی‌شود. ما ساکتیم نه عاجز بر تکلم، مگر یادت رفته که مولوی خودتان از قول ما گفته ما سمیعیم و بصیریم و هشیم/ با شما نامحرمان ما خامشیم
Negari
ما ساکتیم نه عاجز بر تکلم،
neda68
عمداً لب‌بسته‌ایم و سرنوشتمان سکوت است
neda68
انسان هرقدر به‌سرعت سیر خود بیفزاید عمرش درازتر می‌شود
neda68
به تو قول می‌دهم که اگر ما را به‌عمد و دستی نابود کنند، الی‌الابد باقی خواهیم ماند
neda68
پاشنه‌کش را از جیب درآورده چنان با شدت در چاله انداختم که گفتی مار گرزه زهرآگین و دژمی است و تفی هم از سر خشم و غیظ نثارش کردم و گفتم: «دِ حالا برو مزه‌ی جاودان بودن را بچش!»
مسافر
و تریاکی تعبیراتش شده‌ام
farnaz Pursmaily
رسیدم پاشنه‌کش را از جیب درآورده چنان با شدت در چاله انداختم که گفتی مار گرزه زهرآگین و دژمی است و تفی هم از سر خشم و غیظ نثارش کردم و گفتم: «دِ حالا برو مزه‌ی جاودان بودن را بچش!»
سنبل

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه