بریدههایی از کتاب دومین نشان مردی
۴٫۰
(۴۹)
خانم فرهمند، با وقار و متانت، جوری که با هر گام پتکی به قلبِ من میکوبد، دارد به سمتم میآید. آدم، وقتی کسی را دوست داشته باشد، حتی اگر چشمهایش ضعیف و نزدیکبین باشد، مثل عقاب، از کیلومترها آنطرفتر او را تشخیص میدهد. این جمله را همین الان الکی گفتم و هیچ منبع موثقی ندارد. اگر فردا پسفردا به اسم پروفسور سمیعی و حسین پناهی و دکتر شریعتی دیدید، بدانید که ناشی از هذیان گفتنها و بیتابیهای من برای دیدن خانم فرهمند بوده است
sadra shamaii
اما همین لبخند فاتحانه، صد درصد، فاتحة همهچیز را میخواند و نتیجهاش بقیه را بدبخت میکند.
ehsan fatahi
حیف که همیشه کسی از تو خوشش میآید که تو از او خوشت نمیآید و تو هم از کسی خوشت میآید که انگار او از تو خوشش نمیآید.
ehsan fatahi
همیشه کسی از تو خوشش میآید که تو از او خوشت نمیآید و تو هم از کسی خوشت میآید که انگار او از تو خوشش نمیآید.
Parinaz
دیشب پایاننامة خانم فرهمند را برایش ایمیل کردم؛ تمام و کمال. کاری که من برای این پایاننامه کردم فرهاد با کوه و دزد با گوشی بابا نکرد. کاری هم که این پایاننامه با ستون فقرات من کرد خسرو با شیرین نکرد.
پ. و.
عاشقی رو توی هیچ دانشگاهی درس نمیدن. تز و پایاننامه هم نداره. اما اونه که درس زندگیه. اونه که زندگیت رو میسازه. اونه که همهچی برای اونه
Yasi
دیشب براش میوه پوست کندم؛ نخورد.
ـ خب، شاید میل نداشته!
ـ آدم اگه عاشقت باشه، اگه دوستت داشته باشه، حتی وقتی میل نداره، میخوره.
Yasi
بابا که برمیگردد، همگی جوری رفتار میکنیم که انگار نه انگار. بابا خیلی زودتر از آنچه فکر میکردیم برگشته است.
ـ عطاری نبود. رفتم سوپری؛ اما اون هم نداشت.
همه میپرسیم: «چی رو نداشت؟»
ـ نخودسیاه.
Yasi
الان که گوشی ندارم مثل خواجههای حرمسرا شدهم. به همة اونایی که گوشی دارن حسودیم میشه.
Yasi
مامان میگوید: «دیدی یه شماره روی دستش نوشته بود؟ فکر کرد ندیدم.»
ـ آره، از من گرفت. شمارة دوستم، خسرو، بود.
ـ شمارة خسرو باشه مهم نیست. شمارة شیرین نباشه یه وقت!
به قول خسرو، ظاهراً همهچیز طبق نقشه جلو میرود؛ البته اگر نقشه این باشد که من به فرزند طلاق تبدیل شوم!
Yasi
حجم
۱۳۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۱۳۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
قیمت:
۶۴,۰۰۰
تومان