بریده‌هایی از کتاب آیین زندگی

ارسطو می‌گوید: «فرد ایده‌آل همواره از کمک به دیگران لذت می‌برد و از اینکه دیگران به او کمک کنند خجل می‌شود زیرا لطف‌کردن نشان بزرگی است و دریافت لطف نشان کوچکی»

برنارد شاو می‌گوید: «راز بدبخت شدن در این است که آنقدر وقت آزاد داشته باشید تا به این فکر کنید که آیا خوشبخت هستید یا نه.» پس اصلاً در موردش فکر نکنید. آستین بالا زده و شروع به کار کنید. خونتان به جریان خواهد افتاد، مغزتان شروع به کار خواهد کرد و نیروی حیات در رگ و پی‌تان خواهد دوید و اضطراب را از ذهنتان بیرون خواهد راند. فعالیت خود را زیاد کنید؛ این ارزانترین راه برای درمان اضطراب است.

برادران معروف مایو می‌گویند: «بیش از نیمی از تخت‌های بیمارستان با بیماران عصبی پر شده است» . مطالعه تارهای عصبی این بیماران در زیر میکروسکوپ آشکارا سلامت آنها را نشان می‌دهد. مشکلات عصبی آنها ناشی از زوال فیزیکی اعصاب نیست بلکه ناشی از پوچی، بیهودگی، نگرانی، دلواپسی، ترس، شکست و ناامیدی است.

«آرامش ذهن نتیجه پذیرش بدترین احتمال ممکن است و من معتقدم که این از لحاظ روانی نوعی تخلیه انرژی است. هنگامی که بدترین اتفاق ممکن پذیرفته می‌شود، دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمی‌ماند» .

اوقاتی که انسان مشغول نیست، ذهنش شبیه خلاء می‌گردد. همانطور که طبیعت درصدد پر کردن خلاء است و به آن فشار می‌آورد، ذهن خالی نیز آماج حملات قرار می‌گیرد و این حملات از نوع احساسی هستند. احساساتی منفی همچون ترس، اضطراب، نفرت، حسادت و تعصب آنقدر نیرومند هستند که می‌توانند آسایش و آرامش را کاملاً از ذهن ما خارج کنند.

نیچه می‌گفت: «ابرمرد نه تنها ضروریات و تنگناها را تحمل می‌کند، بلکه آنها را دوست می‌دارد.»

می‌گفت که امروزم، سرمایه آرزویم است، آرزویم سرمایه فرداست فردا را با حرص و ولع با طناب می‌کشم و می‌خواهم برای رسیدن به فردا، امروز را به سرعت ترک کنم...

«خدایا آنچه که به من عطا کردی، لطف توست. نان و نعمت امروزم برای امروزم است. خدایا به من قدرت و درک شگرفی عطا کن، تا بتوانم آنچه را که ندارم به دست بیاورم و آنچه را که نمی‌دانم، بدانم.»

«چشمانم را که گشودم، یک انجیل روی میز آرایش بود. آن را برداشتم و مژده‌های مسیح را خواندم که می‌گفت: «غم زندگی را مخورید که چه خواهید خورد و چه خواهید نوشید؛ غم جان و تن نیز نداشته باشید که چه خواهید پوشید. آیا زندگی همین خوراک و پوشاک است؟ پرندگان را بنگرید که نه می‌کارند، نه درو می‌کنند و نه می‌انبازند، ولی موهبت خداوند روزی‌شان را می‌رساند. آیا شما از آنها برتر نیستید؟ لکن نخست به درگاه خدا روی آورید و درستکار باشید. آنگاه تمام این چیزها را به دست خواهید آورد.»

درآمد چندان خوبی نداشتم، با این حال آرزوهایم زیاد بود.

باید کار جدیدی را می‌یافتم. حداقل، کاری که بتواند توأم با کار فرهنگی و تحقیق باشد و چند سِنتی نیز بر حقوقم تأثیر بگذارد.

۶ ساعت خواب شبانه و یک ساعت خواب قبل از شام، یعنی جمعاً ۷ ساعت خواب، مفیدتر از ۸ ساعت خواب بی‌وقفه شبانه است.

«می‌باید در کار غرق شوم وگرنه در استیصال خواهم پژمرد.»

افلاطون معتقد است بزرگترین اشتباهی که پزشکان می‌کنند این است که جسم را سوای ذهن معالجه می‌کنند، در حالی که ذهن و جسم یکی هستند و نمی‌توانند جداگانه معالجه شوند

اگر ادای لذت بردن از کارتان را در بیاورید، همین ادا باعث خواهد شد تا اندکی علاقه واقعی به آن پیدا کنید و همچنین خستگی، اضطراب و تنش شما کاهش خواهد یافت.

شما در این جهان، پدیده‌ای نو هستید؛ از این مسأله خرسند باشید و سعی کنید بیشترین استفاده را از آنچه طبیعت به شما ارزانی داشته ببرید. تحقیقات نشان داده است که هنر، ذاتی و شخصی است. شما فقط مثل خودتان می‌توانید بخوانید یا نقاشی کنید. بدانید که باید خودتان، یعنی آنچه شرایط، محیط، تجارب و توارث می‌سازد باشید. چه خوب و چه بد، در اکستر زندگی، هرکس باید ساز خود را بزند. امرسون در مقاله «اعتمادبه‌نفس» می‌نویسد: «در زندگی، هرکس به این نکته می‌رسد که حسادت، جهل است و تقلید، خودکشی؛ که هرکس باید خود را آنگونه که هست قبول کند؛ که اگرچه جهان سرشار از خوبی‌هاست، ولی محصول وی از همان تکه زمینی درو خواهد شد که در اختیار دارد.

تنها کافیست که کمی فرانگر بوده و به آنچه که خود داریم، ایمان داشته و بکار گیریم

امرسون در مقاله «اعتمادبه‌نفس» می‌نویسد: «در زندگی، هرکس به این نکته می‌رسد که حسادت، جهل است و تقلید، خودکشی؛ که هرکس باید خود را آنگونه که هست قبول کند؛ که اگرچه جهان سرشار از خوبی‌هاست، ولی محصول وی از همان تکه زمینی درو خواهد شد که در اختیار دارد. قدرت درونی وی در جهان بدیع است و فقط خود می‌داند که چه قابلیت‌هایی دارد و تا تلاش نکند، خود او نیز این را نخواهد دانست.»

راه به دست آوردن داوطلبانه شادمانی، اگر شادمانی و سرزندگی‌تان از دست رفته است، این است که شاد رفتار کنید و شاد صحبت کنید، گویی که شادی آنجاست

وی کتابهای زیادی نخوانده بود اما ندانسته، نصیحت شکسپیر را دنیال می‌کرد: «عاقلان هرگز ماتم نقصان‌ها را نمی‌خورند بلکه با شادی به دنبال مرهم زخمهایشان می‌گردند.»