بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب داستان من | صفحه ۱۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب داستان من

بریده‌هایی از کتاب داستان من

امتیاز:
۴.۱از ۳۷۲ رأی
۴٫۱
(۳۷۲)
وقتی بچه‌هایش را پیدا کرد که حسابی بی‌پول بود و با کم‌ترین توان مالی داشت زندگی می‌کرد. بچه‌ها در خانه‌ی خوبی زندگی می‌کردند و پدرشان دوباره ازدواج کرده بود و ثروتمند شده بود. مادرم شوهرش را که ملاقات کرده بود، چیزی از او تقاضا نکرده بود، حتا دیدن و بوسیدن بچه‌هایش که ماه‌ها دنبال‌شان بود. اما مثل مادر در فیلم استلا دالاس، او به جای این که بچه‌ها را بگیرد، از آن‌ها دور شد و اجازه داد آن‌ها درآسایش و راحتی زندگی کنند.
شیلا در جستجوی خوشبختی
مردهایی که می‌خواستند با پول مرا بخرند، حالم را به‌هم می‌زدند. این‌جا تعدادشان کم هم نبود. صرف این حقیقت که من دست رد به سینه‌شان می‌زدم، ارزشم را بالا می‌برد.
aylin
یک مرد قوی نیازی نمی‌بیند که در مقابل یک زن حکم‌فرمایی کند.
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
با این همه هوشیاری که نسبت به کمبودهای من داره، نمی‌تونه عاشقم باشه. اگه واقعاً تا این حد در نظرش احمق باشم، چطوری می‌تونه دوستم داشته باشه؟ اگر او دوستم داشت، اصلاً برایم مهم نبود که چقدر احمق باشم.
شمع'
هر وقت به دیدن مادرم می‌رفتم، می‌ایستادم به تماشای این عکس و نفس‌هایم را در سینه‌ام حبس می‌کردم که مبادا مادرم بگوید دیگر نگاه نکن. این‌طوری برایم جا افتاده بود که همیشه همه به من می‌گویند کاری که دوست دارم را انجام ندهم.
شمع'
معمولاً در مصاحبه‌ها در مورد پدر و مادرم دروغ می‌گفتم. می‌گفتم مادرم مرده و پدرم هم در اروپاست. دروغ می‌گفتم چون خجالت می‌کشیدم همه‌ی دنیا بفهمند مادرم در بیمارستان روانی بستری است و من حاصل یک ارتباط نامشروع هستم و هرگز صدای پدر غیر‌قانونی‌ام را نشنیده‌ام.
zahra.n
آب، آب، همه‌جا آب، امان از یک قطره در دهان ما". نام، نام، آوازه، اما یکی یک سلام هم به ما نمی‌کرد.
zahra.n
در هالیوود عفت و پاکدامنی یک دختر کم‌تر از موهای سرش اهمیت دارد. این‌جا آدم را با قیافه‌اش قضاوت می‌کنند، نه با آن‌چه که واقعاً هست. هالیوود جایی است که برای یک بوسه هزاران دلار به آدم می‌دهند، اما روحت پنجاه سنت می‌ارزد. این‌را می‌دانم، چون من اولین پیشنهاد تقریباً خوبم را که تقریباً پنجاه سنت می‌ارزید رد کردم.
mim_ti
بیش‌تر دوست داشتم که مرد مثل گرگ باشد و اگر خواست که از من جدا شود، مثل مرد انجامش دهد.
محمد جواد اخباری
در خیالبافی می‌شود از روی حقایق پرید، درست به آسانی پریدن یک گربه از دیوار پرچین.
💟m̺͆a̺͆h̺͆b̺͆a̺͆n̺͆o̺͆o̺͆💟
که چیز عجیبی برایم اتفاق افتاد. عاشق خودم شدم، نه عاشق آن‌چه که بودم، بلکه عاشق آن‌چه که می‌خواستم بشوم شدم.
Mr.horen~
کارگردان پیشنهاد داده بود که یک اسم جذاب‌تر از نورما داگرتی برای خودم انتخاب کنم.
Mr.horen~
ناگهان خطاب به گناهکاران چادر گفت که همگی در درگاه خداوند بلند شوند و توبه کنند. من زودتر از همه بلند شدم و شروع به اعتراف گناهم کردم. او گفت: «به زانو بیفت خواهر.» به زانو افتادم و شروع کردم به حرف‌زدن در مورد آقای کیمل که چطور مرا در اتاقش گیر انداخت و به من تجاوز کرد. دیگر گناهکاران نیز دورم جمع شدند و به زانو افتادند و با گریه و زاری شروع کردند به اعتراف در مورد گناهان‌شان و من از گود بیرون افتادم. به پشتِ سرم نگاه کردم، دیدم آقای کیمل بین بی‌گناهان ایستاده است و با صدای بلند و خالصانه از خداوند می‌خواهد که گناهِ گناهکاران را ببخشاید.
نیومون
عادت داشتم شب‌ها که در هالیوود می‌گشتم با خودم این‌طور فکر کنم که، حتماً خیلی دخترا الان عین من تو سرشون رؤیای اینو دارن که یه روز ستاره‌ی سینما شن. اما به من ربطی نداره. رؤیای من قوی‌تره.
سیما
مهربانی نیرومندترین چیزی است که در یک عاشق یا اصلاً هرکسی وجود دارد
شراره
در هالیوود عفت و پاکدامنی یک دختر کم‌تر از موهای سرش اهمیت دارد. این‌جا آدم را با قیافه‌اش قضاوت می‌کنند، نه با آن‌چه که واقعاً هست. هالیوود جایی است که برای یک بوسه هزاران دلار به آدم می‌دهند، اما روحت پنجاه سنت می‌ارزد
شراره
برای این‌که سخت به خیالات فرو بروی احتیاجی نیست که چیزی بلد باشی
شراره
اما در خیالبافی می‌شود از روی حقایق پرید، درست به آسانی پریدن یک گربه از دیوار پرچین.
آسمان شب
من آدم‌های مهم را دوست دارم، اما وقتی که دارند کار مهمی انجام می‌دهند، نه این‌که جلوی چند تا مهمان دون‌تر از خودشان خم‌وراست شوند.
فاطمه یکتا
عاشق واقعی آن مردی است که بتواند فقط با دست‌کشیدن روی سرت یا لبخند‌زدن به چشم‌هایت یا حتا با خیره‌شدن به فضا، سر‌تاپای تو را بلرزاند.
br

حجم

۶۰۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

حجم

۶۰۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان