بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وقتی سروها برگ می‌ریزند | صفحه ۷ | طاقچه
کتاب وقتی سروها برگ می‌ریزند اثر فهیم عطار

بریده‌هایی از کتاب وقتی سروها برگ می‌ریزند

نویسنده:فهیم عطار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۱۲ رأی
۴٫۲
(۱۲)
اما باید پیه این تفاوت‌ها رو به تنت بمالی. وقتی یکی پا توی دنیای یکی دیگه می‌ذاره باید با واقعیت‌هاش هم کنار بیاد.»
anahita.bdbr
آدمی رو که داره دور می‌شه با هیچ‌چیز نمی‌شه نگه داشت.
anahita.bdbr
«هیچ‌چیز نباید آدم رو پابند کنه.»
anahita.bdbr
گفت: «آدم‌ها و سلیقه‌هاشون عوض می‌شن. امروز کوکوسبزی دوست داری، فردا حالت ازش به هم می‌خوره. اصلاً شاید از اول باید همین راه رو انتخاب می‌کردم. مهم اینه که الآن خوشحالم.»
anahita.bdbr
گفت: «آدم‌ها هم مثل کتاب‌ها و فیلم‌ها هستن. توی مقطعی از زندگی پیداشون می‌شه. اثرِ خوب و بد خودشون رو می‌ذارن و بعد هم تموم. انگار فقط اومده‌ن که یه مأموریتی رو انجام بدن. یه چیزی رو عوض کنن، یه چیزی به آدم اضافه کنن یا یه چیزی از آدم بگیرن. بعد هم به‌سلامت. زندگی چیزی جز همین اتفاق‌های پشت سر هم نیست.
anahita.bdbr
، نه. نمی‌شه هم واسه خانواده‌ت سنگ تموم بذاری و هم توی کارت خیلی موفق باشی. همزمان نمی‌شه چند قله رو با هم فتح کرد. یکی معمولاً قربونی می‌شه.»
anahita.bdbr
«ازدواج توی این شرایط مثل اینه که با نارنجک توی جیبت یه قل دو قل بازی کنی. خطرناکه. می‌پکه و دودمانت رو به باد می‌ده. آخه چرا نمی‌فهمی؟
anahita.bdbr
«بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم دردسرها عادلانه بین مردم تقسیم نشده‌ن.»
anahita.bdbr
توی دلم از زارع تشکر کردم که مرا قوی‌تر از ده گاومیش فرض کرده. خلیلی کاغذها را گرفت و با دقت به سوراخ‌ها نگاه کرد.
anahita.bdbr
همیشه لازم نیس تا ته یه خط رو بری بعد ببینی نتیجه‌ش چی می‌شه. بعضی وقت‌ها باید به آدم‌های دیگه‌ای که رسیده‌ن ته خط نگاه کنی. ببینی آخر و عاقبتشون چی شده. اون‌وقت تصمیم بگیری که تو هم دوس داری اون راه رو بری یا نه. به همین سادگی.
anahita.bdbr

حجم

۳۵۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

حجم

۳۵۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

قیمت:
۹۲,۰۰۰
۵۵,۲۰۰
۴۰%
تومان