بریدههایی از کتاب ویل
نویسنده:ویل اسمیت، مارک منسون
مترجم:محمدرضا شفایی
انتشارات:انتشارات میلکان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۴۵ رأی
۳٫۶
(۱۴۵)
تمام کاری که باید میکردم، تعهد و پایبندی بود.
arman
ذهن شما تلاش میکند تا از شما در برابر چیزهای سخت محافظت کند و شما را از رنج دور نگه دارد. حالا مشکل اینجاست که همهٔ رؤیاهای شما از مسیر رنج و مشقت میگذرد. پس ذهنی که سعی دارد لذت و راحتی و راه ساده را بجوید، ناخواسته رؤیاهای خودش را خراب میکند؛ ذهن شما به سدی در برابر رؤیاهایتان تبدیل میشود؛ به یک دشمنِ درونی.
اگر ساده بود که همه انجامش میدادند.
arman
تنها راهِ مجبورکردنِ یک ذهن ناکامل برای انجام کاری این است که تمام گزینههای دیگر را برایش حذف کنید
arman
برای من، عشق یک جور اجرا بود، و اگر برایم دست نمیزدند به معنای شکستم بود. برای موفقیت در عشق، کسانی که دوست داشتی باید همیشه تشویقت میکردند. ولی راستش چیز دیگری است: این راه داشتن یک رابطهٔ سالم نیست.
شکوفا
روانشناسان میگویند که رابطهمان با والدین در کودکی و اوایل بزرگسالی، «نقشهٔ درکمان از عشق را شکل میدهد. وقتی در کودکی با والدینمان تعامل میکنیم، بعضی رفتارها و خلقوخوها توجه دیگران را به ما جلب میکند و بعضی رفتارها و خلقوخوها باعث میشود احساس رهاشدگی کنیم. رفتارهایی که توجه را به ما جلب میکند عشق را برای ما تعریف میکند.
شکوفا
کمدی همهٔ احساسات منفی را خنثی میکند. وقتی از خنده دولا شدهای، محال است عصبانی، خشن یا پر از نفرت باشی
شکوفا
در گوشم زمزمه کرد: «من به خدا ایمان دارم و شکرگزار رحمتش هستم. هر نفسی که میکشم برام نعمته. وقتی شکرگزارهستی، ناراحتبودن محاله. خدا خورشید و ماه رو توی آسمان گذاشته. تو رو به من داده. کل این خانواده رو به من داده. و در عوضِ همهٔ اینها فقط یک کار به عهده من گذاشته.»
«کارت چیه، جیجی؟»
گفت: «دوستداشتن و مراقبتکردن از فرزندانش.
شکوفا
همهٔ خیالها در نهایت شکست میخورند. هرقدر هم که سفت و سخت بجنگید حقیقت شکستناپذیر است. واقعیت قهرمان بلامنازع باقی میماند.
شکوفا
کسایی که خودشون نمیتونن کاری رو انجام بدن، میخوان بهت بگن تو هم نمیتونی اون کار رو انجام بدی. اگه چیزی رو میخوای، برو به دستش بیار. همین و بس.»
صابر
گاهی اوقات انسانها تلاش میکنند با دستی که آرزویش را داشتند بازی کنند، بهجای اینکه سعی کنند با دستی که به آنها داده شده به بازی ادامه دهند. توانایی تغییر و ابتکار عمل مسلماً حیاتیترین توانایی بشر است.
arman
کوئینسی کاملاً این ایده را درک کرده بود. جادو به آگاهی نیاز دارد (ایمان: باید به جادو باور داشته باشید)؛ آمادهشدن (سنگ را حرکت دهید: باید مشکلات و موانع سمی را در درون خود شناسایی و ریشهکن کنید) و سپس، تسلیمشدن (خود را از سر راه کنار بکشید و به جادو اعتماد کنید تا هر کاری را که میخواهد انجام دهد.)
arman
«خب، پس بذارین ببینم درست فهمیدم. شماها سه کیلومتر تا العیزریهٔ خرابشده که فریسیها و صدوقیها همهجاش مثل سوسک اینطرف و اونطرف میدون که سایهٔ من رو با تیر بزنن من رو پیاده کشوندین که معجزه کنم. پدرسالار مردهتون رو زنده کنم، تا بتونین برکت و نور رو به خونوادهتون برگردونین؛ اونوقت حتی نکردین سنگ جلوی مقبره رو تکون بدین؟ اگه قرار باشه من این بابا رو از مرگ زنده کنم، کمترین کاری که شما دلقکهای تنبل میتونین بکنین اینه که این سنگ صاحبمرده رو جابهجا کنین!»
arman
جیجی هم همین نظر را داشت؛ او میگفت: «راه نعمتهایت را سد نکن.» حتی اگر این ممکنات بهطور مکرر و دائماً در اطراف ما جریان داشته باشد، بازهم ما ممکن است آنها را نادیده بگیریم یا حتی بدتر از آن، ممکن است راه آنها را سد کنیم یا آنها را از خود دور سازیم.
arman
کار اصلی او این بود که نگذارد ما معجزات را نادیده بگیریم و نگذارد جلوی فرصتهای جادویی کوچکی که آشکارا خودشان را (به او) نشان میدادند، گرفته شود.
arman
کوئینسی میگفت: «همهچیز همیشه محال است تا زمانی که دیگر محال نیست
arman
خرابتر از همه این بود که جیال برای دریافت سهم کمیسیونش از ما خیلی سختگیر نبود و این یعنی ما سهم او را هم خرج کرده بودیم.
arman
وقتی میبینم کسانیکه به آنها اهمیت میدهم فرصت رشدکردن را از دست میدهند برایم بسیار دردناک است. میتوانم بگویم شاید پنجاه بار در زندگی حرفهایام در چنین شرایطی قرار گرفتهام. دوست دارم به بالاترین نقطهٔ ممکن پرواز کنم و آدمهایی که دوستشان دارم را نیز با خودم ببرم. اما همیشه، در لحظات حساس، وقتی نیاز به پیشرفت بیشتر احساس میشود، بعضی آدمها ـمانند جیالـ تلاش میکنند و موفق میشوند و بعضی دیگر کنار میکشند. شاید به این دلیل که تصویر کلیتر را نمیبینند یا از پسِ چالش جدید برنمیآیند
arman
بنابراین، حتی وقتی سر سوزنی نمیدانی چهکار داری میکنی، باید یک نفس عمیق بکشی و سوار اتوبوس شوی.
arman
نصیحت مردم مبتنی بر ترسها، تجارب و تعصباتشان است و اساساً مال آنهاست، نه شما
arman
وقتی مهارتها و استعدادهای منحصربهفردت را بهاندازهٔ کافی پرورش دهی، از نزدیکشدن و تعامل با جهان هیجانزده میشوی. و چیزی که من از پال یاد گرفتم این بود که وقتی در کاری خوب باشی در طوفانهای زندگی آرام هستی و میدانی که میتوانی هر پیشامدی را تحمل کنی. یک نقل قول عالی از بروس لی وجود دارد که با آن خیلی موافقم.
arman
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان