بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ویل | صفحه ۸ | طاقچه
کتاب ویل اثر ویل اسمیت

بریده‌هایی از کتاب ویل

امتیاز:
۳.۶از ۱۴۵ رأی
۳٫۶
(۱۴۵)
برای این‌که اعتمادبه‌نفس داشته باشید و احساس امنیت کنید، باید چیزی داشته باشید که درباره‌اش حس اعتمادبه‌نفس و امنیت کنید. همهٔ ما می‌خواهیم راجع به خودمان احساس خوبی داشته باشیم، اما بسیاری از ما واقعاً نمی‌دانیم که داشتن این حس چقدر کار می‌برد.
arman
تنها چیزی که دنیا نمی‌تواند از آدم بگیرد دانش است.
علی
برخی داستان‌ها اصلاً روی ما تأثیری نمی‌گذارند. آن‌ها را نمی‌فهمیم و احساس نمی‌کنیم و برای ما هیچ معنی‌ای ندارند. اما برخی داستان‌ها در ما نفوذ می‌کنند، از سدهای دفاعی ما رد می‌شوند و به قسمت‌های پنهان وجودمان راه می‌یابند. از مرزمان رد و به واکنش‌های فیزیکی مانند گریه، لرزش، خنده و آه کشیدن منجر می‌شوند.
Sahar B
«هیچ‌وقت اجازه نده کسی به تو بگه کاری رو نمی‌تونی انجام بدی، حتی من... اگه رؤیایی داری… باید ازش محفاظت کنی. کسایی که خودشون نمی‌تونن کاری رو انجام بدن، می‌خوان بهت بگن تو هم نمی‌تونی اون کار رو انجام بدی. اگه چیزی رو می‌خوای، برو به دستش بیار. همین و بس.»
Sahar B
نصیحت در بهترین حالتش چشم‌انداز محدود یک شخص درخصوص امکانات نامحدود پیش روی شما است. نصیحت مردم مبتنی بر ترس‌ها، تجارب و تعصبات‌شان است و اساساً مال آن‌هاست، نه شما. وقتی افراد به شما نصیحت می‌کنند، فرض را بر چیزی می‌گذارند که خودشان در موقعیت شما انجام می‌دهند؛ بر چیزی که خودشان درک کرده‌اند، بر چیزی که خودشان فکر می‌کنند شما باید انجام دهید. اما قضیه این است که گرچه همهٔ ما تحت‌سلطهٔ مجموعه‌ای از قوانین، الگوها، امواج و جریان‌های همه‌شمول هستیم ـ‌که همه‌شان تا حدودی پیش‌بینی‌پذیرندـ شما نمونهٔ قبلی ندارید. شما و اکنون پیشامد منحصربه‌فردی هستید و خودتان هم مطمئن‌ترین معیار برای همهٔ امکانات و احتمالات هستید.
Sahar B
«هیچ‌وقت با احمق بحث نکن، چون از فاصلهٔ دور مردم نمی‌تونن شما رو از هم تشخیص بدن.»
Sahar B
باید بگویم خوب است آدم مادربزرگش پرستار باشد. تمام ماجرا را برایش تعریف کردم، او نه نصیحتم کرد و نه به من فحش داد، فقط گفت: «می‌دونی، اگه این‌قدر پرحرفی نکنی، شاید قبل از این‌که کتک بخوری متوجه بشی.» بعد مرا بوسید و رفت.
فریبا صفایی
تأثیرگذارترین درس‌هایی را که یاد گرفته‌ام به‌رغم میل خودم بوده است. در برابرشان مقاومت کردم، تکذیب‌شان کردم، اما بالاخره سنگینی حقیقت آن‌ها اجتناب‌ناپذیر شد.
Márma
کم‌کم دریافتم که تفاوت میان کاری که ناممکن به‌نظر می‌رسد و کاری که انجام‌پذیر است در نحوهٔ نگرش است.
arman
استراحت به‌اندازهٔ تمرین‌کردن قدرتمند بود. سکوت به‌اندازهٔ سخن‌گفتن قدرتمند بود. رهاکردن به‌اندازهٔ گرفتن قدرتمند بود.
حمیدرضا سلیمانی
کنار هم بایستید، اما نه خیلی نزدیک به هم؛ چراکه ستون‌های معبد نیز جدا از هم ایستاده‌اند.
mafian
سؤال این است که آیا می‌توانیم بی‌قید و شرط به یکدیگر عشق بورزیم یا این‌که دوست‌داشتن‌مان مشروط به این است که طرف مقابل‌مان همان‌طور رفتار کند که ما می‌خواهیم؟
باغبان 🤗🌱
رؤیاها بر پایهٔ انضباط، انضباط بر پایهٔ عادت‌ها و عادت‌ها بر پایهٔ تمرین ساخته می‌شوند. و تمرین در هر لحظه و موقعیت زندگی‌تان اتفاق می‌افتد:
باغبان 🤗🌱
راجع به بابایی چه حرف‌های بدی که نزده بودم و حالا خودم جای او بودم. آیا به‌اندازه‌ای باهوش هستم که برای پسرم ساخت دیواری را رهبری کنم؟ آیا می‌توانم برایش غذا تهیه کنم و همواره چراغ خانه‌ام روشن باشد؟ آیا قدرت مبارزه با کسی را که آمده او را بکشد دارم؟
احسان
تا چند سال، فکر می‌کردم که دلیلش این است که پدرم از باختن نفرت دارد. اما زمانی که شناختم دربارهٔ او بیشتر شد، متوجه شدم که او قصد داشته آخرین خاطرهٔ من از شطرنج بازی‌کردن با پدرم، خاطره‌ای عالی باشد. او می‌خواست ذهن من برای بردن و عادت به بُرد، برنامه‌ریزی شود.
mary
هیچ‌گاه آموزه‌هایم و غریزهٔ مبارزه‌گرانه‌ام را فراموش نکنم. من یک مرد سیاه‌پوست در هالیوود هستم، برای این‌که جایگاهم را حفظ کنم، نباید لغزشی داشته باشم: حتی یک‌بار. من باید همیشه عالی می‌بودم. سال‌ها طول کشید تا من متوجه شوم که جیدا درواقع مونوپولی بازی نمی‌کرد. او قصد داشت تا ما صمیمی شویم، ارتباط‌مان با یکدیگر بیشتر شود و از درکنارهم‌بودن با خانواده لذت ببریم
mary
هدفْ چشم‌اندازی بلندمدت، وسیع‌تر و گسترده‌تر است که منافع دیگران را دربر می‌گیرد؛ چیزی که خارج از خودت است و حاضری برای آن بجنگی. لحظات زیادی در زندگی‌ام وجود داشته‌اند که از روی خواسته‌ام عمل کرده‌ام، ولی کاملاً خودم را قانع کرده‌ام که هدف بوده‌اند.
mary
هدف و خواسته ممکن است شبیه به نظر برسند، ولی خیلی با هم تفاوت دارند. گاهی حتی در مقابل هم قرار می‌گیرند.
mary
رؤیاها بر پایهٔ انضباط، انضباط بر پایهٔ عادت‌ها و عادت‌ها بر پایهٔ تمرین ساخته می‌شوند. و تمرین در هر لحظه و موقعیت زندگی‌تان اتفاق می‌افتد:
mary
هرقدر دلت می‌خواد من رو بزن، ولی هیچ‌وقت نمی‌تونی بهم آسیب بزنی.» هیچ‌وقت آن حرف را فراموش نمی‌کنم. ممکن بود پدرم به جسم مادرم صدمه بزند، اما این مادرم بود که تصمیم می‌گرفت چه چیزی اذیتش کند.
simorgh146

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۸ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۸ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان