بریدههایی از کتاب رهایی از گناه
۴٫۴
(۲۰۳)
اگر کسی دینداری برایش مهم شود، مسئلهٔ اصلیاش «گناه» خواهد بود و ارتباطش با خدا بهخاطر گناهان و برای استغفار، بیشتر خواهد شد؛ همان چیزی که در زندگی اولیای خدا شاهد آن هستیم.
کاربر ۱۹۵۱۵۶۳
علت اینکه دین اینقدر نیاز به تبلیغ و تبیین دارد، این است که دین یک امر عمیق است. هرکس میخواهد دینداری کند باید دین را عمیقاً بفهمد؛ چون سخنان دین، سخنان عمیقی است و با بعضی از نیازهای سطحی و ابتدایی انسان در تعارض است؛ بنابراین متقاعدشدن به دینداری نیازمند تفکر عمیق است.
محمدرضا
اگر خدا به ما دستور هم ندهد، ما باید این کارها را انجام بدهیم؛ چون بهنفع خودمان است. پس چرا خداوند دستور خودش را وسط میآورد؟ آیا این بهخاطر شدتِ علاقهٔ خدا به انسان نیست؟! چه فلسفهٔ دیگری دارد؟! آیا این عجیبترین پدیدهای نیست که در فضای دین مشاهده میشود؟!
محمدرضا
پس از راحتطلبی، اولین صفت بد در وجود انسان، حسادت است.
mh.mirvakili
طبیعتاً باید رفتارمان دارای حسابوکتاب باشد، چون عکسالعملهای رفتار ما به خودمان برمیگردد.
در مسیر تربیتیِ کودکان نیز باید به آنها تفهیم کنیم که این جهان، چه جهان منظمی است، جهان عمل و عکسالعمل است و نتیجهٔ بینظمیِ ما، به خودِ ما لطمه میزند.
ما باید با طبیعت همراه باشیم، چون در دل این طبیعت زندگی میکنیم. ما نمیتوانیم هرطور که دلمان خواست با طبیعت برخورد کنیم، چون آثار منفیِ رفتار اشتباه گریبانگیر خودمان خواهد شد. مثلاً «خوابیدن در بینالطلوعین»
حسین فرنام
راه درست رسیدن به عشق خدا «منفعتطلبی» است.
a.m.m.m
امام صادق (ع) میفرماید: «لَا یسْتَکمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ حَتَّی یکونَ فِیهِ خِصَالٌ ثَلَاثٌ، التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ حُسْنُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الرَّزَایا» حقیقت ایمان کسی تکمیل نمیشود و کسی به حقیقت ایمان نمیرسد مگر اینکه سهویژگی داشته باشد؛ اول اینکه فهم عمیق از دین داشته باشد (یعنی این کار، یکسومِ رسیدن به کمال ایمان است)؛ دوم برنامهریزی درست در معیشتش داشته باشد، و سوم اینکه در سختیها و مصیبت صبر داشته باشد.
mh.mirvakili
دلیل غربت دین این است که ما نمیفهمیم که دینداری بهنفعمان است.
a.m.m.m
میفرماید: تو تقوا داشته باش، در هر حادثهای فقط مراقب باش گناه نکنی، آنوقت ببین من برایت چه میکنم، فکر هیچ چیز دیگر را نکن!
«مِن حَیثُ لایَحتَسِب» یک امرِ تصادفی نیست، شیوهٔ خدا در برخورد با مؤمنین و متقین به همین صورت است. اساساً این افراد زندگیِ دیگری پیدا میکنند؛ چون وارد معامله با خدا شدهاند و بیستوچهارساعته برای خدا کار میکنند و دیگر نمیتوانند برای غیر او کار کنند.
taher
«فهم عمیق از دین» در آیات قرآن کریم و روایات، «فقه» نامیده میشود. فقه را «یک فهم با دقت و تأمل» ترجمه کردهاند که صرفاً به دانستن و اطلاعیافتن اطلاق نمیشود. فقه، یک دانایی سطحی نیست و با اطلاعرسانی به دست نمیآید. فقه یعنی دانستن لایههای درونی حقیقتی که از بیرون پیدا نیست.
امام صادق (ع) میفرماید: «لَا یسْتَکمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ حَتَّی یکونَ فِیهِ خِصَالٌ ثَلَاثٌ، التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ حُسْنُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الرَّزَایا» حقیقت ایمان کسی تکمیل نمیشود و کسی به حقیقت ایمان نمیرسد مگر اینکه سهویژگی داشته باشد؛ اول اینکه فهم عمیق از دین داشته باشد (یعنی این کار، یکسومِ رسیدن به کمال ایمان است)؛ دوم برنامهریزی درست در معیشتش داشته باشد، و سوم اینکه در سختیها و مصیبت صبر داشته باشد.
najmeh
امام صادق (ع) میفرماید: «جُبِلَتِ الْقُلُوبُ عَلَی حُبِ مَنْ یَنْفَعُهَا وَ بُغْضِ مَنْ أَضَرَّ بِهَا؛ قلب انسان اینگونه سرشته شده است که هرکس به او نفع برساند، دوستش دارد و هرکس به او ضرر برساند، از او بدش میآید.»
کاربر ۴۷۹۸۴۶۳
کسی که هنوز به «زندگیکردن بابرنامه» عادت نکرده است، نباید دربارهٔ دین با او سخن گفت!
سرباز امام زمان(عج)
یک پزشک، به بیمار خودش نسخه میدهد، اما وقتی بیمار، به نسخهٔ او عمل نکند، نیازی به عذرخواهی از پزشک نیست؛ چون او به ضررِ خودش عمل کرده است، نه به ضررِ پزشک.
اما خداوند در زندگی ما، خودش را وسط آورده است و میگوید: اگر این اشتباهات را انجام دهید، مرا نافرمانی کردهاید! اگر به خودت لطمه بزنی، من از تو ناراحت میشوم، کارهایی که بهنفع تو باشد، من به تو دستور میدهم. انگار خداوند میگوید: بهخاطر من، این کارها (گناهان) را انجام نده!
Fatemeh
اینکه خداوند به ما دستور نماز و روزه میدهد، عجیب نیست؛ چون معلوم است که این کارها بهنفع خودمان است. عجیب آنجاست که اگر این کارها را انجام ندهیم، نامش گناه و معصیتِ خدا میشود. یعنی وقتی من به خودم لطمه میزنم، خدا ناراحت میشود.
Fatemeh
کلمهٔ «ذنب» بهمعنای دنباله است. دلیل اینکه به گناه، ذنب میگویند این است که دارای عوارض منفی برای انسان است. وقتی ما گناهی انجام میدهیم، در واقع برای خودِ ما عوارض منفی دارد، اما خداوند میفرماید: بیا از این کار، توبه کن، یعنی از من معذرتخواهی کن!
گُم
دعوای اصلی بر سر ایمان نیست، مسئلهٔ مهم «دین» است و دعوای دین هم بر سرِ گناهنکردن انسانها است.
سرباز امام زمان(عج)
مام رضا (ع) میفرماید: «تلاش کنید برای اینکه زمان خودتان را به چهار قسمت تقسیم کنید؛ ساعتی را برای مناجات با خدا اختصاص دهید. ساعتی را برای پول درآوردن، ساعتی را برای معاشرت با رفقا و برادران دینی مورد اطمینان و کسانی که عیبهای شما را به شما میگویند و خیرخواه شما هستند قرار دهید.» یعنی باهم سخن بگویید، عیبهایتان را به همدیگر بگویید و در این معاشرت، رشد پیدا کنید، نه اینکه حرفهای بیهوده بزنید. سپس میفرماید: «ساعتی را هم برای لذتهای غیرحرام قرار دهید و از این ساعتِ لذتبردن خودتان استفاده کنید برای اینکه انرژی بگیرید برای آن سه ساعت دیگر.»
عبدالحبیب
جزء اول ادب، برنامهداشتن است؛ نهتنها برنامهداشتن، بلکه برنامهریزیکردن و برنامهخواستن. کسی که هنوز به «زندگیکردن بابرنامه» عادت نکرده است، نباید دربارهٔ دین با او سخن گفت! اینگونه افراد اگر مؤمن هم بشوند یا دیندار نخواهند شد، یا بهسختی دیندار خواهند شد، یا از دینداری لذت نخواهند برد، یا بهصورتِ «هوسی» دینداری خواهند کرد و... بسیاری از دستورات دینی برای این است که ما بابرنامه زندگی کنیم.
ادب یعنی «رفتار بابرنامه». کسی که ادب ندارد ممکن است لبخند بزند، تواضع کند یا سخنان زیبایی بگوید؛ اما کارهایش منفعلانه است و در هر لحظه بهگونهای رفتار میکند؛ یعنی مهربانیاش منافقانه است. یا از سر
عبدالحبیب
کسی که اهل برنامه باشد، به برنامهٔ دین خواهد رسید.
a.m.m.m
عدهای سعی میکنند دربارهٔ موضوع گناه و ثواب و عِقاب، سخنی نگویند و از بخشهای دیگر دین صحبت کنند، چون تصور میکنند که این موضوع، یکی از بخشهای نازیبای دین است، درحالیکه یکی از زیباترین بخشهای دین، همین بخش است.
سرباز امام زمان(عج)
حجم
۲۱۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۱۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان