بریدههایی از کتاب ویل
نویسنده:ویل اسمیت، مارک منسون
مترجم:محمدرضا شفایی
انتشارات:انتشارات میلکان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۱۴۶ رأی
۳٫۷
(۱۴۶)
همهٔ خیالها در نهایت شکست میخورند. هرقدر هم که سفت و سخت بجنگید حقیقت شکستناپذیر است. واقعیت قهرمان بلامنازع باقی میماند.
شکوفا
کسایی که خودشون نمیتونن کاری رو انجام بدن، میخوان بهت بگن تو هم نمیتونی اون کار رو انجام بدی. اگه چیزی رو میخوای، برو به دستش بیار. همین و بس.»
صابر
گاهی اوقات انسانها تلاش میکنند با دستی که آرزویش را داشتند بازی کنند، بهجای اینکه سعی کنند با دستی که به آنها داده شده به بازی ادامه دهند. توانایی تغییر و ابتکار عمل مسلماً حیاتیترین توانایی بشر است.
arman
کوئینسی کاملاً این ایده را درک کرده بود. جادو به آگاهی نیاز دارد (ایمان: باید به جادو باور داشته باشید)؛ آمادهشدن (سنگ را حرکت دهید: باید مشکلات و موانع سمی را در درون خود شناسایی و ریشهکن کنید) و سپس، تسلیمشدن (خود را از سر راه کنار بکشید و به جادو اعتماد کنید تا هر کاری را که میخواهد انجام دهد.)
arman
«خب، پس بذارین ببینم درست فهمیدم. شماها سه کیلومتر تا العیزریهٔ خرابشده که فریسیها و صدوقیها همهجاش مثل سوسک اینطرف و اونطرف میدون که سایهٔ من رو با تیر بزنن من رو پیاده کشوندین که معجزه کنم. پدرسالار مردهتون رو زنده کنم، تا بتونین برکت و نور رو به خونوادهتون برگردونین؛ اونوقت حتی نکردین سنگ جلوی مقبره رو تکون بدین؟ اگه قرار باشه من این بابا رو از مرگ زنده کنم، کمترین کاری که شما دلقکهای تنبل میتونین بکنین اینه که این سنگ صاحبمرده رو جابهجا کنین!»
arman
جیجی هم همین نظر را داشت؛ او میگفت: «راه نعمتهایت را سد نکن.» حتی اگر این ممکنات بهطور مکرر و دائماً در اطراف ما جریان داشته باشد، بازهم ما ممکن است آنها را نادیده بگیریم یا حتی بدتر از آن، ممکن است راه آنها را سد کنیم یا آنها را از خود دور سازیم.
arman
کار اصلی او این بود که نگذارد ما معجزات را نادیده بگیریم و نگذارد جلوی فرصتهای جادویی کوچکی که آشکارا خودشان را (به او) نشان میدادند، گرفته شود.
arman
کوئینسی میگفت: «همهچیز همیشه محال است تا زمانی که دیگر محال نیست
arman
خرابتر از همه این بود که جیال برای دریافت سهم کمیسیونش از ما خیلی سختگیر نبود و این یعنی ما سهم او را هم خرج کرده بودیم.
arman
وقتی میبینم کسانیکه به آنها اهمیت میدهم فرصت رشدکردن را از دست میدهند برایم بسیار دردناک است. میتوانم بگویم شاید پنجاه بار در زندگی حرفهایام در چنین شرایطی قرار گرفتهام. دوست دارم به بالاترین نقطهٔ ممکن پرواز کنم و آدمهایی که دوستشان دارم را نیز با خودم ببرم. اما همیشه، در لحظات حساس، وقتی نیاز به پیشرفت بیشتر احساس میشود، بعضی آدمها ـمانند جیالـ تلاش میکنند و موفق میشوند و بعضی دیگر کنار میکشند. شاید به این دلیل که تصویر کلیتر را نمیبینند یا از پسِ چالش جدید برنمیآیند
arman
بنابراین، حتی وقتی سر سوزنی نمیدانی چهکار داری میکنی، باید یک نفس عمیق بکشی و سوار اتوبوس شوی.
arman
نصیحت مردم مبتنی بر ترسها، تجارب و تعصباتشان است و اساساً مال آنهاست، نه شما
arman
وقتی مهارتها و استعدادهای منحصربهفردت را بهاندازهٔ کافی پرورش دهی، از نزدیکشدن و تعامل با جهان هیجانزده میشوی. و چیزی که من از پال یاد گرفتم این بود که وقتی در کاری خوب باشی در طوفانهای زندگی آرام هستی و میدانی که میتوانی هر پیشامدی را تحمل کنی. یک نقل قول عالی از بروس لی وجود دارد که با آن خیلی موافقم.
arman
برای اینکه اعتمادبهنفس داشته باشید و احساس امنیت کنید، باید چیزی داشته باشید که دربارهاش حس اعتمادبهنفس و امنیت کنید.
همهٔ ما میخواهیم راجع به خودمان احساس خوبی داشته باشیم، اما بسیاری از ما واقعاً نمیدانیم که داشتن این حس چقدر کار میبرد.
arman
تنها چیزی که دنیا نمیتواند از آدم بگیرد دانش است.
علی
برخی داستانها اصلاً روی ما تأثیری نمیگذارند. آنها را نمیفهمیم و احساس نمیکنیم و برای ما هیچ معنیای ندارند. اما برخی داستانها در ما نفوذ میکنند، از سدهای دفاعی ما رد میشوند و به قسمتهای پنهان وجودمان راه مییابند. از مرزمان رد و به واکنشهای فیزیکی مانند گریه، لرزش، خنده و آه کشیدن منجر میشوند.
Sahar B
«هیچوقت اجازه نده کسی به تو بگه کاری رو نمیتونی انجام بدی، حتی من... اگه رؤیایی داری… باید ازش محفاظت کنی. کسایی که خودشون نمیتونن کاری رو انجام بدن، میخوان بهت بگن تو هم نمیتونی اون کار رو انجام بدی. اگه چیزی رو میخوای، برو به دستش بیار. همین و بس.»
Sahar B
نصیحت در بهترین حالتش چشمانداز محدود یک شخص درخصوص امکانات نامحدود پیش روی شما است. نصیحت مردم مبتنی بر ترسها، تجارب و تعصباتشان است و اساساً مال آنهاست، نه شما. وقتی افراد به شما نصیحت میکنند، فرض را بر چیزی میگذارند که خودشان در موقعیت شما انجام میدهند؛ بر چیزی که خودشان درک کردهاند، بر چیزی که خودشان فکر میکنند شما باید انجام دهید. اما قضیه این است که گرچه همهٔ ما تحتسلطهٔ مجموعهای از قوانین، الگوها، امواج و جریانهای همهشمول هستیم ـکه همهشان تا حدودی پیشبینیپذیرندـ شما نمونهٔ قبلی ندارید. شما و اکنون پیشامد منحصربهفردی هستید و خودتان هم مطمئنترین معیار برای همهٔ امکانات و احتمالات هستید.
Sahar B
«هیچوقت با احمق بحث نکن، چون از فاصلهٔ دور مردم نمیتونن شما رو از هم تشخیص بدن.»
Sahar B
باید بگویم خوب است آدم مادربزرگش پرستار باشد.
تمام ماجرا را برایش تعریف کردم، او نه نصیحتم کرد و نه به من فحش داد، فقط گفت: «میدونی، اگه اینقدر پرحرفی نکنی، شاید قبل از اینکه کتک بخوری متوجه بشی.»
بعد مرا بوسید و رفت.
فریبا صفایی
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰۷۰%
تومان