بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خیانت اینشتین | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خیانت اینشتین

بریده‌هایی از کتاب خیانت اینشتین

انتشارات:نشر قطره
امتیاز:
۳.۷از ۲۱ رأی
۳٫۷
(۲۱)
خانواده‌شون. حکومت باید خدمتگزار ما باشه نه ما برده‌ش. انسان باید در اوج عزت باشه و زندگیش مقدس و محترم. به نظر من حکومت وقتی ما رو مجبور به عملیات نظامی می‌کنه، عملی غیرقانونی مرتکب می‌شه، وقتی ما رو وادار به قتل و خون‌ریزی می‌کنه ما رو مرتکب عملی غیراخلاقی می‌کنه.
🅜︎🅐︎🅗︎🅢︎🅐︎🅝︎
دمی که با صدای یک موسیقی وحشتناک راه می‌ره و از این بابت هم خوشحاله، نزد من احترامی نداره. اشتباهی مغز به این بزرگی بهش دادن، ستون فقرات بسش بود. انسان‌ها نباید انسان‌ها را بکشن.
🅜︎🅐︎🅗︎🅢︎🅐︎🅝︎
وطن‌پرستی یک بیماری بچگانه‌ست، آبله‌مرغون بشریته.
🅜︎🅐︎🅗︎🅢︎🅐︎🅝︎
سرویس‌های مخفی روسی دائم زن‌های خوشگل رو به جون آدم‌های مهم میندازن تا ازشون حرف بکشن. همیشه هم سراغ دکتر اینشتین می‌رن که انگار بیشتر از اینکه سرش به هوا باشه، رو بالشه.
tahereh
اگر معنی ایمان، عشق به رمز و رازه، آره من باور دارم. زیرا آنچه در طبیعت تا ابد غیرقابل فهمه، همون فهمیدنشه.
tahereh
اُنیل: داریم تحقیق می‌کنیم تا ثابتش کنیم. ولگرد: که این‌طور! اول نتیجه می‌گیرین بعد دنبال دلیل می‌رین. واقعاً که این استدلالتون به درد عمه‌تون می‌خوره.
tahereh
حتی اگه هیتلر بتونه کاغذهامون رو خاکستر کنه، فکرمون رو که نمی‌تونه بسوزونه، برای اینکه تفکر خودِ آتشه.
Mahdi Mandegar
حکومت باید خدمتگزار ما باشه نه ما برده‌ش.
Mahdi Mandegar
اینشتین: من کاری نکردم اما نمی‌تونم خودم رو ببخشم. ولگرد: آیا خدا در زمان آفرینشِ دنیا حق انتخاب داشت؟ آیا خدا می‌توانست جهان را نیافریند؟
مهتاب
اینشتین: دوست من می‌خوام یه رازی رو بهتون بگم، من خیلی خوشبخت بودم. آره نمی‌دونم چطور موفق شدم با این همه نبرد فکری، این همه دشنام شنیدن، با گذر از دو جنگ جهانی و دو ازدواج، خوشبخت باشم. اما این یک واقعیته، یک امر زیبا و عجیبه، من بی‌شرمانه خوشبخت بودم.
MANSOUR 1239
اینشتین: بله، تمام این زباله‌ها در یک فرمول خلاصه می‌شه: ۲E=mc. (مکث کوتاه) چه مسخره‌بازی‌ای! همیشه این‌طوره، آدم می‌خواد خوبی کنه، بدی می‌کنه. تمام عمرم رو صرف حقیقت کردم، نظریه‌های انسان‌دوستانه بافتم، طرح‌های درست و سخاوتمندانه ارائه دادم، و نتیجه‌ش این شد که سرنوشت با جدیتی بی‌رحمانه عواقب شومش رو تشدید کرد. چطور می‌تونین از بدترین چیزها جان به در ببرین وقتی‌که بهترین‌ها مثل رنگین‌کمونِ تو آسمون، هر چه نزدیک‌تر می‌ری عقب‌تر می‌ره. خلاصه و فرمول زندگی من اینه: من یک فرشتهٔ آگاه و یک ابلیس ناخودآگاهم.
MANSOUR 1239
اینشتین: موافق نیستم. در طی قرن‌ها ما خیلی از خصلت‌های بدمون رو مهار کردیم و باگذشت‌تر، عقلانی‌تر و نازک‌طبع‌تر شدیم. انسان تنها یک آفرینش طبیعت نیست، ورای اینه، اون خودش هم خودش رو خلق می‌کنه. ما می‌تونیم پاک و منزه بشیم. آرزوی من اینه که یک روزی بشر از شر خشونت و وحشت خلاص بشه. ولگرد: من آدم‌ها رو همون‌طوری که هستن قبول می‌کنم، شما می‌خواین عوضشون کنین. اینشتین: درسته. امروز مسئلهٔ انرژی اتمی نیست، مشکل قلب انسان‌هاست. باید اول قلب‌ها رو خلع سلاح کرد و بعد ارتش رو.
MANSOUR 1239
ولگرد: یعنی چی؟ اینشتین: یعنی اینکه وقتی منفجر شه، کسی باقی نمی‌مونه که مرده‌ها رو دفن کنه. این بمب A که تو هیروشیما و ناکازاکی افتاد، در مقایسه با این یکی باد هواست. ولگرد: وای پناه بر خدا... اینشتین: خدا؟ انگار زیاد به آزمایشگاه‌ها سر نمی‌زنه. (مکث) از این به بعد بشر قادره خودش و حیات رو نابود کنه.
MANSOUR 1239
ولگرد: خب؟ حالا از چی ان‌قدر خوشحالین؟ اینشتین: (با لبخندی دو پهلو) به این زودی‌ها دیگه جنگی در نخواهد گرفت. ولگرد متوجه طعنهٔ اینشتین نمی‌شود. ولگرد: عالیه. از کِی؟ اینشتین: پس از جنگ جهانی چهارم. ولگرد: چرا؟ اینشتین: خب واسه اینکه دیگه بشری نمی‌مونه. به دلیل بمب H.
MANSOUR 1239
یعنی می‌خواین بگین تو گوششون معادله می‌خونه؟ به خیانت متهمش می‌کنین؟ اُنیل: آدم کافیه انسان خوبی باشه تا کارش به خیانت بکشه. مثلاً همین اینشتین رو نگاه کنین، ان‌قدر از انفجار هیروشیما و ناکازاکی کلافه بود که همه جا جار زد که باید بمب رو از آمریکایی‌ها گرفت و سپردش به یک قوهٔ بالاتر از ملت‌ها، یه چیزی شبیه سازمان ملل. در سال ۱۹۴۶ کمیتهٔ فوریت‌های علمی اتمی رو دایر کرد، یک گروه صلح‌طلب ضداتمی که پژوهشگرهای طرح منهتن، یعنی کسایی که در ساختن بمب دست داشتن هم توش بودن. از هر موقعیتی استفاده می‌کنه تا افکار عمومی رو تکون بده. یا ضد تسلیحات یا برای خلع سلاح کامل. آدمی که این کارها رو می‌کنه دیگه بعید نیست راز ساختش رو هم به شوروی بده دیگه.
MANSOUR 1239
هنگامی‌که اینشتین سرش را بالا می‌کند، می‌بینیم که دارد گریه می‌کند... اینشتین: من کاری نکردم اما نمی‌تونم خودم رو ببخشم. ولگرد: آیا خدا در زمان آفرینشِ دنیا حق انتخاب داشت؟ آیا خدا می‌توانست جهان را نیافریند؟
MANSOUR 1239
ولگرد: اگر اون شبی که نظریه‌تون رو داشتین مطرح می‌کردین می‌دونستین که بمب اتمی یه روز باعث نابودی هیروشیما می‌شه، کارتون رو نیمه‌کاره رها می‌کردین؟ اینشتین منقلب به ولگرد خیره می‌شود و به فکر فرو می‌رود. اینشتین: عجب سؤالی! ولگرد: چه جوابی... اینشتین: راستش اگه می‌شد مسیر زندگیم رو عوض کنم... ولگرد: (در هوا می‌قاپد.) خب اگه می‌شد مسیرش رو عوض کنین؟ اینشتین: لوله‌کش می‌شدم. ولگرد: شوخی‌تون گرفته؟ اینشتین: اینشتین بودن یا نبودن... (مکث) اگه قرار بود دوباره دنیا بیام باز همین کار رو می‌کردم.
MANSOUR 1239
نفسش بند می‌آید. می‌نشیند و با حالت تسلیم اعتراف می‌کند: اینشتین: یک فرانسوی به نام بِکرِل در سال ۱۸۹۶ رادیو اکتیویته رو کشف کرد، اما من بودم که در نظریهٔ نسبیتم ثابت کردم که جِرم و انرژی دو روی یک واقعیتن. آره بهم الهام شده بود که در ماده انرژی پنهان نهفته است. این‌ها پایهٔ انرژی اتمی شد. از اون به بعد همه بقیه‌اش رو حدس زدن. از سال ۱۹۳۹ همه معتقد شدن که یک واکنش زنجیره‌ای می‌تونه امکان‌پذیر باشه، انرژی آزاد شده بر اثر شکست، نترون‌های جدیدی به وجود می‌آره که فرایند رو از سر می‌گیره. (به ولگرد) امروزه علم نه در تملک کسیه و نه ملیتی داره. تنهایی به جلو می‌ره، ما رو وسیله می‌کنه، ما براش عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی هستیم که باهاشون می‌تونه معادلات رو مطرح کنه.
MANSOUR 1239
ولگرد: منظورتون نظریهٔ شماست؟ اینشتین که دستش رو شده است خود را جمع و جور می‌کند، تردید می‌کند و تته‌پته‌کنان ادامه می‌دهد. اینشتین: نه... (با خشونت) من نه بمب اتمی رو اختراع کردم و نه باعثش شدم. معادلات من قصدش از بین بردنِ دنیا نبود. تحقیقات من فرضی بود، تنها بر پایهٔ نظریه و فیزیکِ پایه. نتیجه‌گیری‌هام...
MANSOUR 1239
اینشتین: نه! تنها خودم رو به خاطر یک موضوع سرزنش می‌کنم و اون هم اینه که به روزولت نامه نوشتم... چون تازه فهمیدم که آلمانی‌ها اون‌قدر که تصور می‌کردیم پیشرفت نکرده بودن. (با فریاد) اگه می‌دونستم که نازی‌ها در ساختن بمب اتمی شکست می‌خورن، کوچک‌ترین کاری نمی‌کردم. نمی‌دونستم که هیتلر تحقیقات اتمی رو رد کرده، چون به نظر اون اختراعی یهودی بر مبنای نظریه‌ای یهودیه و در نتیجه دانشمندها هم دلسرد شدن.
MANSOUR 1239

حجم

۴۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۰ صفحه

حجم

۴۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۰ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
۹,۶۰۰
۷۰%
تومان