توضیح هر پدیده، نخستین گام در جهت تسلط بر آن است.
Hana
مونتنی در رسالهاش در باب مرگ پرسیده: «چرا از آخرین روز زندگیات میهراسی؟ بیش از روزهای دیگر در مرگت سهیم نیست. آخرین گام خستگی نمیآوَرَد، تنها خستگی را آشکار میکند.»
Hana
«به کدام دچاری؟ جنونی خردمندانه یا سلامت عقلی ابلهانه؟»
Hana
اگرچه نفْس مرگ آدمی را نابود میکند، اندیشهٔ مرگ نجاتش میدهد.
Lale Farhoudi
هرچقدر به یکدیگر نزدیک شویم، همیشه فاصلهای هست، شکافی قطعی و غیرقابلعبور؛ هریک از ما تنها به هستی پا میگذاریم و باید بهتنهایی ترکَش کنیم.
amirhossein_nv
فرد ابتدا باید بیاموزد که خود را برای زمان حال و آینده ببخشد. تا زمانی که فرد هماکنون با خود همان گونه رفتار کند که در گذشته رفتار میکرده، نمیتواند خود را بهخاطر گذشته ببخشد.
Hana
یک ضربالمثل ژاپنی میگوید: «دانستن و عمل نکردن، با ندانستن یکیست.»
شبیر
هایدگر معتقد بود در دنیا دو وجه اساسی برای هستی وجود دارد: ۱. مرتبهٔ فراموشی هستی و ۲. مرتبهٔ اندیشیدن به هستی. (۷)
وقتی فرد در مرتبهٔ فراموشی هستی است، در دنیای اشیا میزید و خود را در سرگرمیهای روزمرهٔ زندگی غرقه میکند: فرد به پایین کشیده میشود تا هممرتبهٔ «وراجیهای بیارزش» شود و در «آنها» مستغرَق. فرد خود را تسلیم دنیای روزمره و دلواپسی برای شیوهٔ وجود چیزها میکند.
Hana
«فلسفهپردازی، آماده شدن برای مرگ است»
Fateme Nahavandi
جِین در آن جلسه عمیقاً دریافت هر کاری بکند و هرقدر خود را نزار نشان بدهد، در نهایت باید بهتنهایی با مرگ روبهرو شود، کسی نمیتواند برایش پادرمیانی کند و کسی نمیتواند بهجای او بمیرد.
کاربر ۵۰۰۸۷۱۰