کتاب دیدار با خورشید
معرفی کتاب دیدار با خورشید
کتاب دیدار با خورشید نوشتهٔ محمدرضا پورجعفری است. انتشارات نیلوفر این مجموعه داستان را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب دیدار با خورشید
کتاب دیدار با خورشید که یک مجموعه داستان است، ۴ سرفصل را در بر گرفته است؛ «دیدار با خورشید»، «تب»، «تن» و بهاصطلاح «مسخ شدنها» یا به نوشتهٔ محمدرضا پورجعفری «متامورفیوس». از این ۴ سرفصل، عنوان «دیدار با خورشید» با متن داستانها پیوستگی بسیاری ندارد. داستان «دیدار با خورشید»، ماجرای پسری است که از نامزدش خداحافظی میکند. او همین که میخواهد خود را از ارتفاع به دریا بیندازد، طلوع خورشید را میبیند و منصرف میشود. نویسنده در این سرفصل یکجور زبان استعاری به کار برده است. دیدار با خورشید میتواند نور، امید، شادی یا زندگی را تداعی کند.
داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب دیدار با خورشید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دیدار با خورشید
«من میگویم همه، با هم که حرف میزنند بهتر است به چشمهای هم نگاه کنند. چیزی آنجا هست. توی چشم. چشم رنگی به خود میگیرد یا حالتی که معلوم میشود گوینده که من باشم یا تو دروغ میگوییم یا نه؟ نگاه خیلی مهم است. ممکن است صدا هم گواهی بدهد. یا حالت پوست. حتا بو هم. امّا هیچ یک از اینها به پای چشم نمیرسد. نگاهمان را نباید بدزدیم. همین که بدزدیم میخواهیم چیزی را که دزدیده شده پنهان کنیم. چه میگویم؟ واقعاً نمیدانید؟»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه