بریدههایی از کتاب روان درمانی اگزیستانسیال
۳٫۵
(۷۴)
یکی از بیماران سرطانی که بیماری به مریاش سرایت کرده بود، سازوکار دگرگونکنندهٔ دیگری را که از رویارویی با مرگ انرژی میگیرد، بهزیبایی توصیف کرد. بلع مشکل شده بود؛ کمکم به غذاهای نرم، بعد پوره و بعد مایعات روی آورد. یک روز که در رستوران حتی نتوانست کمی سوپ رقیق را فرو دهد، به اطراف و سایر مشتریان نگاه کرد و با خود گفت: «اینها میدانند چقدر خوشبختند که میتوانند غذا را قورت دهند؟ اصلاً تا حالا به این موضوع فکر کردهاند؟» او این اصل را در مورد خودش بهکار گرفت و از آنچه که میتوانست انجام دهد و میتوانست تجربه کند، آگاه شد: حقایق بنیادین زندگی، تغییر فصول، زیبایی محیط اطرافش، دیدن، شنیدن، لمس کردن و دوست داشتن.
fatemef8
پوچی بهطرز پیچیده و ظریفی با رفاه و رهایی درآمیخته است
Azadehana
فرانکل میگوید حتی وقتی امیدی به گریز از رنج و مرگ نیست، معنا در این است که به دیگران، به خداوند و به خود نشان دهیم میتوان با شکوه و وقار، رنج کشید و از دنیا رفت.
Azadehana
رنج اگر منجر به تغییری مثبت در فرد شود، میتواند معنادار باشد.
Azadehana
مسئلهٔ اصلی در یک رابطهٔ عاشقانه خودبیانگری صرف نیست (با اینکه جزء مهمی از آن است) بلکه فراتر رفتن از خود و توجه به وجود و هستی دیگریست.
Azadehana
میگوید این آرمانیگری امروزی در زمینهٔ «خودبیانگری»، اگر به خود ختم شود، روابط معنیدار را ناممکن میسازد و بهعقیدهٔ من حق با اوست.
Azadehana
نقطهٔ اشتراک خلاقیت و نوعدوستی در این است که بسیاری جویای خلاقیتند تا شرایطشان را در زندگی بهبود بخشند و به درک زیبایی نائل شوند، آن هم نه فقط برای خودشان، بلکه برای دلخوشی و لذت دیگران.
Azadehana
در کار بالینیام با بیماران سرطانی محتضر، برای مشاهدهٔ اهمیت نظامهای معنایی در هستی انسان، موقعیت بسیار استثنایی و ممتازی داشتم. بارها متوجه شدم بیمارانی که معنای ژرفی را در زندگی حس میکنند، زندگی کاملتری دارند و نسبت به کسانی که زندگیشان عاری از معناست، با نومیدی کمتری با مرگ روبهرو میشوند.
Azadehana
ایدهٔ الگو قرار گرفتن برای دیگران خصوصاً برای فرزندان خود و کمک به آنها برای کاستن یا از میان بردن وحشت مرگ، میتواند زندگی را تا لحظهٔ مرگ، سرشار از معنا کند.
Azadehana
این باور که بخشش، سودمند بودن برای دیگران و قشنگتر کردن زندگی برای آنها کار خوبیست، خود سرچشمهٔ قدرتمند معناست.
Azadehana
رابرت هابسن: «انسان بودن بهمعنای تنها بودن است. پیشرفت در جهت انسان شدن بهمعنای کشف شیوههای نوین برای آرام گرفتن در تنهایی خویش است.»(۸)
Azadehana
کامو: «وقتی انسان آموخت ــ آن هم نه فقط بر روی کاغذ ــ که چگونه با رنجهایش تنها بماند، چگونه بر اشتیاقش به گریز چیره شود، آن وقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد.»(۷)
Azadehana
همدردی و همزادش، همدلی، نیازمند درجاتی از آرامشند؛ این دو در سراسیمگی بهوجود نمیآیند. فرد باید رویارویی با تنهایی را آغاز کند و آن را تاب آورَد تا بتواند برای کنار آمدن با موقعیت اگزیستانسیالش از منابع در دسترس استفاده کند. نجات از تنهایی برای بسیاری بهدست خداوند میسر است؛ ولی همانطور که آلفرد نورث وایتهد تأکید کرده تنهایی شرط یک اعتقاد معنوی حقیقیست: «دین همان کاریست که فرد با تنهایی خود میکند... . و اگر هرگز تنها نبوده باشی، هرگز دیندار نبودهای.»(۴)
Azadehana
همدردی و همزادش، همدلی، نیازمند درجاتی از آرامشند؛ این دو در سراسیمگی بهوجود نمیآیند. فرد باید رویارویی با تنهایی را آغاز کند و آن را تاب آورَد تا بتواند برای کنار آمدن با موقعیت اگزیستانسیالش از منابع در دسترس استفاده کند. نجات از تنهایی برای بسیاری بهدست خداوند میسر است؛ ولی همانطور که آلفرد نورث وایتهد تأکید کرده تنهایی شرط یک اعتقاد معنوی حقیقیست: «دین همان کاریست که فرد با تنهایی خود میکند... . و اگر هرگز تنها نبوده باشی، هرگز دیندار نبودهای.»(۴)
Azadehana
همدردی و همزادش، همدلی، نیازمند درجاتی از آرامشند؛ این دو در سراسیمگی بهوجود نمیآیند. فرد باید رویارویی با تنهایی را آغاز کند و آن را تاب آورَد تا بتواند برای کنار آمدن با موقعیت اگزیستانسیالش از منابع در دسترس استفاده کند. نجات از تنهایی برای بسیاری بهدست خداوند میسر است؛ ولی همانطور که آلفرد نورث وایتهد تأکید کرده تنهایی شرط یک اعتقاد معنوی حقیقیست: «دین همان کاریست که فرد با تنهایی خود میکند... . و اگر هرگز تنها نبوده باشی، هرگز دیندار نبودهای.»(۴)
Azadehana
هریک از ما کشتیهایی تنها در دریایی تیره و تاریم. نور کشتیهای دیگر را میبینیم، کشتیهایی که به آنها دسترسی نداریم ولی حضورشان و شرایط مشابهی که با ما دارند، آرامش زیادی به ما میبخشد. ما از تنهایی و درماندگی محضمان آگاهیم. ولی اگر بتوانیم سلولهای بیروزنمان را بشکافیم، متوجه میشویم دیگرانی هم هستند که با وحشتی مشابه دستبهگریبانند. احساس تنهایی، راهی برای همدردی با دیگران بهرویمان میگشاید و به این ترتیب، دیگر چندان وحشتزده نخواهیم بود.
Azadehana
کسانی که مدام و بهشیوهای اصیل در پی گسترش روابطشان با دیگران هستند، از طریق تقویت دنیای درونی، اضطراب اگزیستانسیالشان را تعدیل میکنند و میتوانند رابطهای سرشار از عشق با دیگران برقرار کنند نه اینکه هنگام نیاز در آنان چنگ زنند.
Azadehana
یک رابطه، پلیست بر مغاک تنهایی.
Azadehana
در یک رابطهٔ رشدیافتهٔ محبتآمیز، فرد با همهٔ وجودش با دیگری ارتباط برقرار میکند. اگر بخشی از وجودش را برای خود نگاه دارد تا با آن به مشاهدهٔ رابطه یا تأثیر آن بر طرف مقابل بنشیند، به همان میزان از برقراری رابطه باز مانده است.
Azadehana
فرد دچار اجبار جنسی نه طرف مقابلش را میشناسد و نه با او ارتباط برقرار میکند. هرگز نگران رشد و تکامل آن دیگری نیست. نهفقط او را بهطور کامل نمیبیند، بلکه در حین رابطه هرگز خود را از نظر دور نمیدارد.
Azadehana
حجم
۸۵۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۱۷ صفحه
حجم
۸۵۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۱۷ صفحه
قیمت:
۲۵۱,۰۰۰
۲۰۰,۸۰۰۲۰%
تومان