بریدههایی از کتاب کیمیاگر
۴٫۰
(۹۷۳)
پادشاه پیر گفته بود: «هرگز از آرزوهایت صرف نظر مکن، همیشه نسبت به نشانهها دقیق باش.»
yasinds
«با وجودیکه میدانم، هر نعمت، رحمت الهی است و قبول نکردن آن`، مبدل به لعنت و زحمت میشود.
«با وجودیکه از زندگی انتظار بیشتری نداشتهام و ندارم، ولی لازم است که به تو بگویم: تو برایم، برکت بودی، نعمت بودی و رحمت الهی.`
yasinds
«همیشه به یاد داشته باش که خواستن از دانستن جدا نیست پس باید بدانی که چه میخواهی.»
yasinds
«برای اینکه مکه انگیزهای است که بتوانم زندگی کنم. با آن نیرو میگیرم تا روزهای یکنواخت و بیانگیزه را تاب بیاورم یا مراقب ظروفی باشم که روی طبقات چیده شدهاند، و شام و ناهار خود را هم در آن رستوران محقر و کوچک بخورم. میترسم اگر به آرزوی خود برسم پس از آن، دلیلی برای ادامه زندگی نداشته باشم.
yasinds
دیندار واقعی به خود فشار میآوَرَد و هر باری را بر خود هموار میکند، ولی آزاری به کسی نمیرساند.
yasinds
«و واجبات دیگر عبارتند از: نماز گزاردن، پنج بار در روز، روزه گرفتن در ماه رمضان، دستگیری از فقرا و مستمندان و... »
yasinds
به کیمیاگر گفت: «قلب من از رنج` میترسد.»
«به او بگو که ترس از رنج` بدتر از خود رنج` است.
«هیچ قلبی نیست که در پی آرزوهایش باشد ولی رنج نبرد، چون آرزوها بیپایان و دور از دسترسند و راه، راه دشواری است.
Amirhossein
«تجربه نوعی آموختن است که آن هم میسر نیست مگر با حرکت کردن. بنابراین، فراگیری و آموزش فقط یک راه میشناسد آن هم سفر کردن` و سفر، هر آنچه را که لازم بود بدانی، به تو یاد داد مگر یک چیز را... »
کاربر ۴۳۱۳۵۴۰
در آن صحرا روی ماسهها یورتمه میرفتند، کیمیاگر گفت: «به کسی که از او دور میشوی فکر نکن، چون همه رویدادها، از قبل، برای همیشه در جان جهان` نقش شدهاند.»
کاربر ۴۳۱۳۵۴۰
«به شرایط موجود، میگویند شروع مناسب` یا شانس مبتدیان`، چون زندگی میخواهد که تو با حدیث خویش `زندگی کنی.»
yasinds
«وقتی با گوسفندهایم از دشتها عبور میکردم، به سادگی ممکن بود آنها قربانی مار گزیدگی شوند... و این خطر، خود جزئی از زندگی است...»
yasinds
پیرمرد گفته بود: «جهان و آنچه در اوست بجز یک حقیقت نیست.»
yasinds
پیرمرد به او گفته بود، از آنها باید سؤالی کرد که روشن و خالی از ابهام باشد چون اگر انسان خودش نداند که چه میخواهد، معلوم است که سنگها نمیتوانند خوب عمل کنند.
yasinds
«اعتماد بیحساب ملالآور است و بیشناخت به آب زدن هم غمآور، پس بهتر است پس از این هوش و حواسم جمع باشد.»
yasinds
گاهی وقتها، در فاصله چشمبههمزدنی، رویدادهایی خارج از توان عینی و ذهنی روی میدهند که انسان، به هیچوجه، قادر به درک و پیگیری آنها نیست.
yasinds
«زمانی که با همه وجود خود، حقیقتا آرزویی داشتی، کل کائنات به نحوی عمل میکند که تو بتوانی به آرزوی خود برسی...»
yasinds
میدانست که پول وسیلهای سحرآمیز و جادویی است چرا که با پول، هرگز کسی تنها نیست، و تمامی مشکلات با کمک آن از بین میروند،
yasinds
پیش از آنکه جوان بتواند حرفی بزند، پروانهای را دید که بین او و پیرمرد به پرواز درآمد. به یاد آورد هنگام کودکی پدربزرگش به او گفته بود: «پروانهها علامت شانسند جیرجیرکها، سنجاقکهای سبز، مارمولکهای خاکستری و شبدرهای چهارپر هم همینطور.»
yasinds
وقتی گنج بزرگی را زیر چشم داریم، هرگز آن را نمیبینیم
میهمان دنیا
مرد خوشبخت، مردی است که خدا را در خود ببیند و در خود بجوید همانطور که کیمیاگر گفته است، خوشبختی میتواند حتی در یک دانه ناچیز ماسه صحرا هم دیده شود، چون یک دانه ماسه هم گویای لحظهای از آفرینش است، و کائنات برای پیدایش آن میلیونها سال وقت گذاشتهاند.
میهمان دنیا
حجم
۱۴۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۱۴۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
قیمت:
۱۲۲,۰۰۰
۹۷,۶۰۰۲۰%
تومان