بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روح پراگ | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب روح پراگ اثر ایوان  کلیما

بریده‌هایی از کتاب روح پراگ

نویسنده:ایوان کلیما
انتشارات:نشر نی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۵۵ رأی
۳٫۷
(۵۵)
قدرت هیچ چیز غیرشخصی ندارد؛ قدرت در دل آدم‌ها لانه دارد، در رفتار آن‌ها و در موقعیت اجتماعی آن‌ها.
Juror #8
ترسی که در رختخواب آدم‌های بی‌قدرت لانه کرده است انگیزه‌ای قوی برای رؤیاهای آن‌ها و اعمال آن‌ها است. آدم بی‌قدرتی که آرزو دارد خودش را از اضطراب برهاند معمولاً فقط دو راه پیش پای خودش می‌بیند: گریختن به جایی دور از دسترس نیروهای خصم، یا قدرتمند کردن خودش، ترس رؤیای قدرت را به‌بار می‌آورد.
Juror #8
ما در جهانی زندگی می‌کنیم که در آن قدرتمندان چنان حُکم می‌رانند و با چنان ابزارهایی که بشریت تاکنون به‌خود ندیده است. آن‌ها می‌توانند بر همه چیز تسلط داشته باشند و افراد و حتی کل یک جمعیت را از صفحه روزگار محو کنند. تا زمانی که چنین ابزارهایی وجود دارند، جهان ما همچنان جهان ترس و وحشت خواهد بود.
Juror #8
انسان در هراس از صاحبان اقتدار، مقامات، باج‌بگیران اربابان، در هراس ِ از دست دادن خانه یا آذوقه مورد نیازش برای زنده ماندن، یا از دست دادن کارش زیسته است.
Juror #8
کسی که حمله می‌کند همیشه می‌داند که پیش از ورود او وحشت مستولی شده است. و آن ترس واقعی را، که انسان را از انسانیت می‌اندازد، هراس می‌افکند، و قدرت مقابله را فلج می‌کند، می‌شناسد. برای همین است که از ترس سود می‌جوید. دست به حمله‌های ناگهانی می‌زند، نقاب‌های هول‌انگیز به صورت می‌زند، جیغ می‌کشد، نعره می‌زند، آتش می‌افروزد، تهدید می‌کند، بر طبل می‌کوبد، لگد به پیت‌های حلبی می‌زند، سربازانش را چنان آرایش می‌دهد که تعدادشان افزون‌تر به‌نظر آید، علامت اسکلت مرگ را روی کلاهش می‌دوزد، و شکل جغد مرگ را بر بال‌های هواپیماهایش نقش می‌زند.
Juror #8
مسیحیان بی‌قدرت، که در کام شیر انداخته می‌شدند، شکنجه می‌شدند، و به قتل می‌رسیدند، و از ملکوتی سخن می‌گفتند که اینجهانی نیست و نظم و ارزش‌هایی دیگر بر آن حاکم است که در این قلمرو به رسمیت شناخته نمی‌شود، به‌تدریج بر شمارشان افزوده شد و سازمان پیدا کردند تا آن‌که یک روز چشم باز کردند و دیدند که نه‌تنها بر صومعه‌ها و کشیشان تسلط دارند، بلکه قلعه‌ها و سپاهیان و جهادگران مسلح را زیر فرمان دارند، و در آغوش آنان بود که نماد تعصب‌آمیزترین قدرت زاده شد ــ دادگاه تفتیش عقاید مقدس.
Juror #8
امپراتوران، پادشاهان، نخست‌وزیران، و وزیران همگی انسان هستند، حتی اگر بکوشند ما را قانع کنند که منشائی الاهی دارند، یا دست‌کم، تحت حمایت و عنایت ویژه الاهی هستند. اما یک روز آن‌ها را هم کشان‌کشان می‌برند به‌سوی جلادی که قرار است سر از تنشان جدا کند؛ یا، اگر پیش‌تر مرده‌اند، آن‌ها را از گورهایشان بیرون می‌کشند تا معلوم شود که آن‌ها هم انسان بوده‌اند و از همین کره خاکی.
Juror #8
ترس رؤیای قدرت را به‌بار می‌آورد.
Juror #8
در سال‌های بعدی پی بردم که بسیار اندکند آن چیزهایی که بتوانند جایگزین شرف ازدست‌رفته، اخلاق آسیب‌دیده شوند، و شاید برای همین بود که تا جایی که می‌شد جان کندم که این اصول را در طول دوره رژیم کمونیستی حفظ کنم. هر جامعه‌ای که بنایش بر بی‌صداقتی است و هر جرم و جنایتی را تحمل می‌کند با این بهانه که این بخشی از رفتار عادی انسانی است، رفتاری منحصر به مشتی از نخبگان، و گروه دیگری را هرقدر اندک و کوچک محروم می‌کند از غرور و شرفش و حتی حق زندگی‌اش، خودش را دستی دستی محکوم به انحطاط اخلاقی و نهایتآ فروپاشی محض می‌کند.
کاربر ۲۴۹۱۲۵۳
در آن زمانی که رژیمی جنایتکار قواعد قانون را به کلی زیر پا می‌گذارد، در آن زمانی که جرم و جنایت مجاز شمرده می‌شود، در آن زمانی که عده معدودی که فراتر از قانون هستند می‌کوشند دیگران را از شأن و کرامت و حقوق اولیه‌شان محروم کنند، اخلاق مردمان عمیقآ آسیب می‌بیند. رژیم‌های جنایتکار به‌خوبی از این امر آگاهند و آن را می‌شناسند و سعی می‌کنند با ایجاد وحشت شرف و رفتار اخلاقی آدمیان را به مخاطره اندازند، شرف و اخلاقی که بی آن هیچ جامعه‌ای، حتی جامعه‌ای تحت حکومتِ چنین رژیمی نمی‌تواند بپاید. اما بر همگان معلوم شده است که ترور و وحشت وقتی که مردمان انگیزه‌ای برای رفتار اخلاقی دارند نمی‌تواند به جایی برسد یا چیزی به چنگ آورد.
کاربر ۲۴۹۱۲۵۳
انسان فقط در هراس از مهاجمانی که سبعانه از فاصله دور هجوم می‌آورند نزیسته است، بلکه در هراس از خدایان یا خداوند یگانه و نمایندگان او بر روی زمین زیسته است.
Juror #8
و چه می‌توان گفت از ترس نفسگیر هر صبحدم خاموشی که در آن قاتلان مزدور و جلادان قدرت بی‌مهار توتالیتری به جست‌وجوی خانه‌ها می‌رفتند: در ایتالیای فاشیستی، در آلمان نازی، در اسپانیای فرانکو، در شوروی استالینی، در بوهمیا و موراویای تحت‌الحمایه، در پاراگوئه، آرژانتین، اوگاندا، شیلی، ایران، چین، یمن، اتیوپی، اندونزی، پرو، کوبا، افغانستان، و کامبوج؟ چند کشور را می‌توان نام برد که در آن مردمان طعم تلخ سپیده‌دمان مرگبار را نچشیده‌اند، سپیده‌دمانی که هرگز نتوانسته‌اند به تماشایش بنشینند، نفس در سینه‌شان حبس بوده است، سپیده‌دمانی که پیام‌آوران متعصب مرگ درست در زیر پنجره‌های آن‌ها می‌رقصیدند و پای می‌کوبیدند؟
Juror #8
قدرتی که اندیشیده و عامدانه برای نفع خودش، تصمیم می‌گیرد کسی یا کسانی را بکشد همواره قدرتی جنایتکار خواهد ماند حتی اگر بعدآ مبانی اخلاقی‌اش را تغییر بدهد، سعی کند گذشته‌اش را به فراموشی بسپارد، یا گذشته‌اش را انکار کند. قدرت جنایتکار خطری برای کل جامعه بشری بوده، هست، و خواهد بود.
Juror #8
همه دولت‌های مدرن قدرتمند هستند، خصوصآ دولت‌های توتالیتر که نه‌تنها سلاح‌هایی با قدرت جدآ هولناک در اختیار آن‌هاست بلکه ابزارهای تسلط بر اقتصاد و افکار را هم در دست دارند؛ و شهروندان، که فقط یک برگ رأی دارند و یک حق ابراز عقیده صوری، و نظری درباره چگونگی اداره دولت، بی‌قدرت.
Juror #8
دادگاه‌هایی که سقراط، یان هوس، جرونیم پراگی، جوردانو برونو، کامی دمولن، ماری آنتوانت، یا درِفوس را محاکمه کردند، و نیز هزاران محکمه‌ای که بدعت‌گذاران، مخالفان مذهب رسمی، یا دیگر «خائنان» و اصلاح‌طلبانی از این دست را به مرگ محکوم کردند در جست‌وجو و خواهان حقیقت نبودند. آن‌ها هیچ تلاشی به خرج ندادند تا شرایط واقعی این محکومان را بفهمند چه رسد به این که بخواهند به عدالت داوری کنند و این شرایط را بسنجند. آن‌ها صرفآ در پی حمایت از ساختار قدرت موجود بودند و کسانی را که این ساختار انگشت روی آن‌ها می‌گذاشت مجازات می‌کردند. آن‌ها چنین اشخاصی را بیرحمانه مجازات می‌کردند تا درس عبرتی باشد و رعب و وحشت در دل هر کسی بیندازد که به خودش جرئت می‌دهد افکار مستقل و ناهمخوان با ساختار قدرت را پی بگیرد.
Juror #8
ساده‌لوحانه است اگر باور بیاوریم که نیروهای تعیین‌کننده رفتار بشری در طول قرن‌ها اکنون رام و مهار شده‌اند چون ما «دست کم تا حدودی» تشخیص داده‌ایم که این نیروها کدامند و نامی هم به آن‌ها داده‌ایم. و با این‌همه این چند نسل اخیر باز تسلیم این توهم شده است که نوع بشر پا به دوران تازه‌ای گذاشته است: دوران وفور مادی و معنوی، دورانی که در آن آرمان‌های اعلام شده (و افشاشده) در طول دهه‌ها، اگر نگوییم در طول قرن‌ها ــ آرمان‌هایی نظیر عشق، برادری، برابری در برابر قانون، و آزادی‌های اساسی مدنی ــ سرانجام جان گرفته‌اند و دیگر کسی نیست که جرئت کند علنآ به آن‌ها پشت پا بزند.
Juror #8
در تاریخ مثال‌های کمی از نسل‌کشی نداریم. کتاب مقدس پر است از داستان‌هایی درباره قتل‌عام کل جمعیت یک قلمرو پادشاهی یا قلمروهای امیرنشین، که شامل زنان و کودکان و حتی حیوانات خانگی هم می‌شد. در طول انقلاب کبیر فرانسه هزاران هزار شهروند بی‌گناه اعدام شدند. بسیاری از قبایل بومی امریکا در طول قرن گذشته به‌کلی از صحنه جهان محو شدند ــ آن هم در کشوری که حکومتش مطابق لیبرالی‌ترین و دموکراتیک‌ترین قانون‌های اساسی زمانه‌اش اداره می‌شد.
Juror #8
دادگاه‌هایی که سقراط، یان هوس، جرونیم پراگی، جوردانو برونو، کامی دمولن، ماری آنتوانت، یا درِفوس را محاکمه کردند، و نیز هزاران محکمه‌ای که بدعت‌گذاران، مخالفان مذهب رسمی، یا دیگر «خائنان» و اصلاح‌طلبانی از این دست را به مرگ محکوم کردند در جست‌وجو و خواهان حقیقت نبودند. آن‌ها هیچ تلاشی به خرج ندادند تا شرایط واقعی این محکومان را بفهمند چه رسد به این که بخواهند به عدالت داوری کنند و این شرایط را بسنجند. آن‌ها صرفآ در پی حمایت از ساختار قدرت موجود بودند و کسانی را که این ساختار انگشت روی آن‌ها می‌گذاشت مجازات می‌کردند. آن‌ها چنین اشخاصی را بیرحمانه مجازات می‌کردند تا درس عبرتی باشد و رعب و وحشت در دل هر کسی بیندازد که به خودش جرئت می‌دهد افکار مستقل و ناهمخوان با ساختار قدرت را پی بگیرد.
Juror #8
هرگز نباید فراموش کنیم که تاریخ قبیله انسانی بیرحمانه است. و باید متوجه باشیم که آنچه فرهنگ، تمدن، اومانیسم، یا قانون‌مداری می‌نامیم جز پوسته‌ای برای پوشاندن جوهر و ذاتی خونین نیست.
Juror #8
هیچ‌یک از جنایت‌های مدرن علیه بشریت ــ محاکمه‌های نمایشی، حُکم‌های از پیش آماده برای محکوم کردن آدم‌های بی‌گناه به مرگ، بیگاری برده‌وار، اعدام‌های دسته‌جمعی، و قتل‌عام ملت‌ها ــ جنایت‌هایی تازه یا ابداع شده در این قرن نیستند. به هر دوره تاریخی که بنگریم همین‌ها را می‌بینیم.
Juror #8

حجم

۱۹۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

حجم

۱۹۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

قیمت:
۸۱,۰۰۰
تومان