بریدههایی از کتاب قطار فلسفه
۴٫۱
(۲۵)
«تف بر آبرو و احترام و هرکسی که بیهوده آن را تحسین میکند.»
متین
ما بیشتر از چه چیزی میترسیم؟ خدایان و مرگ (به نظر میآید در دوران باستان مالیات خیلی عامل نگرانکنندهای نبوده است). او برای هردوی اینها راهحل داشت: میگفت خدایان وجود دارند ولی اصلاً اهمیتی به مشکلات انسانها نمیدهند. چرا اهمیت بدهند؟ خدا بودن خودش کلی گرفتاری دارد. برای اپیکور، خدایان مثل ستارههای مشهور بودند. زندگی رشکبرانگیزی داشتند، عاری از نگرانی بودند و همیشه هم چیزی برای ذخیره داشتند.
و در مورد مرگ، اپیکور از ما میخواهد که آرام باشیم.
متین
تترافارماکوس یا «درمان چهاربخشی» گفته میشد. همچون پزشکی، فلسفه هم باید با فواصل منظم و با مقدارهای تجویز شده، دریافت شود. همچون پزشکی، عوارض جانبی احتمالی هم وجود خواهد داشت: سرگیجه، سرگشتگی و گهگاهی دورههای شیدایی.
متین
اپیکور یک تجربهگرا بود. معتقد بود ما دنیا را از طریق حواس و تنها از طریق همین حواسمان تجربه میکنیم. این حواس شاید بینقص نباشند ولی هیچ منبع دانش قابلاطمینان دیگری وجود ندارد، و هرکس خلاف این را میگوید یا فریبخورده یا میخواهد چیزی به شما بفروشد.
متین
به اتاقم برمیگردم، از سر ملال یا اصلاً بهصورت غیرارادی (یا ترکیبی خودسرانه از هردو)، تصمیم میگیرم که سری به اینترنت بزنم. بیهدف دارم کلیک میکنم که چیزی را متوجه میشوم؛ اینترنت تجلی ارادهٔ شوپنهاور در عصر دیجیتال است. همچون اراده، اینترنت هم همهجا حاضر است، و بیهدف است. همیشه در حال تلاش است، بدون سیری. همهچیز را میبلعد، از جمله باارزشترین منبع ما را؛ زمان. توهمی از خوشبختی در اختیار ما قرار میدهد ولی تنها رنج ارائه میدهد.
متین
اطلاعات تنها ابزاری است برای رسیدن به بینش و خودش ارزش چندانی ندارد.
متین
«دیر یا زود، زندگی همهٔ ما را فیلسوف میکند.»
موریس ریزلینگ
متین
فقط قدم میزد، بدون هیچ قضاوت یا انتظاری
علی حسینی
روسو با خودش گفت چه میشود اگر لایههای فریبی که جامعه مثل سرخاب فراوان آزادانه به کار میگیرد را کنار بزنیم تا به یک خود اصیلتر برسیم؟
عرفان
به بدبیاری، واقعی یا خیالی، پاسخ بدهید، نه با خوددلسوزی یا حرص خوردن بلکه تنها با از نو شروع کردن.
عرفان
اگر زندگیتان را دوست ندارید، احتمالاً صبحهایتان را هم دوست ندارید
محمد
مرگ همه ما را فیلسوف میکند. حتی آدمهایی که اصلاً اهل تفکر نیستند هم بالاخره در جایی با خود میگویند: وقتی میمیریم چه میشود؟ آیا واقعاً باید از مرگ ترسید؟ چطور میتوانم با آن کنار بیایم؟ مرگ، آزمون حقیقی فلسفه است. اگر فلسفه نتواند در سروکار داشتن ما با مهمترین و ترسناکترین اتفاق زندگی کمکمان کند، دیگر به چه کاری میآید؟ به قول مونتین: «تمام خرد و منطق جاری در جهان در نهایت به این هدف ختم میشوند: به ما یاد بدهند که از مردن نترسیم.»
پویا پانا
پیری چیزی است که ژان-پل سارتر فیلسوف، یار قدیمی بووار، «غیرقابل درک» مینامید. غیرقابلدرک یعنی موقعیتی که ما در آن حضور داریم، ولی آن را کاملاً نپذیرفتهایم،
پویا پانا
هر چیزی که دوست داریم یک روز همچون برگهای پاییزی ناپدید میشود، پس باید آگاه باشیم، «نگذارید لذت آنها باعث شود به حدی دوستشان داشته باشید که فقدانشان آرامش ذهنیتان را برهم بزند.»
پویا پانا
سنکا که از ثروتمندان روم بود، پیشنهاد میکرد ماهی چند روز را فقیرانه زندگی کنید. توصیه میکرد که «کمترین و ارزانترین غذای ممکن» را بخورید و «لباسی زمخت و زبر» بپوشید. وقتی رواقیون محرومیت داوطلبانه را تجربه میکنند، تا حدی دارند از این شعار خود پیروی میکنند؛ «همسو با طبیعت زندگی کنید.» وقتی گرم است عرق کنید، وقتی سرد است بلرزید، وقتی گرسنهاید احساس گرسنگی کنید. البته هدف محرومیت داوطلبانه، لذت است نه رنج. وقتی هرازچندگاهی بعضی از مایههای آسایش را از خود سلب میکنیم، بیشتر قدرشان را میدانیم و کمتر وابستهشان میشویم.
محرومیت داوطلبانه خودلگامی را به ما یاد میدهد که کلی مزایا دارد. از خوردن آن تکه کیک شکلاتی دوری کنید تا احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید. نادیدهگرفتن لذت، یکی بهترین لذتهای زندگی است.
پویا پانا
سیسرون میگوید یک کماندار را در نظر بگیرید. او کمان را میکشد، به اندازهای که تواناییهایش اجازه میدهند مهارت به خرج میدهد، ولی بهمحض اینکه کمان را رها میکند، نفس راحتی میکشد، چون میداند مسیر کمان دیگر در اختیار او نیست.
پویا پانا
تنها کسی «آزاد» است که هیچچیز نمیخواهد.
پویا پانا
تکرار ابدی توهمات ما را دور میریزد و دروغ دستاوردهای ما را رو میکند. یک قرارداد بزرگ بستید، کتابی را تمام کردید، ارتقاء شغلی گرفتید؟ تبریک، ولی این را هم بدانید که اینها دیگر به پایان رسیدهاند و دوباره باید از اول شروع کنید. دوباره و دوباره. تا ابد. همهٔ ما سیزیف هستیم، همان آدم بیچارهٔ افسانههای یونان که خدایان مجبورش کرده بودند تا ابد سنگ بزرگی را از یک تپه بالا ببرد، نزدیکی پایان مسیر سنگ دوباره به پایین میغلتید و سیزیف مجبور بود دوباره آن را بالا بیاورد. کاری که تا ابد ادامه خواهد داشت.
پویا پانا
از نظر نیچه، رقصیدن و تفکر به یک پایان یکسان ختم میشوند؛ بزرگداشت زندگی.
پویا پانا
زندگی ناپایدار است. هرچیزی که ما میشناسیم و دوست داریم، از جمله خودمان، یک روز از صحنه هستی محو میشوند. خیلی از فرهنگها از این واقعیت میترسند. تعدادی هم با آن مدارا میکنند. ژاپنیها این واقعیت را جشن میگیرند.
پویا پانا
حجم
۴۰۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۸ صفحه
حجم
۴۰۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۸ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان