بریدههایی از کتاب رهایی از گناه
۴٫۴
(۲۰۳)
متقین یعنی کسانی که اهل برنامهریزیاند
a.m.m.m
عدهای هم فکر میکنند که افراد مؤمن و معتقد، با خدا یک قراری گذاشتهاند که او را نافرمانی نکنند، آنوقت اگر رفتار غلطی از آنها سر بزند، اسمش میشود «گناه»، ولی اگر خارج از دین باشند، این رفتار فینفسه کارِ اشتباهی نیست و ضرری ندارد.
نباید تصور کنیم که گناه، به انتخاب ما دربارهٔ اعتقادات ما بستگی دارد و اعتقادات هم امری سلیقهای و روحی هستند که برخی آن را انتخاب کردهاند و اگر دین را انتخاب نکرده بودند، از شرّ مفهومی به نام گناه خلاص میشدند. درحالیکه گناه، یعنی خطای بشر که به ضرر خودش است؛ چه دین داشته باشد، چه نداشته باشد!
amirtaha.h.z
این اشتباه است که فکر کنیم «با هوسرانی، بیشتر میتوان لذت برد و برای لذتبردن باید نامنظم بود»
a.m.m.m
امام حسین (ع) فرموده است: «کار خوبی که انجام دادهاید، اما آن را با سرعت و شتاب و اشتیاق انجام ندادهاید، آن عملتان را اصلاً بهحساب نیاورید!»
فاطمه تقی زاده
قدم اول برای متقاعدکردن انسانها به دینداری و ترک گناه، این است که افراد را اهل برنامهریزی، اهل تدبیر، اهل دقت در رفتار و «منظم» بار بیاوریم. یعنی در ابتدا متقاعد شوند که باید بابرنامه زندگی کنند و طبیعتاً بهدنبال آن «برای بابرنامه زندگیکردن توانمند شوند» تاجاییکه «عادت کنند بابرنامه زندگی کنند».
بدون برنامهریزی و تدبیر نمیتوان زندگی کرد. تا وقتی این مطلب برای کسی روشن نشده باشد، حتی اگر وجود خدا را هم برایش جا بیندازیم، اثری نخواهد داشت. او نمیتواند چنین خدایی را اطاعت کند؛
حسن
قدم اول برای متقاعدکردن انسانها به دینداری و ترک گناه، این است که افراد را اهل برنامهریزی، اهل تدبیر، اهل دقت در رفتار و «منظم» بار بیاوریم.
a.m.m.m
دین نه تلخ است، نه سخت؛ بهگونهای که فقط گروه یا تیپهای خاصی سراغ آن بروند؛ دین عمیق است و وقتی عمق دین را بفهمیم، دینداری برایمان آسان خواهد شد.
حسن
مام حسین (ع) با شهادت خودش کاری کرد که مردم ببینند و بفهمند چه کسی دارد به آنها «دستور میدهد»! امام حسین (ع) با شهادت خودش واقعاً آبرویی برای جریان خلافت نگذاشت.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
وقتی خدا کسی را بندهٔ خودش میکند، به او قدرت و عظمت میدهد، اما وقتی دیگران کسی را بندهٔ خود میکنند، او را خوار و ذلیل میکنند؛ ابلیس پس از آنکه کسی را بندهٔ خودش کرد، به او میگوید من از تو بیزارم: «إِنِّی بَریءٌ مِنْک» (حشر/۱۶) اما کسی که بندهٔ خدا شود، اگر گناهکار هم بوده و توبه کرده باشد، خدا در مورد او میفرماید: من دوستش دارم:
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در جای دیگری میفرماید: «فَمَن یَکفُر بالطّاغوت و یُؤمِن بالله فَقَد استمسَکَ بالعُروَةِ الوُثقی؛ کسی که به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورَد، به دستگیرهٔ محکمی چنگ زده است.» (بقره/۲۵۶) از این آیه مشخص میشود که برای هدایت، ابتدا باید به طاغوت کافر شد و سپس به خدا ایمان آورد. چون کفر به طاغوت، مقدم بر ایمان به خدا شده است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
خدا با بندگانش و نهایت پذیرش عشقِ بندگانش این است که «خدا به بندهای فرمان بدهد». به همین دلیل است که به پیامبر خودش بیشتر از ما فرمان داده است؛ مثلاً فرمان داده است که «نماز شب بر تو واجب است!» خوش به حال رسولخدا (ص)! چقدر بیشتر دستور دریافت کرده است. البته خداوند دستورات دیگری برای اولیای خودش طراحی کرده است که ما هیچگاه به آنها نمیرسیم، چون طاقتش را نداریم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
«خدایا! تو دائماً بهنفع من کار میکنی و من هر کار خوبی انجام دهم، تو مقدمهاش را برایم فراهم کردهای، و هر کار بدی انجام دهم، بهخاطر اختیار خودم بوده است، حالا من با این کارهای بدم چه کنم؟ آیا تو مرا میبخشی؟ وقتی مرا بخشیدی، من از شرمندگی تو چه کنم؟ اگر عذرخواهی هم بکنم، باز توفیق آن را تو به من دادهای...»
motaharesoleimani
محل عاشق خدا شدن همین استغفار، همان شکر و همان پناهآوردن به خدا برای نجاتیافتن است؛ ولی ما اینها را به شوخی میگیریم و عاشق نمیشویم. بعضی نه نعمت خدا را میبینند که شکر کنند، نه منفعت بلندمدت خود را میبینند که تمنا کنند، نه ضررهای پیش روی خود را میبینند که از آن به خدا پناه ببرند؛ آنوقت معلوم نیست طبق چه مبنایی میخواهند عاشق خدا هم بشوند! کسی که به اینهمه نیاز انسان به خدا بیتوجه و از تکبر لبریز است هرگز نمیتواند عاشق خدا شود.
motaharesoleimani
«گناه»؛ دورکنندهٔ انسان از عالیترین هدف
با توجه به مطالب گذشته، وقتی این محبت به خدا و این رابطه -بهعنوان عالیترین هدف انسان- شکل گرفت، گناه همان چیزی است که میخواهد انسان را از خدا دور کند. از اینجاست که بحث «دین» شروع میشود
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «خداوند مخلوقات را آفرید و اراده کرد که آنها را مؤدب کند به آداب و اخلاق شریف، و دید وقتی بخواهد مردم را مؤدب کند، باید برای آنها توضیح دهد که چه چیزی بهنفعشان و چه چیزی به ضررشان است. و آشناشدن با منافع و ضررها با "امر و نهی" است.»
motaharesoleimani
ما برای ارتباطگرفتن با مولا آفریده شدهایم، برای تحقق چیزی به نام «عبودیت». این مسئله هم با رفتن به کلاس اعتقادات و فهمیدنِ اینکه «من عبد هستم و او مولاست» به دست نمیآید. تنها راه بهدستآوردن آن «تمرین» است؛ تمرین اطاعت از دستور و فرمان مولا! باید به خداوند بگوییم: «خدایا! اینقدر دستورات تو را اطاعت میکنم تا مزهٔ عبدبودن را بچشَم!»
zgh
ما با گناه خودمان، امام را اذیت میکنیم، امام و ولیّ خدا را از خودت راضی کن!
zgh
«شما که با گناه خودتان به خدا ضرری نزدهاید، اما دلِ امام زمان را شکستید، با این چه میخواهید بکنید؟»
zgh
اصلِ حکومت امام زمان (عج) تحقق ولایت و فرماندهی ولیاللهالاعظم بر روی زمین است؛ عدالت و امنیت از منافع و برکات آن است، اما اصل همان است که این ولایت تحقق پیدا میکند. مقدمهسازی برای ظهور هم باید چیزی از جنس ظهور باشد؛ لذا اصل مقدمهسازی، ساختن یک جامعهٔ ولایی است، اتفاقی که از اول انقلاب تاکنون در مسیر آن بودهایم.
zgh
اصلِ حکومت امام زمان (عج) تحقق ولایت و فرماندهی ولیاللهالاعظم بر روی زمین است؛ عدالت و امنیت از منافع و برکات آن است، اما اصل همان است که این ولایت تحقق پیدا میکند. مقدمهسازی برای ظهور هم باید چیزی از جنس ظهور باشد؛ لذا اصل مقدمهسازی، ساختن یک جامعهٔ ولایی است، اتفاقی که از اول انقلاب تاکنون در مسیر آن بودهایم.
zgh
حجم
۲۱۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۱۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان