بریدههایی از کتاب اعتراف
۴٫۳
(۱۱۲)
وقتی میگویند: «در زمان و فضای لایتناهی همه چیز رو به کمال و پیشرفت است و همه چیز پیچیدهتر و متفاوت میشود» در حقیقت بیهوده میگویند. اینها جملاتی بیمعنا هستند، زیرا در زمان و فضای بیکران ساده یا پیچیده، قبل و بعد، بهتر یا بدتر وجود ندارد.
.
در این پانزده سال، علیرغم اینکه میدانستم نویسندگی کار بیهودهای است اما همچنان مینوشتم.
.
این شغل را دوست داشتم زیرا دیگر آن دروغ و فریبهایی که برایم آشکار شده بود وجود نداشت.
.
برای کسب پول و شهرت مجبور بودم نیکیهای خود را پنهان و بدیها را به نمایش بگذارم.
.
امروزه نیز مانند گذشته، افرادی که ادعا میکنند پایبند کیش ارتدوکس هستند معمولاً آدمهای کوتهفکر، خشن و بیبندوباری هستند که میخواهند خود را مهم جلوه دهند. در حالیکه در میان افرادی که ادعا میکنند پایبند اعتقادات مذهبی نیستند صداقت، هوش، درستی، خوشاخلاقی و پایبندی به اخلاقیات بیشتر دیده میشود.
.
وقتی در مورد خاطرات مختلف خود قضاوت میکردم به این نتیجه میرسیدم که هرگز به آنچه آموخته بودم جداً اعتقاد نداشتم بلکه به آنچه بزرگترهایم گفته بودند اعتماد کرده بودم، اما این اعتماد هم خیلی سست و بیثبات بود.
کاربر ۸۸۲۴۰۱
زیباترین کلماتی که در این مراسم شنیدم اینها بود: «با هم متحد شوید و یکدیگر را دوست بدارید.» اما از درک کلمات بعدی عاجز بودم «ما به پدر، پسر و روحالقدس ایمان داریم.»
مصطفی
به آنجا رسیدم که مهمترین هدف زندگی پیشرفت است، با این خواست و اراده به زندگیام ادامه دادم.
مصطفی
صدایی از درونم برخاست: «او همینجاست، بدون او زیستن میسر نیست. شناخت خداوند و زیستن یکی است. خداوند زندگی است. در جستجوی خدا باش و زندگی کن، بدون او زندگی معنا ندارد.»
مصطفی
علم میگوید زندگی رنج است و همه این را میدانند. همه به این حقیقت آگاهند اما مثل من همچنان به زیستن ادامه میدهند. من هم مدتهاست میدانم زندگی پوچ و بیمعناست اما همچنان ادامه میدهم.
ایمان میگوید برای درک زندگی باید از منطقی که برای زندگی لازم است چشم بپوشم.
Rouhina
به طور کلی میتوان رابطهی بین علوم تجربی و پرسشهای مربوط به زندگی را چنین بیان کرد.
سؤال: چرا زندگی میکنم؟
پاسخ: در فضای لایتناهی و در زمان لایتناهی اجزای بسیار کوچک با پیچیدگی لایتناهی جهش مییابند. هرگاه قادر به درک این قانون شدی علت زیستن خویش را هم در خواهی یافت.
hamex
سؤال این است: آنچه که امروز یا فردا انجام میدهم چه نتیجهای دارد؟ حاصل عمر من چیست؟
این سؤال را به شکل دیگری هم میتوان مطرح کرد: چرا زندگی میکنم؟ چرا باید کاری کنم یا هیچ کاری نکنم؟» یا میتوانیم سؤال را به این صورت بیان کنیم: آیا معنایی در زندگی وجود دارد که با مرگ حتمیای که در انتظارمان میباشد، نابود نگردد؟
hamex
ابتدا هدفم رسیدن به کمال اخلاقی بود، اما بعد به صورت اعتقاد به کمال، در کلی جلوهگر شد. دوست داشتم از نظر خودم بهتر باشم، یا از نظر خدا و در حقیقت از دیدگاه مردم دیگر. به زودی تمایل بهتر از دیگران بودن به صورت آرزوی قویتر، معروفتر، مهمتر و ثروتمندتر از دیگران شدن درآمد.
hamex
حالا که به آن زمان فکر میکنم به روشنی میبینم که ایمان من در آن دوره، جدا از غرایز حیوانی زندگیام، ایمان واقعی و کاملی بوده است. اما این ایمان کامل و هدف آنچه بود؟
hamex
من در مورد آدمهایی که سابقهای چون خودم دارند صحبت میکنم، مردمی که با خودشان صادقاند نه آدمهایی که با ادعای دینداری در طلب منافع دنیوی خویش میباشند. (این افراد از جمله بیایمانترین مردم هستند چون دینی که برای کسب مال دنیا باشد ایمان نیست.) کسانیکه مثل ما هستند خود را در شرایطی احساس میکنند که پرتو آگاهی و زندگی بنای ناپایدار ایمان آنان را از میان برده است به همین دلیل نیز آن را نادیده میگیرند.
hamex
امروزه نیز مانند گذشته، افرادی که ادعا میکنند پایبند کیش ارتدوکس هستند معمولاً آدمهای کوتهفکر، خشن و بیبندوباری هستند که میخواهند خود را مهم جلوه دهند. در حالیکه در میان افرادی که ادعا میکنند پایبند اعتقادات مذهبی نیستند صداقت، هوش، درستی، خوشاخلاقی و پایبندی به اخلاقیات بیشتر دیده میشود.
hamex
علم منطقی که خردمندان و دانشمندان بدان معتقدند زندگی و معنای آن را انکار میکند، اما مردمی که زندگی میکنند معتقدند که معنای زندگی در دانشی غیرمنطقی نهفته است و آن دانش ایمان است.
💚Book lover💚
سقراط میگوید: «زندگی جسمانی رنج و فریب است. باید در آرزوی نابودی آن باشیم.»
💚Book lover💚
قضاوت در مورد آنچه خوب است بستگی به نظر دیگران ندارد
💚Book lover💚
بزها، خرگوشها و گرگها نیز برای خوردن، تولید مثل و تغذیه بچههایشان زندگی میکنند. من معتقدم که این جانوران خوشبختاند و زندگیشان معنی دارد. انسان باید چه کاری کند؟ او هم مانند حیوانات باید برای ادامه هستیاش تلاش کند، با این تفاوت که باید برای دیگران هم مفید باشد. به این ترتیب او هم میتواند خوشبخت باشد و زندگیاش معنی خواهد یافت. من در طول این سی سال زندگی آگاهانه چه کردهام؟ نه تنها برای دیگران بلکه برای خود نیز کاری انجام ندادهام. مانند انگلی زیستم و وقتی علت زیستن خویش را جویا شدم پاسخ دادم: بیهوده و برای هیچ. اگر معنای زندگی بشر کسب و کار است من این سی سال را نه تنها صرف زیستن نکردهام بلکه آن را برای خود و دیگران تباه کردهام. حال چه پاسخ دیگری جز «بیهوده و بیمعنا» داشتم. در حقیقت خود من بد و بیمعنا بودهام.
میـمْ.سَتّـ'ارے
حجم
۷۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۷۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰۵۰%
تومان