بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خاطرات صددرصد واقعی یک سرخپوست پاره وقت | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خاطرات صددرصد واقعی یک سرخپوست پاره وقت

بریده‌هایی از کتاب خاطرات صددرصد واقعی یک سرخپوست پاره وقت

نویسنده:شرمن الکسی
انتشارات:نشر افق
امتیاز:
۳.۹از ۶۷ رأی
۳٫۹
(۶۷)
او به تنبیه بدنی اعتقاد ندارد. درعوض به نگاهِ سرد اعتقاد دارد، نگاهی که مرا به یک ظرف پر از یخ تبدیل می‌کند.
soltani
«خیال نکن اگه بری کسی عزا می‌گیره. پس بهتره بی‌خیال شی.»
soltani
حالا می‌خواست تنبیهم کند. با آن مشت‌های پیرانه‌اش نمی‌توانست مرا بزند، اما با حرف‌های پیرانه‌اش می‌توانست.
وحید
مدرسه‌ام و قبیله‌ام آن‌قدر فقیر و فلک‌زده بودند که من می‌بایست همان کتاب نکبتی را بخوانم که پدر و مادرم خوانده‌اند. توی دنیا غم‌انگیزتر از این پیدا نمی‌کنی. بگذارید این را هم بهتان بگویم که آن کتاب هندسهٔ زواردررفتهٔ قدیمی قدیمی قدیمی عین یک بمب اتمی به قلبم خورد. امیدها و آرزوهایم عینهو قارچ رفتند هوا. وقتی دنیا بهت اعلام جنگ اتمی کند چه‌کار می‌کنی؟
وحید
این یکی را هم سر درنمی‌آورم که چرا سفیدپوست‌های تنها عاشقِ پلکیدن دور و بر سرخ‌پوست‌های تنهاتر از خودشان هستند.
وحید
گفت: «این بچه‌ها همه‌شون وا دادن. همهٔ دوستات. تموم قلدرا و زورگوها. پدر و مادراشونم وا دادن. پدربزرگا و مادربزرگاشونم وا داده بودن. اجدادشون هم. من و هر معلم دیگه‌ای که این‌جاییم هم. همه‌مون از دم شکست خورده‌ایم.»
maahsaa
چه‌طور می‌توانم از پدر و مادرم به‌خاطر فقیربودن‌مان بیزار باشم؟ آخر پدر و مادرم خورشیدهای دوقلویی هستند که من بر مدارشان می‌چرخم و دنیای من بدون آن‌ها منفجر می‌شود
soltani
دلم می‌خواست از بابا و مامان به‌خاطر فقیربودن‌مان متنفر باشم.
soltani
جهان، حتی کوچیک‌ترین اجزائش، پُره از چیزایی که من و تو نمی‌دونیم.
فاطمه
مثلاً توی کل قبیله‌مان من همه‌اش پنج‌تا سرخ‌پوست سراغ دارم که در عمرشان لب به الکل نزده‌اند. و مادربزرگ من یکی از آن پنج نفر بود. او همیشه می‌گفت: «مشروب خوردن راهِ دیدن و شنیدن و احساس کردن‌مو می‌بنده. اگه نتونم با تمام حواسِ سالمم دنیارو لمس کنم، بودنم تو این دنیا چه فایده‌ای داره؟»
امیدی
مُردهٔ مادربزرگ هم بهتر از ما بود.
امیدی
بدترین کاری که پدر و مادرها ممکن است بکنند این است که به بچه‌های‌شان بی‌اعتنایی کنند.
AS4438
«قبلنا فکر می‌کردم دنیا از رو قبیله‌ها تقسیم می‌شه. قبیلهٔ سیاها و قبیلهٔ سفیدا. قبیلهٔ سرخ‌پوستا و قبیلهٔ سفیدپوستا. ولی حالا می‌فهمم درست نیس. دنیا فقط به دوتا قبیله تقسیم می‌شه: قبیلهٔ آدمایی که بی‌شعورن و قبیلهٔ آدمایی که بی‌شعور نیستن.»
Amirhossein
مدرسه‌ام و قبیله‌ام آن‌قدر فقیر و فلک‌زده بودند که من می‌بایست همان کتاب نکبتی را بخوانم که پدر و مادرم خوانده‌اند. توی دنیا غم‌انگیزتر از این پیدا نمی‌کنی.
AS4438
این‌جا از شمال کم و بیش در یک میلیون فرسخی اهمیت و از غرب در دو میلیارد فرسخی خوشبختی واقع شده.
AS4438
یک‌بند کاریکاتور می‌کشم. کاریکاتور پدر و مادرم؛ خواهرم و مادربزرگم؛ بهترین دوستم راودی؛ و هرکسی که توی قرارگاه هست. می‌کشم چون کلمات خیلی بوقلمون صفت‌اند. می‌کشم چون کلمات خیلی‌خیلی محدودند. اگر به انگلیسی یا اسپانیایی یا چینی یا هر زبانِ دیگری حرف بزنید و بنویسید، فقط درصد معینی از آدم‌ها منظورتان را می‌فهمند. اما وقتی تصویری می‌کشید، همه می‌توانند منظورتان را بفهمند.
فاطمه ناجی
بعضی از کاج‌ها بیست و هفت هشت متر طول و بیش‌تر از سیصد سال عمر دارند. بیش‌تر از عمر ایالات متحد آمریکا.
محمد جواد
او همیشه می‌گفت: «مشروب خوردن راهِ دیدن و شنیدن و احساس کردن‌مو می‌بنده. اگه نتونم با تمام حواسِ سالمم دنیارو لمس کنم، بودنم تو این دنیا چه فایده‌ای داره؟»
محمد جواد
برای این‌که از کسی این‌قدر بیزار باشی باید همین‌قدر دوستش داشته باشی.
mehrsac
آنگلوفیل به کسی می‌گن که کشور انگلستان مادرو دوست داره.
Marziyeh

حجم

۲٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۲٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۳۶,۰۰۰
۷۰%
تومان