بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هشت قتل حرفه ای | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هشت قتل حرفه ای

بریده‌هایی از کتاب هشت قتل حرفه ای

انتشارات:نشر البرز
امتیاز:
۳.۸از ۴۸۹ رأی
۳٫۸
(۴۸۹)
ما هیچ‌وقت حقیقت آدم‌ها رو نمی‌فهمیم.
nu_amin_mi
هرچه بیشتر با دیگران تعامل می‌کردم بیشتر دلم می‌خواست از آنها دور بمانم. البته استثنائاتی هم بود.
nu_amin_mi
این روش اولیهٔ او برای جلوگیری از وابستگی به دیگران بود. اجازه نمی‌داد کسی از او مراقبت کند.
zohreh
این حس که مهم نیست چه اتفاقی می‌افتد، فقط در مکثی طولانی گیر کرده‌ای، خودش به‌نوعی حس رهایی است.
zohreh
البته نیمی از شعر را فهمیدم. درک خوبی از شعر ندارم اما گاهی با برخی مفاهیم آن واکنش نشان می‌دهم.
zohreh
هیچ‌گاه او را قضاوت نمی‌کردم. هیچ‌وقت دربارهٔ حرف‌هایی که به من زده بود سؤال نمی‌پرسیدم.
zohreh
هیچ‌وقت تمام حقیقت را از کسی نخواهیم فهمید.
شیلا در جستجوی خوشبختی
هیچ‌وقت تمام حقیقت را از کسی نخواهیم فهمید. زمانی‌که با کسی ملاقات می‌کنیم حتی قبل از اینکه کلامی بین ما ردوبدل بشود دروغ و نیمه‌دروغ وجود دارد.
گربه ی سفیدِ گمشده بین کلمات
من نوشتم که بعد از خواندن دفترچهٔ خاطرات کلیر آن را سوزاندم؛ حقیقت نداشت. یک صفحه از آن را نگه داشتم، صفحه‌ای که دربارهٔ علاقه‌اش به من نوشته بود؛ می‌خواستم این عشق را برای همیشه به خاطر بسپارم
hamid
هیچ‌کس نمی‌دونه که توی دل و ذهن کسی دیگه چی می‌گذره.» به سرش و قلبش اشاره کرد: «هیچ‌کس نمی‌دونه. حتی زن و شوهری که پنجاه سال کنار هم زندگی کردند هم نمی‌دونند. تو فکر می‌کنی اونها می‌دونند به چی فکر می‌کنند؟ نه. هیچ‌کدوم ما نمی‌دونیم.»
hamid
گفت: نه، خودم خراب کردم. خودم هم باید درستش کنم. بعدها فهمیدم با این روش با شکست‌ها و اشتباهات زندگی‌اش برخورد می‌کرده و چیز خوبی بوده اما الان از این موضوع مطمئنم؛ زندگی‌اش جهنمی از اشتباهات بود اما هیچ‌وقت دیگری را مقصر نمی‌دانست و خودش را سرزنش می‌کرد و جز به خودش به کسی آسیب نمی‌زد.
hamid
هرچه بیشتر با دیگران تعامل می‌کردم بیشتر دلم می‌خواست از آنها دور بمانم
رها
با کتاب می‌توانیم در زمان سفر کنیم.
•R•
. این حس که مهم نیست چه اتفاقی می‌افتد، فقط در مکثی طولانی گیر کرده‌ای، خودش به‌نوعی حس رهایی است.
Mahya Nazari
هیچ‌وقت تمام حقیقت را از کسی نخواهیم فهمید. زمانی‌که با کسی ملاقات می‌کنیم حتی قبل از اینکه کلامی بین ما ردوبدل بشود دروغ و نیمه‌دروغ وجود دارد. لباس‌هایی که می‌پوشیم حقیقت بدن ما را می‌پوشاند و البته آن‌طور که دلمان می‌خواهد ما را به دنیا معرفی می‌کند. در اصل، آنها پارچه‌هایی دارای حرکت و کلام هستند.
محمد جواد
هیچ‌وقت تمام حقیقت را از کسی نخواهیم فهمید. زمانی‌که با کسی ملاقات می‌کنیم حتی قبل از اینکه کلامی بین ما ردوبدل بشود دروغ و نیمه‌دروغ وجود دارد.
lixe Jxs
«شاید به همین دلیل مثل من از کشتن لذت نمی‌بری. شاید اگه توی چشم‌هاش می‌دیدی وقتی می‌فهمه چرا باید بمیره و قراره چه اتفاقی براش بیفته تو هم حس من رو درک می‌کردی.»
مهدی بهرامی
کتاب‌فروشی بودم که ساعت‌ها وقتش را با خریداران کتاب می‌گذرانْد و آنچه بیش از همه این جایگاه را تقویت می‌کرد این بود که عاشق خواندن بودم و این همان جایگاه حقیقی من بود.
...
فرزندی نباید جور جرم و جنایت پدر و مادر را بکِشد.
Saba
«ببین، من وانمود نمی‌کنم که متخصص روان‌شناسی‌ام اما یه چیز رو خوب می‌دونم. اون رو هم زمان نوشتن بارها و بارها به خودم یادآوری می‌کنم. هیچ‌کس نمی‌دونه که توی دل و ذهن کسی دیگه چی می‌گذره.»
نیکو👷‍♀️

حجم

۲۱۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۲۱۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۳۲,۰۰۰
۱۶,۰۰۰
۵۰%
تومان