۴٫۲
(۳۰۸)
جوان یک موجود خریست که فقط حرف خودش را میزند.
؟
خیلیها این طوریاند. همیشه و همه جا غریبهاند.
『sachli』
به مجنون گفتند: لیلی شکل شغال است. گفت: الهی قربان شکل مثل شغالش بروم. عاشق این جوریست.
Ftm-shkoi
جوان یک موجود خریست که فقط حرف خودش را میزند.
ᶜʳᶻ
جوان یک موجود خریست که فقط حرف خودش را میزند
Yasin Yarahmadi
هر کس بوی خودش را دارد. سگ و گربهها بوی بد میدهند، اما دلشان پاک است. مرغها بوی گند میدهند، اما زبان بسته و معصوماند.
Yasin Yarahmadi
و خلاصه این که گور پدر این سرگردانی و این رفت و برگشتهای ابدی
⊙—⊙
من زیر درخت انار بزرگ شدهام. بابا ننه که نداشتم. به جای شیر مادرم بهم آب انار دادند. شاخهی درخت را میکشیدم پایین. انار آبلمبو را میک میزدم. خیال میکردم پستان مادرم است. مردم گفتند انارک، این درخت مادر توست. درخت عشق است. کنارش هم یک درخت چنار بود. گفتند این هم پدر توست. ما شدیم صاحب پدر و مادر. رفتیم شناسنامه بگیریم، یارو گفت: اسمت چیه؟ گفتم: انارک. گفت: اسم بابات چیه؟ گفتم: چنارک. گفت: برو گم شو، مگر تو از درخت زاده شدی؟ گفتم: بله!»
Ftm-shkoi
گفتند سوئد بادمجان نیست. چند کیلو با خودم آوردهام. کاش شما هم میآمدید به سوئد. همین امشب میخواهم خورشت بادمجان درست کنم. بعد هم خورشت فسنجان. هر شب یک جور غذای ایرانی برای این پسرهای نامهربان درست میکنم تا هوای یزد به سرشان بزند. سوئد کدام جهنم درهایست؟ سهیلا خانم گفت که آب توی دهان یخ میزند. اشک توی چشم مثل خرده شیشه میشود. آدم را در جا کور میکند. گفتم: ای خدا، نکند بچههام کور شده باشند؟ خدا میداند این مدت چی خوردهاند.
سیّد جواد
اشکهایش سرازیر میشود. دستم را میگیرد و صورتم را محکم سه چهار بار میبوسد. درِ کیف دستیاش را باز میکند. اناری در میآورد و بهم میدهد.
«انار محبت».
_MahdiGhafuri_
حجم
۰
تعداد صفحهها
۱۸ صفحه
حجم
۰
تعداد صفحهها
۱۸ صفحه