بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اعتراف | صفحه ۹ | طاقچه
کتاب اعتراف اثر لئو تولستوی

بریده‌هایی از کتاب اعتراف

۴٫۲
(۱۱۱)
علم می‌گوید زندگی رنج است و همه این را می‌دانند. همه به این حقیقت آگاهند اما مثل من همچنان به زیستن ادامه می‌دهند. من هم مدت‌هاست می‌دانم زندگی پوچ و بی‌معناست اما همچنان ادامه می‌دهم. ایمان می‌گوید برای درک زندگی باید از منطقی که برای زندگی لازم است چشم بپوشم.
Rouhina
به طور کلی می‌توان رابطه‌ی بین علوم تجربی و پرسش‌های مربوط به زندگی را چنین بیان کرد. سؤال: چرا زندگی می‌کنم؟ پاسخ: در فضای لایتناهی و در زمان لایتناهی اجزای بسیار کوچک با پیچیدگی لایتناهی جهش می‌یابند. هرگاه قادر به درک این قانون شدی علت زیستن خویش را هم در خواهی یافت.
hamex
سؤال این است: آن‌چه که امروز یا فردا انجام می‌دهم چه نتیجه‌ای دارد؟ حاصل عمر من چیست؟ این سؤال را به شکل دیگری هم می‌توان مطرح کرد: چرا زندگی می‌کنم؟ چرا باید کاری کنم یا هیچ کاری نکنم؟» یا می‌توانیم سؤال را به این صورت بیان کنیم: آیا معنایی در زندگی وجود دارد که با مرگ حتمی‌ای که در انتظارمان می‌باشد، نابود نگردد؟
hamex
ابتدا هدفم رسیدن به کمال اخلاقی بود، اما بعد به صورت اعتقاد به کمال، در کلی جلوه‌گر شد. دوست داشتم از نظر خودم بهتر باشم، یا از نظر خدا و در حقیقت از دیدگاه مردم دیگر. به زودی تمایل بهتر از دیگران بودن به صورت آرزوی قوی‌تر، معروف‌تر، مهم‌تر و ثروتمندتر از دیگران شدن درآمد.
hamex
حالا که به آن زمان فکر می‌کنم به روشنی می‌بینم که ایمان من در آن دوره، جدا از غرایز حیوانی زندگی‌ام، ایمان واقعی و کاملی بوده است. اما این ایمان کامل و هدف آنچه بود؟
hamex
من در مورد آدم‌هایی که سابقه‌ای چون خودم دارند صحبت می‌کنم، مردمی که با خودشان صادق‌اند نه آدم‌هایی که با ادعای دین‌داری در طلب منافع دنیوی خویش می‌باشند. (این افراد از جمله بی‌ایمان‌ترین مردم هستند چون دینی که برای کسب مال دنیا باشد ایمان نیست.) کسانی‌که مثل ما هستند خود را در شرایطی احساس می‌کنند که پرتو آگاهی و زندگی بنای ناپایدار ایمان آنان را از میان برده است به همین دلیل نیز آن را نادیده می‌گیرند.
hamex
امروزه نیز مانند گذشته، افرادی که ادعا می‌کنند پایبند کیش ارتدوکس هستند معمولاً آدم‌های کوته‌فکر، خشن و بی‌بند‌و‌باری هستند که می‌خواهند خود را مهم جلوه دهند. در حالی‌که در میان افرادی که ادعا می‌کنند پایبند اعتقادات مذهبی نیستند صداقت، هوش، درستی، خوش‌اخلاقی و پایبندی به اخلاقیات بیشتر دیده می‌شود.
hamex
علم منطقی که خردمندان و دانشمندان بدان معتقدند زندگی و معنای آن را انکار می‌کند، اما مردمی که زندگی می‌کنند معتقدند که معنای زندگی در دانشی غیرمنطقی نهفته است و آن دانش ایمان است.
💚Book lover💚
سقراط می‌گوید: «زندگی جسمانی رنج و فریب است. باید در آرزوی نابودی آن باشیم.»
💚Book lover💚
قضاوت در مورد آن‌چه خوب است بستگی به نظر دیگران ندارد
💚Book lover💚
بزها، خرگوش‌ها و گرگ‌ها نیز برای خوردن، تولید‌ مثل و تغذیه بچه‌هایشان زندگی می‌کنند. من معتقدم که این جانوران خوشبخت‌اند و زندگی‌شان معنی دارد. انسان باید چه کاری کند؟ او هم مانند حیوانات باید برای ادامه هستی‌اش تلاش کند، با این تفاوت که باید برای دیگران هم مفید باشد. به این ترتیب او هم می‌تواند خوشبخت باشد و زندگی‌اش معنی خواهد یافت. من در طول این سی سال زندگی آگاهانه چه کرده‌ام؟ نه تنها برای دیگران بلکه برای خود نیز کاری انجام نداده‌ام. مانند انگلی زیستم و وقتی علت زیستن خویش را جویا شدم پاسخ دادم: بیهوده و برای هیچ. اگر معنای زندگی بشر کسب و کار است من این سی سال را نه تنها صرف زیستن نکرده‌ام بلکه آن را برای خود و دیگران تباه کرده‌ام. حال چه پاسخ دیگری جز «بیهوده و بی‌معنا» داشتم. در حقیقت خود من بد و بی‌معنا بوده‌ام.
میـمْ.سَتّـ'ارے
علم می‌گوید زندگی رنج است و همه این را می‌دانند. همه به این حقیقت آگاهند اما مثل من همچنان به زیستن ادامه می‌دهند. من هم مدت‌هاست می‌دانم زندگی پوچ و بی‌معناست اما همچنان ادامه می‌دهم. ایمان می‌گوید برای درک زندگی باید از منطقی که برای زندگی لازم است چشم بپوشم.
ali bashardoost
در حقیقت ایمان نیرو و توان زندگی است. اگر کسی بخواهد زندگی کند باید به چیزی ایمان بیاورد. بدون ایمان نمی‌توان زیست. بدون ایمان به این باور خواهیم رسید که زندگی پوچ است و با مرگ پایان می‌پذیرد.
samira
در تمام مدت و سال‌های گذشته، هر دقیقه از خود می‌پرسیدم آیا بهتر نیست با طناب دار یا گلوله به زندگی خویش پایان دهم؟ اما همان زمان هم که چنین افکار و احساساتی را تجربه می‌کردم با احساسی سراسر رنج و اندوه در جستجوی خداوند بودم. این جستجو چون احساسی بود که از افکارم برنمی‌خاست بلکه ریشه در اعماق قلبم داشت.
Mstafa
اعمال مذهبی در گذشته به نظر بی‌ربط و بی‌معنی می‌رسید. اما حالا دریافته بودم که حتی اگر نتوانم دلیل آن‌ها را بفهمم اما به یقین معنایی نهفته دارند که از درک آن عاجزم.
Dexter
مردم عادی ساده‌دل و زحمت‌کش نیز چنین‌اند، آن‌ها طبق اراده خدایشان عمل می‌کنند و هرگز او را سرزنش نمی‌کنند و گله و شکایتی ندارند. اما ما مردم عاقل و دانا، از موهبت‌های او بهره می‌گیریم، اما به خواست او عمل نمی‌کنیم، در عوض دور هم جمع می‌شویم و از خود می‌پرسیم چرا باید آن دستگیره را بالا و پایین ببریم. از آن‌جایی که تنها به عقل و خرد خود متکی هستیم می‌پرسیم آیا اربابمان وجود دارد یا اعمالش بخردانه است؟ فقط باید بگویم که ما به درد هیچ کاری نمی‌خوریم و همه‌ی این گفتگوها راهی است برای فرار از خودمان.
Dexter
به میان مؤمنان فقیر، ساده و بیسواد رفتم. این‌ها افرادی عامی مثل زائران، راهبان، افراد متدین و کشاورزان بودند. مذهب آنان نیز همان کیش مؤمنانی بود که به جرگه خودم تعلق داشتند، اما تفاوت آن‌ها با این گروه مؤمن فقیر و ساده در این بود که ثروتمندان به همان زندگی اپیکوری خود ادامه می‌دادند و هیچ‌یک از اصول مذهبی خود را رعایت نمی‌کردند. در حالی‌که خرافات و اصول مذهبی با زندگی طبقه زحمتکش چنان عجین شده بود که بدون آن نمی‌توانستند زندگی کنند، این اصول جزء ضروری زندگی‌شان محسوب می‌شد.
Dexter
با خود می‌گفتم: «بسیار خوب، فرض کن تو مشهورتر از گوگول، پوشکین، شکسپیر و مولیر و معروف‌تر از تمام شاعران دنیا شده‌ای، چه فایده؟» و هیچ پاسخی برای این سؤالات نمی‌یافتم.
Dexter
شرایط جدید زندگی شاد خانوادگی مرا از جستجوی معنای اصلی زندگی بازداشت. حالا دیگر تمام زندگی‌ام صرف خانواده‌ام می‌شد، حالا فقط به بهبود شرایط زندگی همسر و فرزندانم فکر می‌کردم. تلاش برای رسیدن به کمال فردی جای خود را به تلاش برای کمال جمعی داده بود. یعنی برای پیشرفت و کسب بهترین‌ها برای خانواده و خودم کار می‌کردم.
Dexter
معتقد بودم «همه چیز در حال تکامل است و من نیز در راه کمال و دلیل این تکامل روزی برایم روشن خواهد شد.»
Dexter

حجم

۷۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۷۳٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان