بریدههایی از کتاب چنین گفت زرتشت: کتابی برای همه کس و هیچ کس
۳٫۲
(۹۷)
اگر قدرت خوش بدارد که کژ سیر کند، گناهی بر من نیست.
علی نوری
این مردم میدانند که هرگاه به آنان مهر ورزی، خوارشان داشتهای و مهربانیات را با بدی پاسخ میگویند. روانشان از فضیلت خاموشِ تو در رنج است. و تنها وقتی شاد میشوند که فروتنیات پایان پذیرد و غرور شود. اقتضای طبیعتِ مردمان چنین است که خرمنِ مهرِ مهربانان را آتش زنند. پس از مسکینان بپرهیز.
آنان خود را در پیشات کوچک میبینند و برمیآشوبند تا احساسشان سراسر تندخویی و انتقام شود.
Mojtaba
هنوز مجالی هست که جانهای بزرگ در فضای آن برای رسیدن به زندگی آزاد تلاش کنند و هنوز در زمین جایْهایی هست که گوشهگیران بتوانند تنها و با جُفت خویش در آنجا پناه گیرند. جایهایی که در آنجا نسیمِ دریا، آرام میوزد و درِ زندگیِ آزاد هنوز برای جانهای بزرگ گشوده است.
حقّا که آدمی هر چه کمتر از نعمتهای دنیا برخوردار باشد، به همان میزان از تحکم قدرتمندان نیز به دور است. پس خوشا به حالِ کوچک بینوایان!
Alireza Yoonesi
چون نیک به مردانِ شهرنشین بنگری، نگاههایشان گواه است که آنان در دنیا هیچ چیز را بهتر از این نمیدانند که با زنی هم بستر شوند.
در ژرفنای جانهایشان پلیدی لانه کرده است و نگونبختترینِ آنان کسی است که معجونی باشد از خِرَد و پلیدی.
ای کاش، دستِکم حیوانی باشید ـ در کمال حیوانیاش ـ ولی تو کجا و دنیای پاک حیوان کجا. من نمیگویم که حواسّت را بکش، بلکه اشارتِ من این است که باید خود این حواس را پاک بداری.
من به پاکدامنی نمیفرمایم. چه اگر در برخی مایه فضیلت باشد در برخی دیگر مایه ذلّت است. چه بسا خویشتنداری کنند. امّا هرزگیشان در همه حرکاتشان هویدا میشود.
علی نجادی زاده
آنچه را که شما به دوستان میبخشید. من میتوانم ـ بیآنکه بر بینواییام افزوده شود ـ به دشمنان بدهم.
شما رفیق میگیرید. پس کی دوست خواهید گزید.
چنین گفت زرتشت.
Solidsmoke
آنچه را که شما به دوستان میبخشید. من میتوانم ـ بیآنکه بر بینواییام افزوده شود ـ به دشمنان بدهم.
شما رفیق میگیرید. پس کی دوست خواهید گزید.
چنین گفت زرتشت.
Solidsmoke
تو باید هر روز یک بار با خویشتنِ خویش به جنگ برخیزی و در این کار نباید برای شکست و پیروزی اهمیتی قایل شوی چرا که آن به حقیقت مربوط میشود نه به تو
علی نجادی زاده
اگر من و عقاب و مارم نبودیم، شکوه انوارت رو به کاستی مینهاد و این گردش و حرکت به سستی میگرایید.
zahrasdartpwr
آنان که برای انبوه انسانها دام میگسترانند، کسانیاند که بنیادش را برمیافکنند تا بر ویرانهاش دولت بنا نهند و تیغی کشنده بر فراز ملّت بیاویزند و صدها آز فرا رویش نهند.
هر جا که نشانی از ملّت است، دولت معنایی ندارد.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
ای برادر، اگر جنگ و ستیز را بد میبینی بدانکه از آنها گریزی نیست. چرا که رشک و شک و دشنام در میان فضایلت جایگاهی ویژه دارند. چون بنگری خواهی دید که همه فضایلت آرزومندِ منزلتِ برترند و میخواهند که بر همه اندیشههایت چیره گردند تا آن را به بردگی گیرند و نیروی خشم و کینه و عشقات را در انحصارِ خویش قرار دهند.
majid ahmadi
بوزینه بودن در برابر انسانیت جز ننگ و ریشخند به چه ارزد؟
amir.m.kasiri
همه موجودات چیزی فراتر از خود پدید آوردهاند، حال آنکه شما میخواهید جزری باشید که این موج بزرگ را از فراز آمدن بازدارد. آری، شما بازگشت به حیوانیت را به جای چیره شدن بر انسان خوش داشتهاید و بوزینه بودن در برابر انسانیت جز ننگ و ریشخند به چه ارزد؟ شما راهی را پیمودهاید که سر آغازش کرم و پایانش انسان است. از این روی شما هنوز بر شیوهای کرموار بر جای ماندهاید!
njme
انسان ریسمانی است بسته میانِ حیوان و انسانِ برتر، ریسمانی بر فرازِ پارگینی.
برای گذر به دیگر سوی بس خطر باید کرد و ماندن در میانه راه هم خطرناک، نگریستن به واپس و هر لرزش و درنگی پُرخطر.
Rozalin
«برای جویای حقیقت نیت راستین کافی نیست، بلکه همواره باید اخلاص و نیت خود را بپاید و به آن از دیده شک بنگرد. زیرا دلداده حقیقت، حقیقت را به خاطر هماهنگیِ آن با امیالِ خویش نمیخواهد، بلکه حقیقت را تنها به خاطر حقیقت بودن دوست میدارد، حتّی اگر مخالف باور و عقیدهاش باشد.
نسرین نیکبخت
دولت سردترینِ موجود از میان هیولاهای سردِ بدترکیب است. چون میگوید: منِ دولت، همان ملّت هستم. با متانت دروغ میگوید.
هرگز گفتههایش را راست نینگارید. ملّت را فقط نوآفرینانی شکل دادهاند که بذر ایمان و عشق را پراکندند و والاترین خدمت را به زندگی کردند. ولی آنان که برای انبوه انسانها دام میگسترانند، کسانیاند که بنیادش را برمیافکنند تا بر ویرانهاش دولت بنا نهند و تیغی کشنده بر فراز ملّت بیاویزند و صدها آز فرا رویش نهند.
هر جا که نشانی از ملّت است، دولت معنایی ندارد. بل ملّت با دیده نفرت به آن مینگرد، همچنانکه از چشمان افسونگر نفرت دارد. و آن را نادرهای ویرانگرِ هنجار و حقوق میداند. چرا که هر ملّتی درباره نیک و بد، سخنِ خاصّ خود را دارد. همسایهاش نیز زبانی را که برای خودش پدید آورده و در هنجارها و قوانین او محصور است، در نمییابد. در عین حال دولت، در همه تعبیرهایِ خود از خیر و شرّ دروغ میگوید. هرچه میگوید دروغ است. وهر چه دارد حاصلِ دزدی و اختلاس!
eve1359tehran
دانایی انسان را خفه میکند»
پویا پانا
عمری جفتِ کسی بودن بس دشوار است.
پویا پانا
اگر به کسی پرواز کردن نمیآموزانید، دستِ کم او را شتابانتر فرو افتادن آموزید.
پویا پانا
شنیدم امروز، مردم در کوچهای تاریک نجواکنان میگفتند:
«هرکس بسیار بیاموزد همه شهوتهای تند را از یاد میبرد» .
پویا پانا
وقتی به کسی عشق ورزم درزمستان دوستترش میدارم تا تابستان. در زمستان بر دشمنانم ـ پرتوانتر ـ زهرخند توانم زد.
پویا پانا
حجم
۳۴۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۳۴۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰۳۰%
تومان