بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رنج های ورتر جوان | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رنج های ورتر جوان

بریده‌هایی از کتاب رنج های ورتر جوان

۳٫۵
(۱۱)
آری، ویلهلم عزیز، محبوب‌ترین افراد کره زمین در قلب همین کودکانند
نارون
‫از این روست که آواره آشفته، سرانجام به‌میهن خویش باز می‌گردد و در کلبه خویش و در آغوش همسرش و در جمع کودکان و با کسب و کارش برای حفظ آن شادمانی می‌کوشد که در هر گوشه از جهان آن را جسته و نیافته است.
نارون
ویلهلم عزیز، در باب عشق و گرایش انسان به‌وسعت بخشیدن خویش و کشف نکته‌های تازه و گردش‌های او بسیار اندیشیده‌ام و بعد هم به‌این احساس درونی فکر کرده‌ام که آدمی‌را تسلیم محدودیت‌ها و اسیر عادت‌ها می‌کند و وا می‌دارد مسیری مستقیم را انتخاب کنند، بی‌آنکه به‌چپ یا راست نگاهی کند.
نارون
لوته از من پرسید: «نمی‌خواهید بخوابید؟ خیالتان از جانب من آسوده باشد.» به‌او نگریستم و گفتم: «تا زمانی که این چشم‌ها گشوده است، هرگز به‌خواب نخواهم رفت.»
نارون
بعد ادامه داد: «من آدم‌ترسویی هستم، ولی با تظاهر به‌شجاعت و با هدف شجاعت بخشیدن به‌آنان، خودم نیز شجاعت یافتم.»
نارون
طبیعی است که هر بار بداقبالی یا امری هراس‌انگیز در هنگام لذت از خوشی‌ها پیش می‌آید، تأثیر بیشتری بر ما می‌نهد تا دیگر زمان‌ها. بخشی از آن به‌دلیل تضادی است که چنین زنده و پویا آن را حس می‌کنیم، زیرا تمام حواس ما یکباره حساس می‌شود و به‌همین دلیل سریع‌تر تأثیر می‌پذیریم.
نارون
صادقانه بگویم، با خودم سوگند خوردم هیچ گاه اجازه ندهم دختری را که دوست دارم، با کسی جز خودم برقصد، حتی اگر جانم را در این راه فدا کنم. تو که منظور مرا می‌فهمی!
نارون
صادقانه بگویم، با خودم سوگند خوردم هیچ گاه اجازه ندهم دختری را که دوست دارم، با کسی جز خودم برقصد، حتی اگر جانم را در این راه فدا کنم. تو که منظور مرا می‌فهمی!
نارون
چون به‌ندرت کتابی می‌خوانم، آن کتاب باید حتماً باب میل من باشد. نویسنده‌ای را بیشتر دوست دارم که در آثارش تصویری از جهان خود را بیابم، همان حس و حال مرا داشته و داستانش برایم جالب و دلنشین باشد، درست مثل زندگی من در خانه، که بی‌تردید بهشت آسا نیست، ولی با این همه، سرچشمه نیک‌بختی‌های بسیار است.»
نارون
فرشته! ـ آه، هر کسی در باب معشوق خود چنین می‌گوید. مگرنه؟
نارون
‫می‌خواهم آن زن را هر چه زودتر ببینم یا خوب که می‌اندیشم، می‌بینم بهتر است از چنین کاری خودداری کنم. بهتر است از چشم عاشق او را ببینم، شاید در چشمان من همانی نباشد که اکنون پیش روی خود می‌بینم. راستی، چرا باید این تصویر زیبا را نابود کنم؟
نارون
آنچه به‌تازگی در باب نقاشی به‌تو گفتم، بی‌تردید در باب شعر هم صدق می‌کند، تنها کافی است که آن موضوع والا را بشناسیم و جرأت بیان آن را داشته باشیم و شکی نیست که در این عبارت کوتاه نکات بسیاری نهفته است.
نارون
تو از گذشته‌های دور می‌دانی که سکونت در هر مکانی برای من آسان است و می‌توانم در گوشه‌ای، کلبه‌ای کوچک بیابم و با همه محدودیت‌ها به سر برم.
نارون
خواهی گفت نیک‌بخت‌ترین مردم آنان‌اند که چون کودکان در لحظه اکنون زندگی می‌کنند، عروسک‌های خویش را با خود به‌هر جایی می‌برند، لباس آنان را درمی‌آورند و بر آنان لباسی می‌پوشانند و با دقت فراوان به‌سراغ کشویی می‌روند که مادر شیرینی‌ها را در آنجا پنهان و درِ آن را قفل کرده است و هر بار که مشتاقانه به‌مقصود خود می‌رسند، با دهان پر از شیرینی فریاد می‌زنند: باز هم بده! این جماعت آفریدگانی نیک‌بخت‌ان
نارون
‫در این باب که کودکان دلیل خواست‌های خویش را نمی‌دانند، همه آموزگاران و مربیان فرهیخته هم‌رأی هستند، ولی این نکته را هیچ کس نمی‌خواهد باور کند و از دیدگاه من کاملا مشخص است که بزرگسالان نیز همانند کودکان، در این عالم افتان و خیزان ره می‌پویند و از مبدأ و مقصد خویش هیچ نمی‌دانند و برای نیل به‌اهداف حقیقی نمی‌کوشند و با آب‌نبات، شیرینی و ترکه بر آنان حکومت می‌کنند.
نارون
آه، ویلهلم، هر بار موانعی را می‌بینم که نیروهای فعال و جست و جوگر انسان را محدود می‌کند، هر بار که می‌بینم این نیروی پرتوان یکسره برای رفع نیازهایی صرف می‌شود که هیچ هدفی جز تداوم این زندگی حقیرانه ندارد و پس از آن نیز، آرامش ظاهری ناشی از دستیابی به‌مقصد و مقصودی در این جست و جو، جز تلخ کامی‌رویاگونه نیست، زیرا انسان بر دیوارهایی که اسیر آن است، جز تصویرهای رنگارنگ و منظره‌هایی درخشان نمی‌کشد، زبانم بند می‌آید
نارون
اما مردم بسیار مهربان‌اند! گاه که خویشتن را از یاد می‌برم و با آنان از شادکامی‌هایی بهره‌مند می‌شوم که هنوز هم برای انسان‌ها وجود دارد، یعنی نشستن کنار میزی با همنشینانی گشاده دل و مهربان، گردشی پیاده، پایکوبی به‌موقع و از این دست کارها، همگی احساسی خوش در دلم پدید می‌آورد
نارون
منظورم این است که مردم طبقات بالا پیوسته از عوام فاصله‌ای بسیار می‌گیرند و می‌اندیشند که دوستی با عوام از ارج آنان خواهد کاست
نارون
من نیز این دل کوچک خویش را همچون کودکی بیمار، تیمار می‌دارم و خواسته‌هایش را جامه عمل می‌پوشانم.
نارون
من نیز این دل کوچک خویش را همچون کودکی بیمار، تیمار می‌دارم و خواسته‌هایش را جامه عمل می‌پوشان
نارون

حجم

۱۲۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۱۲۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۳۱,۵۰۰
۳۰%
تومان