بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باشگاه مشت زنی | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب باشگاه مشت زنی اثر چاک پالانیک

بریده‌هایی از کتاب باشگاه مشت زنی

نویسنده:چاک پالانیک
انتشارات:پیمان خاکسار
امتیاز:
۴.۳از ۳۳ رأی
۴٫۳
(۳۳)
این من نبودم که باهاش می‌جنگیدی. خودت گفتی. داشتی با چیزایی می‌جنگیدی که ازشون نفرت داشتی.
phoenix
می‌توانند ترک کنند کندو را زنبورهای کارگر می‌توانند پروازکنان بروند زنبورهای نر ملکه بردهٔ آن‌هاست
phoenix
من انتقام بی‌رحم جو هستم.
phoenix
آخر این هفته هر یک از اعضای کمیتهٔ حمله باید دعوایی راه بیندازد اما در آن پیروز نشود. ولی نه در باشگاه مشت‌زنی. دعوا راه انداختن سخت‌تر از آن است که فکرش را می‌کنید. آدم‌های خیابان هر کاری که از دست‌شان برمی‌آید می‌کنند تا از دعوا دوری کنند. ایده این بود که به یک آدم عادی که هیچ‌وقت به عمرش دعوا نکرده گیر بدهیم و دعوا راه بیندازیم و بعد او را به عضویت درآوریم. بگذاریم برای یک‌بار هم شده مزهٔ برنده شدن را بچشد. بهش اجازه بدهیم که دخل‌مان را بیاورد.
phoenix
تا وقتی که توی باشگاه مشت‌زنی هستید موجودی حساب بانکی‌تون نیستید، شغل‌تون نیستید، خانواده‌تون نیستید، کسی نیستید که خودتون تصور می‌کنید
phoenix
تمدن را از بین خواهیم برد تا دنیای بهتری از نو بسازیم.
phoenix
قانون دوم باشگاه مشت‌زنی اینه که دربارهٔ باشگاه مشت‌زنی با کسی حرف نمی‌زنید.
phoenix
تایلر می‌گوید: از جایی که تو الان هستی، حتا نمی‌تونی تصور کنی که اون ته چه شکلیه.
phoenix
گریه در چیزی تاریک، در آغوش یک نفر دیگر، درست وقتی که می‌فهمی هر کاری انجام می‌دهی در پایان سر از زباله‌دان درمی‌آورد، درست‌ترین کار است
atoosa
من خون به جوش‌آمده از خشم جواَم.
phoenix

حجم

۱۶۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

حجم

۱۶۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
تومان