قانون برای حمایت از کسانی درست شده که چیزهایی داشته باشند و بخواهند در مقابل دیگران از این چیزها دفاع کنند.
Nafiiis_N__
«از دیروز پرسیدی؟»
«آقای هامیل، دیروز با امروز فرقی ندارد، این فقط زمان است که میگذرد.»
نیلوفر معتبر
توکلت علیاللّه هوالذی لایموت یعنی به کسی اعتماد کردهام که هرگز نمیمیرد...
نیلوفر معتبر
رُزا خانم میدید که آدمها بیش از پیش با او مهربان میشوند و این هرگز نشانه خوبی نبوده است.
نیلوفر معتبر
هرزه دیدن کسی، فقط به دیدِ بیننده مربوط میشود.
نیلوفر معتبر
«چه مرضی دارم؟»
«برایم نشمرد. چه بگویم، گفت از هر چیزی یک خردهاش را دارید.»
مرتضی بهرامیان
آن اولها نمیدانستم رُزا خانم به خاطر حوالهای که آخر هر ماه میرسید از من نگهداری میکند. وقتی این موضوع را فهمیدم، شش هفت سالم بود، و وقتی فهمیدم برایم پول میدهند یکه خوردم. تا آن وقت فکر میکردم رُزاخانم به خاطر خودم دوستم دارد و هر کداممان برای هم ارزش خاصی داریم. یک شبِ تمام گریه کردم و این اولین غم بزرگم بود.
مرتضی بهرامیان
حدود نه سال داشتم و در این سن فکر آدم به کار افتاده است، مگر در صورتی که خوشبخت باشد
پوریای معاصر
مثل وضع من، جوانکهایی را میشناسم که خودشان را با انواع کثافتها مشغول میکنند. اما من برای خوشی و شادی، حاضر نیستم کون زندگی را بلیسم. باهاش تعارفی ندارم. گور پدرش کرده. وقتی به سن قانونی رسیدم، شاید تروریست بشوم، با هواپیماربایی و گروگانگیری، همانطور که توی تلویزیون نشان میدهند. نمیدانم چه خواستههایی را پیش میکشم، اما خواستههای پیش پاافتادهای نخواهد بود. خلاصه، یک کار حسابی میکنم. فعلاً نمیدانم چه تقاضایی باید بکنم، چون هنوز حرفهای نشدهام.
مریآنژ
دلم نمیخواهد خودم را توی خوشبختی پرت کنم، بلکه قبلاً هر تلاشی که بتوانم میکنم تا از آن خلاص شوم.
مریآنژ