بریدههایی از کتاب مادربزرگ سلام میرساند و میگوید متاسف است
۴٫۰
(۱۷۷)
چون مادربزرگ علاقهی چندانی به خواندن کتاب نداشت، هربار که سوار رنو بودند، السا کتابها را برای او با صدای بلند میخواند، چون میخواست بعداً بتواند با یک نفر دربارهی آنها حرف بزند.
HeLeN
«مثل ساعتی که دقیق کار نمیکنه. در واقع مسیر رو درست طی میکنه، ولی هیچوقت سرجای درستش نیست.»
HeLeN
هیچچیز موجودات را بیشتر از این نمیترساند که از چیزی شناخت نداشته باشند و مجبور باشند آن را به قوهی تخیلشان بسپارند.
HeLeN
گاهی مطمئنترین مکانی که آدم میتونه به اونجا پناه ببره، جاییه که از همهجا خطرناکتر بهنظر میآد.
HeLeN
بزرگترین نیروی مرگ در این نیست که جان کسی را میستاند، بلکه در این است که میتواند بازماندگان را به نقطهای برساند که دیگر نخواهند به زندگی ادامه دهند.
Negar
«با هیولاها نجنگ، وگرنه خودت هم یکی از اونها میشی. وقتی مدتزمانی به یه گودال عمیق نگاه کنی، گودال هم به تو نگاه میکنه.»
السا میگوید: «دارین چی میگین؟» ولی از اینکه زن مثل یک کودک با او حرف نمیزند، خوشش میآید. کودکان از این موضوع خیلی خوشحال میشوند.
زن با درماندگی میگوید: «ببخشید، این... یه جمله از نیچهست.» و دوباره گردنش را میخاراند. «فیلسوف آلمانی بود. آخ... شاید هم جملهش رو اشتباه میگم، ولی فکر میکنم معنیش این باشه که اگه از کسی متنفر باشی که در وجودش تنفر لونه کرده، بعد این احتمال وجود داره که تو هم مثل اون شی.»
MaaM
چرا بزرگسالان دست به چنین کارهای احمقانهای میزنند. جواب مادربزرگ هم همیشه این بود که بزرگسالان به طور کلی انسان هستند و انسانها هم به طور کلی موجوداتی آشغال.
رویاهای مُرده
جنگ، قلب هر موجود زندهای رو میشکنه
ارغوان
«بزرگترین نیروی مرگ در این نیست که جان کسی را میستاند، بلکه در این است که میتواند بازماندگان را به نقطهای برساند که دیگر نخواهند به زندگی ادامه دهند.»
ارغوان
تمام چیزها، تا زمانی که دربارهشون توضیح داده نشه، پیچیده هستن.
ارغوان
گاهی مطمئنترین مکانی که آدم میتونه به اونجا پناه ببره، جاییه که از همهجا خطرناکتر بهنظر میآد.»
ارغوان
رقصکنان مسیر زندگی را میپیماید.
|ݐ.الف
افرادی که هیچوقت مورد تعقیب و آزار قرار نگرفتهاند، همیشه فکر میکنند برای این کار حتماً دلیل خاصی وجود دارد. «اونها که بیدلیل این کار رو انجام نمیدن؟ حتماً کاری کردهی که اونها تحریک شدهند!» این استدلال همیشگیشان است. انگار ظلم کردن لزوماً دلیل میخواهد.
|ݐ.الف
هیچچیز آدم را بیشتر از این عصبانی نمیکند که شخصی باعث عصبانیتش شود و آنقدر معرفت نداشته باشد که حداقل یک آدم آشغال باشد!
|ݐ.الف
مدیر مثل آدمهایی که نمیدانند معنی همدردی چیست، میگوید: «همدردی کامل ما رو بپذیرین.»
|ݐ.الف
تصمیم گرفته که گل مورد علاقه نداشته باشد، چون بیلطفی در حق طبیعت محسوب میشود.
|ݐ.الف
«آدم میخواهد دوستش داشته باشند، اگر نشد، مورد ستایش قرار بگیرد، اگر نشد، از او بترسند، اگر نشد، از او متنفر باشند و او را تحقیر کنند. روح از خالی بودن گریزان است و میخواهد به هر قیمت که شده، با دیگران ارتباط برقرار کند.»
فاطمه
«بهتره بعضی چیزها رو اصلاً هم نزد.»
ملیکا بشیری خوشرفتار
خانهی مادربزرگ چیز خاصی دارد. آدم بویی را که در آن خانه پیچیده، هیچوقت فراموش نمیکند.
ملیکا بشیری خوشرفتار
«اینطوری برخورد نکن. انسانها از قدیمالایام سیگار میکشیدن و با وجود این بچههای خوبی تربیت کردهند. این نسل توست که نمیخواد بفهمه جامعهی بشری میلیونها سال بدون آلرژی و یک چنین چرتوپرتهایی به حیاتش ادامه داد، تا سروکلهی شماها پیدا شد و تصور کردین چیز متفاوتی هستین. فکر میکنی اون موقع که انسانها غارنشین بودن، قبل از اینکه پوست ماموتها رو تن نوزادشون کنن، اونها رو تو ماشین لباسشویی میشستن؟»
ملیکا بشیری خوشرفتار
حجم
۳۸۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
حجم
۳۸۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۵۶,۰۰۰۳۰%
تومان