بریدههایی از کتاب بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم
۳٫۱
(۴۲)
مگر چندبار از آدم میپرسند که در این دنیا چه چیزی را دوست دارد؟ اگر بخواهم مشخصتر بگویم چندبار از آدم سؤالی میپرسند که بعدش به خاطر جوابی که میدهی مسخرهٔ خاصوعامت کنند؟
Elhambglari
به خاطر نفرت من از ماشینآلات و چندین مورد جیغ بنفش به من برچسب «فناوریهراس» زدند، ترکیبی که ربط چندانی به من پیدا نمیکرد. کلمهٔ فوبیک اگر درست استفاده شود جای خودش را دارد ولی تازگیها معنایش را کاملاً از دست داده چون همه اصرار دارند که ریشهٔ بیشتر دشمنیها ترس است نه نفرت. کسی برای این دو احساس متضاد تفاوتی قایل نیست. از مار میترسم، از کامپیوتر متنفرم. نفرتم سفتوسخت است و هر روز هم پروبالش میدهم. مشکلی با نفرتم ندارم و هیچچیز هم نمیتواند نظرم را عوض کند.
Elhambglari
«با چیزایی که تو نمیدونی میشه یه کتاب رو پُر کرد.»
Elhambglari
نظارت و فشار او باعث شد که خواهرانم خجالتی شوند و همیشه حالت تدافعی داشته باشند. تنها استثنا ایمی بود که میتوانست قبل از اینکه کارش به جنون بکشد انتقامش را بگیرد. شیفتگیاش به تغییر از سن پایین شروع شد و کمکم این شیفتگی داشت تبدیل میشد به اختلال چندگانگی شخصیت. یک سیبِل بود کمی بامزهتر، یک ایوْ بود بدون حملات گریه. مادرم رو به ایمی اشاره میکرد و میپرسید «ما امروز کی هستیم؟ میخوای من کی نباشم؟»
Elhambglari
عاشق اسمش بود و نقص گفتاری من را توهین به خودش میدانست. عین خیالش نبود تا آخر عمرم اسمم را دیوید ثداریث تلفظ کنم، مهم اسم خودش بود، کریسی سامسون. اگر اسمش سین نداشت حرفهٔ گفتاردرمانی را بیخیال میشد و عمرش را وقف کشیدن دندانهای سالم ملت یا ختنه کردن دخترمدرسهایهای افریقا میکرد. چنین شخصیتی داشت.
sadaf
برای او کمکم برنزه کردن از یک سرگرمی جدی تبدیل شد به یکجور معلولیت ذهنی. دقیقاً میشد اسم او را گذاشت تنورکسیک: کسی که هر چهقدر هم برنزه کند باز بسش نیست.
Elhambglari
همیشه هفتهٔ اول سپتامبر یک ویلا توی اوشن آیل اجاره میکردیم، یک خلیج کوچک در ساحل کارولینای شمالی. ما که آنموقع نوجوان بودیم در تمام تفریحات معمول کنار دریا شرکت داشتیم. اوایلش خوش میگذشت، ولی وقتی پدرمان وارد ماجرا میشد رسماً گند زده میشد به عیشمان. گلف مینیاتوریمان با یک سخنرانی طولانی در باب تأثیر جهت و سرعت باد نابود میشد و قصرهای شنیمان با نُطقی سرسامآور راجعبه دینامیک تاقضربی.
Elhambglari
حجم
۲۰۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۳۳ صفحه
حجم
۲۰۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۳۳ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان