بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روح پراگ | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب روح پراگ

بریده‌هایی از کتاب روح پراگ

نویسنده:ایوان کلیما
انتشارات:نشر نی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۵۶ رأی
۳٫۷
(۵۶)
هرچه عقل اسرار پنهان جهان مادّی را بیش‌تر آشکار می‌کند، بیش‌تر و بیش‌تر دوگانگی میان عقل و ایمان عمیق و مستحکم می‌شود.
Juror #8
انسان، رویارو با طبیعت، که در آن همه چیز در حال زادن و مُردن است، در آرزوی چیزی است که بقا داشته باشد، چیزی که بتواند نافی خاموشی و مرگ باشد، چیزی یا کسی که بتواند به آن نوعی بقای همیشگی نسبت دهد و در آن چنین اطمینانی را برای خود بیابد.
Juror #8
از آن زمانی که انسان برهستی خویش آگاه شد، بر مرگ هم آگاهی پیدا کرد. انسان می‌آید و می‌رود، حال آن‌که جهان، زندگی، و زمان برجای می‌مانند.
Juror #8
توتالیتاریسم با سپردن حاکمیتی نامحدود و بی‌تزلزل به شخصی واحد (که غالبآ هم از لحاظ اخلاقی و روحی عنان گسیخته است) مصیبتی می‌شود نه فقط برای آن‌هایی که تحت حکومتش هستند، بلکه برای کل بشریت.
Juror #8
حتی یک نظام توتالیتری نمی‌توان یافت که روح و نشاط واقعی داشته باشد و شهروندانش را محکوم به سختی‌های جسمی و روحی بیش‌تری از جوامع دموکراتیک نکرده باشد.
Juror #8
پایان رژیم‌های توتالیتری، چه چپ چه راست، به شیوه‌های گوناگون پیش می‌آید، گاه خونین، گاه به نحو شگفتی سریع و صلح‌آمیز. آن‌ها گاه در یک قیام مردمی جارو می‌شوند؛ و در مواقع دیگر، پایان کارشان حاصل کار اصلاح‌طلبانی است که از درون نظام در دوره‌ای سر برمی‌آورند؛ رژیم دیگر آشکارا همه ابزارهای لازم برای برقرار نگاه داشتن نظم اجتماعی را حتی در پایه‌ای‌ترین سطوح از دست داده است.
Juror #8
نظام توتالیتری با نوید بهبود بخشیدن به جامعه و زندگی شهروندانش به قدرت می‌رسد. و با ویران‌کردن شیوه سازمان یافتن جامعه قدرتش را از دست می‌دهد، و بنابراین زندگی اکثر مردم را بدتر می‌کند.
Juror #8
اگر رژیم پس از مرگ رهبرش یا نسل رهبران اولیه‌اش دوام آورد و نمیرد، حکومت به‌دست «هیچ کسانی» می‌افتد که سریعآ جامعه را به انحطاطی عمیق سوق می‌دهند.
Juror #8
رژیم آگاهی مدنی مردمان و اعتماد به‌نفسشان را از میان می‌برد. بسته به این‌که این بحران چقدر عمیق و انحطاط جامعه چقدر پیشرفته باشد، نومن کلاتورا، یعنی قشر نازکی از آدم‌ها که از امتیازات استثنایی برخوردار هستند، گسترده‌تر می‌شود. آنگاه اعضای نومن کلاتورا در مقامی فراتر از نقد و فراتر از قانون قرار می‌گیرند. آن‌ها می‌توانند دست به کارهایی بزنند که دیگران نمی‌توانند، حتی می‌توانند دست به جنایت بزنند. این کاسْت صاحب امتیاز سریعآ از اخلاق تهی می‌شود و بدل به قشری فاسد، چاق، و نالایق می‌شود که در خدمت نظام است. اما چون رژیم به آن‌ها قدرت می‌دهد و مهم‌ترین مقامات و مناصب را به آن‌ها می‌سپارد، آن‌ها دقیقآ همان کسانی می‌شوند که بیش از همه این بحران اجتماعی را عمیق‌تر می‌کنند، و به آن بی‌لیاقتی و ناتوانی آشکار رژیم توتالیتری دامن می‌زنند.
Juror #8
نظام توتالیتری در اوج تکاملش از این جهت چشم‌گیر است که شمار نوکران حلقه به‌گوشش در سرتاسر جامعه بسیار زیاد است. این نوکران اما از این جهت با آن حامیان اولیه تفاوت دارند که حمایتشان از رژیم دلایل دیگری دارد. آنچه آنان را به حرکت درمی‌آورد دیگر شور و شوق نیست بلکه ترس است.
Juror #8
نظام توتالیتری در برابر ناراضیان فقط به زور متوسل می‌شود. برای همین است که دولت‌های توتالیتر نمی‌توانند بی‌وجود پلیس سیاسی، دادگاه‌های فرمایشی، حکم‌های غیرقانونی، اردوگاه‌های کار اجباری، و اعدام‌هایی که غالبآ نوعی آدم‌کشی در هیأت مبدل هستند، سر کند.
Juror #8
در رژیم‌های توتالیتر، فعالیت فکری ناممکن است. حتی افراد، فارغ از آنچه در درون دارند، ناگزیرند خودشان را با الگوی رسمی وفق دهند، قید و بندهایی هست که نمی‌گذارند شخصیت در افراد پرورده شود؛ و فضایی که در آن جان و ذهن انسان حرکت می‌کند دائمآ تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود.
Juror #8
پس از نخستین بارقه‌های آشکار موفقیت، هر جامعه توتالیتری وارد دوره‌ای بحرانی می‌شود که بر همه جنبه‌های زندگی افراد تأثیر می‌گذارد. این بحران خودش را نخست در حوزه معنوی آشکار می‌کند؛ قدرت توتالیتری اجازه نمی‌دهد که افکار و عقاید مختلف بروز پیدا کنند و بنابراین اجازه نمی‌دهد بحث یا گفت‌وگویی معنادار شکل بگیرد.
Juror #8
نظام توتالیتری هرگروه منفرد یا هر فرد منفرد را مطلوب می‌داند و این انفراد را اشاعه می‌دهد و آن بقیه را که به این انفراد تن نمی‌دهند از میان برمی‌دارد، پس ضرورتآ به تضادِّ، نه‌تنها با نیازهای فردی، بلکه به تضادّ با نیازهای جمعیت و جماعاتی تمام می‌رسد.
Juror #8
رژیم توتالیتری دائمآ به دنبال وحدت و انسجام است، چون، هرچه باشد، این در ذات و گوهر رژیم توتالیتری است ــ چه از منظر ایدئوئولوژیک، و چه از منظر مدنی، این وحدت در وجود «رهبر» متجلّی می‌شود ــ بنیانگذار، کاشف، و وحدت‌بخش. رهبر نه‌تنها تجسّم آرمان توتالیتری، بلکه تجسّم جنبشی هم هست که این اندیشه را حیات بخشیده است.
Juror #8
قدرت‌های بر سرکار نیازمند شاعران بودند تا بتوانند نیات و اعمالشان را در شعر بپوشند. آن‌ها حتی نیازمند ارشمیدس‌ها بودند، که در دوایرشان بتوانند مردمان را به محاصره درآورند. اما آن‌ها شاعران و ارشمیدس‌های فرمانبردار می‌خواستند، یا حتی شکسته و خرد شده، آن‌ها نیازمند فرهنگی بودند که به تعبیر واسلاو هاول، هرگز نتوانند از «چارچوب یک آگاهی اجتماعی اساسآ دروغین فراتر برود، و از دادوستد تجربه‌ای اصیل از جهان فقط صورت ظاهرش را داشته باشد.» قدرت‌های بر سرِکار معمولا می‌توانستند با وعده و وعید، با رشوه، با عطایا، و بعضآ حتی با زور، بخشی از نخبگان فکری را جذب خود کنند. اما چگونه قدرتی با آن چهره سیاه نازدودنی توانست این نخبگان را جذب خود کند؟ پاسخش این است، نتوانست. این قدرت تنهایی‌اش را دریافت و برای همین تصمیم گرفت روی به زور و اجبار آورد.
Juror #8
زمانی که قدرت توتالیتری ماهیت واقعی‌اش را آشکار کرد، وقتی نشان داد که نه‌تنها بی‌فرهنگ است بلکه خصم فرهنگ واقعی است، شاعران واقعی و میراث‌داران واقعی ارشمیدس حسابشان از آن‌هایی که سعی می‌کردند خودشان را با رژیم توتالیتری وفق دهند چون با سرشت درونی‌شان سازگار بود، جدا شد.
Juror #8
قدرت توتالیتری مثل یک عامل فرهنگی عمل می‌کرد و مدعی بود فرصتی بی‌سابقه برای پیشرفت‌های فرهنگی فراهم آورده است. به دانشمندان وعده کار در آرامش می‌داد؛ به هنرمندان وعده موضوعات تازه برای الهام‌بخشی به آنان؛ و به توده گسترده مردم وعده امنیت اجتماعی و حمایت مادی. استدلال‌هایش قانع‌کننده بودند. نخبگان فرهنگی به‌جای دفاع از آزادی به‌عنوان چیزی که نمی‌توانند بی‌آن زندگی کنند به تخریب آزادی کمک می‌کردند. بسیاری به این گمان افتادند که شاعرند یا میراث‌دار ارشمیدس، و سعی کردند با همین گمان دنباله کار خویش گیرند.
Juror #8
در صورت و به‌ظاهر، قدرت توتالیتری می‌کوشید خودش را تدارک‌بیننده یک زندگی معنادار و خلاق بنمایاند. درواقع قدرت توتالیتری خودش را رهاننده و رهبر بشریت به‌سوی آینده‌ای بهتر می‌خواند (که همیشه از وضع موجود امور ناراضی است).
Juror #8
انسانی که، بنا به نیاز درونی‌اش، دائمآ در برابر قدرتمندان ایستادگی می‌کند، فقط و فقط یک امید دارد و آن هم چه امید کوچکی: امید به این‌که با اعمالش بتواند به قدرتمندان یادآور شود که این قدرت از کجا می‌آید، منشاء آن در کجاست، و مسئولیت‌های کسانی که در قدرت هستند چیست، و به کسانی که تسلیم این قدرت شده‌اند یادآور شود که اهداف آنان تا چه حد احمقانه است. اما از چشم آدم‌های بی‌قدرت امیدهای ما زیر لایه رفتار همین احمق‌ها نهان می‌ماند.
Juror #8

حجم

۱۹۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

حجم

۱۹۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

قیمت:
۸۱,۰۰۰
تومان