بریدههایی از کتاب کیمیاگر
۴٫۰
(۹۷۳)
قلب، مشکلی بود، و شنیدن آوای آن مشکلتر.
در گذشته، همیشه آماده حرکت بود ولی حالا برای رسیدن عجول بود و شتابزده، و میل داشت، به هر بهایی، به مقصد برسد.
گاه میشد که قلب او، مدتها افسانههای غمبار خاطرهها و یادها را در خود نجوا میکرد و گاه نیز، غمخانه میشد، پژمرده میشد، آنقدر که جوان، در سپیدهدمان صحرا، پنهان از هرکس قطره اشکی بریزد.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
«آنها فقط به پیدا کردن طلا دلخوش کردند، و گنج خود را در حدیث خویش` میجستند، بدون اینکه تمایلی داشته باشند که با حدیث خویش` زندگی کنند.»
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
«بهزودی، به پایان سفرت خواهی رسید، همه وقت در پی حدیث خویش` بودی. به خاطر پایمردیات، به تو تهنیت میگویم.»
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
و چه مشکل بود، فکر نکردن...
فکر نکردن به کسی که دوستش میداشتی یا به آنکس که دور مانده است.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
کیمیاگر گفت: «به کسی که از او دور میشوی فکر نکن، چون همه رویدادها، از قبل، برای همیشه در جان جهان` نقش شدهاند.»
جوان کم و بیش دل بسته به صحرا و سکوت آن، به همراه خود گفت: «مردان بیش از رفتن، در رؤیای برگشتنند.»
«اگر آنچه که به دست آوردی، دارای روحی پاک و منزه باشد، همیشه به دور از آلودگی میماند و هرگز فراموشت نخواهد کرد و تو... خواهی توانست، روزی حتی برای یک لحظه هم که باشد برگردی، حتی اگر آن لحظه، به قدر عبور شهابی در سینه آسمان باشد یا حرکت مواج ستاره یا گذر نور... چه بسا که به او نرسی ولی عبور شهاب را در سینه آسمان شاهد خواهی بود، حرکت مواج ستاره را دیدی و به نور رسیدی و این خود تجربهای است که به زحمتش میارزد.»
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
مردی که با شهامت است و در تلاش، تلاش برای پرباری اندیشه یا تلاش برای رسیدن به گنج... .
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
هیچگاه، هیچ دلیلی برای دوست داشتن نبوده و نیست.»
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
و میدانی این تو بودی، فقط تو بودی که نخواستی به راهت ادامه دهی، در جستجوی گنج خود باشی و با حدیث خویش` زندگی کنی و درخواهی یافت که انجام آن دیگر ممکن نیست. بدون اینکه بدانی و بفهمی عشق` هرگز مانع نمیشود که انسان در جستجوی حدیث خویش` نباشد و اگر چنین شد، باید مطمئن بود که عشق، عشق حقیقی نیست، یا عشقی نیست که عین بیان جهان باشد.»
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
«از ترس اینکه هرگز نتوانی برگردی، متوقف شدی و وقتی خود را چنین دیدی، نشانهها نگرانت خواهند کرد:
«گنج برای همیشه از دست رفت و در مکانی ناآشنا زیر خروارها خاک مدفون شد.`
«در چهارمین سال نشانهها تو را ترک میکنند چون تو، نخواستی به اشارات آنها، به حرفهایشان توجه کنی...
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
«... و فاطمه هم همچنین، در سکوت خود را، غمگین خواهد دید. چون میداند که حرکت تو، جستجوی تو، راه تو به خاطر او متوقف شده و از ادامه آن منصرف شدی، و... تو، کماکان دوستش خواهی داشت و این عشق، عشقی است متقابل.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
او به گنج خود که تو باشی رسیده است و منتظر است تو هم، آنچه را که در جستجویش هستی پیدا کنی.»
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
فراموش نکن قلب تو همان جایی است که گنج تو آنجاست.
«و گنج تو، به یقین باید پیدا شود تا آنچه در راه دیدی و کشف کردی و آموختی معنا بگیرند.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
اگر نیمه دیگر افسانه تو باشد، در هر شرایطی به تو میپیوندد.»
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
«هیچگاه نباید تلاش و جستجو را رها کرد حتی اگر مانند تو، این چنین از زادگاه خود دور باشیم. باید صحرا را دوست داشت. ولی هرگز نباید از آن کاملاً خشنود بود، چون صحرا برای همه مردم، یک سنگ محک است. هرکس را به اندازه گامهایش و به فراخور توانش به آزمایش میگذارد و کسانی را که از خود دست شسته و در آنجا رها میشوند، میبلعد و میکشد.»
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
به یاد میآورد از روزی که سرزمینش را ترک کرد، روزهای سخت و دشواری را سپری کرده است و لحظات اندوهباری داشته است. ولی از هر اندوهی، تجربهای و از هر روزی، خاطرهای گرفت... پس چه باک از اینکه، از اینکه فردا بمیرد... .»
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
چگونه میتوانم آینده را ببینم؟ لابد به لطف نشانههای حال! اسرار دنیایی، در حال نهفته است، اگر در حال دقت کنی، میتوانی لحظات خوبی داشته باشی و اگر در جهت بهبود و اصلاح لحظات حال باشی و اشتباهات را حذف کنی، آنچه پس از آن، عایدت میشود باز هم خوب و دلنشین است. آینده را فراموش کن و با توجه به تعلیمات الهی، به اللّه توکل کن و هر روز از عمر خود را در اختیار بگیر و در لحظات آن زنده باش و زندگی کن. چون، هر لحظه پارهای است از عنایت او و هر روز، بیانی است از جاودانگی او... »
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
چگونه میتوانم آینده را ببینم؟ لابد به لطف نشانههای حال! اسرار دنیایی، در حال نهفته است، اگر در حال دقت کنی، میتوانی لحظات خوبی داشته باشی
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
«اگر حوادث، حوادث مطلوبی هستند بهتر است غیرمنتظره باشند... اگر هم اتفاقاتِ ناگوارند، در آن صورت از قبل باید درد و رنج رویدادی را تحمل کنی که معلوم نیست چه وقت روی میدهد.»
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
وحشت از شکست به دورهای مربوط است که تا به امروز مانع شده به اسرار خلقت پی ببرم. و حالا به کاری مشغولم، که میتوانستم از ده سال پیش هم شروع کنم. به هر صورت، خوشحالم که برای رسیدن به چنین روزی، بیست سال دیگر منتظر نشدم.»
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
تپههای شنی با وزش باد جابجا میشوند ولی صحرا همیشه صحرا باقی میماند، و همین است افسانه عشق ما.»
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
حجم
۱۴۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۱۴۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
قیمت:
۱۲۲,۰۰۰
۹۷,۶۰۰۲۰%
تومان