بریدههایی از کتاب اضطراب وضعیت
۳٫۳
(۳۲)
آشکارکردن هر دلهره و اضطرابی از لحاظ اجتماعی نابخردانه است. در نتیجه، ابراز ناراحتی درونی نامتعارف است و اغلب به خیرهنگاهی دلواپسانه، لبخندی نمایشی، یا مکثی طولانی که پس از شنیدن اخبار موفقیتهای دیگران رخ میدهد خلاصه میشود.
hedgehog
اما این ماجرا برای دونپایگان با جنبهای تلخ همراه بود؛ اگر افراد موفق شایستهٔ موفقیتشان بودند آنگاه باید باور کرد که کشتیشکستگی و ناکامی نیز سزاوار صاحبانش است. ماحصل شایستهسالاری بر فرایند توزیع فقر آن بود که دونپایگان را نهتنها مایهٔ تأسف، بلکه «مستحق» مقامشان نشان داد.
javad hedayati
از زمانی که مشاغل و امتیازات بر پایهٔ مصاحبهها و آزمونهای بیطرف و منصفانه بین افراد تقسیم شدند دیگر نمیتوان اظهار داشت که مقام و منصب دنیوی بهکلی از ارزشهای درونی جداست. دیگر نمیتوان آنطور که بسیاری از متفکران مسیحی عقیده داشتند و روسو و مارکس نیز بر آن باور بودند ادعا کرد که ثروتمندان و قدرتمندان جایگاه خود را فقط از طرق ناشایست بهدست آوردهاند.
javad hedayati
اضطراب وضعیت STATUS ANXIETY: اضطرابی چنان ویرانگر که قادر است ابعاد گسترده زندگیهایمان را به ویرانی بکشاند و دلهرهٔ ناکامی از عدم تطابق خویشتن با ایدهآلهایی که جامعه برای موفقیت تعیین کرده است را در ما برانگیزد و درنتیجه، حس تهیبودن از احترام و شایستگی را در وجودمان پدید آورد. دلهرهای حاکی از دونپایگی کنونی یا سقوط به جایگاهی فرومایهتر.
bud
در واقع همه چیز در نهایت به بدترین وجه درخواهد آمد: سقف فروخواهد ریخت، مجسمه واژگون خواهد شد، ما خواهیم مُرد، هر که را دوست داریم از میانمان خواهد رفت، و تمامی دستاوردهایمان و حتی نامهایمان زیرپا لگدمال خواهد شد. اگر از روی غریزه به رابطهٔ تنگاتنگی که میان بدبختیهایمان و بلندپروازیهایمان وجود دارد پی ببریم، امید میرود که از این اندیشه اندکی تسلی بجوییم. در نتیجه، توجه به موقعیت و جایگاه حقیرمان سبب خواهد شد تا به بینشی نادر و تسلیبخش دربارهٔ بیاهمیتبودنمان دست پیدا کنیم.
fateme I
خرابهها ما را امر میکند تا از تلاشها و خیالپردازیهایمان برای رسیدن به کمال و رضایتخاطر دست برداریم. آنها به ما یادآور میشوند که نمیتوانیم با زمان به مبارزه برخیزیم و فقط بازیچهٔ نیروهای براندازی هستیم که در بهترین حالت میتوانند گوشهای به انتظار بایستند، اما هرگز از میان نخواهند رفت. ممکن است از توفیقهای دنیویمان مسرور شویم و چند سالی بر مرکب کامیابی و حکمفرمایی برانیم، اما سرانجام تمامی قوایمان رو به زوال خواهد گذاشت و به آرامگاه ابدی فروخواهیم شد. اگر دورنمایی چنین قدرت تسلی ما را دارد به این علت است که بخش اعظم نگرانیهایمان از حس اغراقگونهای که در مورد اهمیت کارها و علایقمان داریم سرچشمه میگیرد. ایدهآلهایمان عذابمان میدهند و توجه بیشازحد به اهمیت آنچه انجام میدهیم ما را میفرساید.
fateme I
خرابهها ما را بابت حماقتمان در قربانیکردن آرامش ذهنی خویش برای موهبتهای ناپایدار قدرت دنیوی به باد ملامت میگیرد. مشاهدهٔ ویرانههای قدیمی سبب میشود تا در مورد زوال دستاوردها و توفیقهای دنیویمان ــ و کمبود آنها ــ احساس نگرانی کنیم. بهراستی چه اهمیتی دارد که در چشم دیگران موفق و کامروا بهنظر نیاییم اگر بنای یادبودی از خود باقی نگذاریم و و افتخاری به افتخاراتمان افزوده نگردد، یا چه اهمیتی دارد اگر کسی در مهمانی چند وقت پیش به ما لبخند نزده باشد؟ هر چیزی، در هر پیشامدی و همه حال محکوم به فناست و فقط نیوزیلندی را تنها میگذارد تا ویرانههای خیابانها و دفاتر کار ما را بهتصویر کشد.
fateme I
بهجای اینکه شخص با شرمساری بیندیشد: در «من» چه اشکالی وجود دارد؟ (زن هستم/ تیرهپوست هستم/ بیپول هستم) به پرسیدن این سؤال ترغیب میشوند: در «دیگرانی» که مرا تحقیر میکنند چه اشکال، بیانصافی، و بیمنطقیای وجود دارد؟ این سؤال ناظر بر شناخت این حقیقت خواهد بود که حماقت و تعصبی بیش از آنچه از یک بینش طبیعی برآید در نهادها، عقاید، و قوانین وجود دارد.
fateme I
مخاطبْ کتاب فلوبر را با حسی آمیخته از ترس و اندوه زمین میگذارد؛ احساسی برآمده از دانستن اینکه چگونه همهمان پیش از آنکه حتی چگونهزیستن را بدانیم مجبور به زندگیکردن میشویم، اینکه چقدر دانش و آگاهیمان از خود و دیگران اندک است، اینکه پیامدهای کردارمان تا چه اندازه میتواند سهمگین و فاجعهبار باشد، و اینکه در هنگامهٔ خطا و گمراهیمان همانها که محترم و صدیق بهحسابشان میآوریم چگونه به افرادی سنگدل و بیگذشت بدل میشوند.
fateme I
بینش عالی ارسطو این بود که میزان همدردیای که در مواجهه با شکست دیگری به او ابراز میکنیم نسبت مستقیم با تصور خود در وضعیتی مشابه دارد.
fateme I
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۲۴,۵۰۰۵۰%
تومان